خط لوله گاز ناباکو و معضل ارتباط ایران با جهان
روز دوشنبه در آنکارا و به میزبانی ترکیه، قرارداد انتقال گاز موسوم به ناباکو میان کشورهای در مسیر خط لوله ناباکو به امضا رسید و گام نخست برای اجرایی شدن این پروژه برداشته شد. رجب طيب اردوغان، نخست وزير ترکيه، سرگئی استانيشو، نخست وزير بلغارستان، اميل بوک، نخست وزير رومانی، گوردون باجنايی، نخست وزير مجارستان و ورنر فايمان، صدراعظم اتريش از امضا کنندگان این قرارداد بودند.
اين خط لوله سه هزار و سيصد کيلومتری که انتظار میرود در سال ۲۰۱۴ به بهرهبرداری برسد، با حمايت ايالات متحده امریکا و به منظور کاستن از ميزان وابستگی کشورهای اروپايی به گاز روسيه ساخته میشود.
هزينه احداث اين خط لوله که از سواحل دريای خزر تا خاک اتريش در مرکز اروپا امتداد دارد، حدود يازده ميليارد دلارپيشبينی شده است. در حال حاضر از جمهوری آذربايجان به عنوان اصلیترين تامينکننده گاز برای انتقال از طريق اين خط لوله نام برده میشود. در مراحل بعدی قرار است گاز توليدی در ساير کشورهای آسيای ميانه و حتی عراق نيز از طريق اين خط لوله به اروپا منتقل شود.
در این میان ایران به عنوان دومین کشور دارای منابع غنی گاز در جهان در امضای این قرداد غایب بود و در کل پروسه بررسی و برنامهریزی این پروژه نیز جای پایی از ایران دیده نشد، گفته میشود که ايالات متحده امريکا پيشتر مخالفت خود را با مشارکت ايران در اين پروژه و انتقال گاز ايران از طريق آن اعلام کرده بود، مخالفتی که در مراسم امضای قرارداد خط لوله ناباکو با غیبت ایران مشهود شد.
ريچارد مورنينگاستار، نماينده ويژه امريکا در امور انرژی، در اين مورد گفت: "ايران تا زمانی که روابط خود را با کشورهای غربی و ايالات متحده امریکا بهبود نبخشيده است نبايد در اين پروژه حضور داشته باشد."
البته ترکیه که با میزبانی این مراسم و مشارکت فعال در اجرای این پروژه ضمن تلاش برای نزدیکی به اتحادیه اروپا و زمینه سازی عضویت در این اتحادیه به دنبال حل و فصل اختلافی است که با کشورهای اروپایی بر سر میزان سهم خود از گاز صادراتی این پروژه برای مصارف داخلی خود دارد، به واسطه روابط دیپلماتیک، اقتصادی و سیاسی که با تهران داشته و دارد از حضور ایران در مراحل بعدی پروژه و انتقال گاز این کشور به اروپا از طریق مسیر خط لوله ناباکو استقبال کرده و نخست وزیر این کشور گفته است که: "اگر شرايط اجازه دهد، او مخالفتی با انتقال گاز ايران از طريق اين خط لوله ندارد."
با این حال از ایران به عنوان یکی از کشورهای تامین کننده گاز مورد نیاز اروپا یاد میشود، اما اینکه چرا ایران با غیبت در اجرای پروژه ناباکو اکنون و در شرایط فعلی از پتانسیلهای خود برای امتیاز گیری و سودآوری ارزی بهره نگرفته است جای سوال دارد.
در کنار ایران، عراق، قزاقستان، ترکمستان و مصر از دیگر گزینههای تامین گاز اروپا در دراز مدت هستند اما تاکنون ترکمنستان، عراق، مصر و سوریه برای تامین بخشی از گاز مورد نیاز ابراز آمادگی کردهاند ضمن آنکه جمهوری آذربایجان هم اعلام کرده این خط لوله را در اولویت خود قرار میدهد.
به نظر میرسد کشورهای دیگر منطقه که منابع محدودتری از گاز در مقایسه با ایران دارند و پیشتر در مراحل مطالعاتی و اکنون در مراسم امضای این قرارداد نیز مانند ایران حضور نداشتند؛ باز هم تلاش دارند به واسطه حضور در منطقه مورد بحث در پروژه ناباکو و وجود احتمال بهره گیری از منابع گازی آنها در این خط انتقال گاز، بستری برای سودآوری، نقش آفرینی در تبادلات انرژی منطقه و جهان و به تبع اینها ارتقای سطح مناسبات خود با کشورهای موثر جهان را فراهم کنند.
ایران همچنان در برقراری ارتباط با کشورهای موثر جهان دچار معضل است، معضلی که حقوق حقه ایران را در موضوعات مختلف به چالش کشیده و امکان امتیازگیری و نقش آفرینی این کشور را در منطقه و جهان با توجه به ظرفیتهای فراوان ژئوپلوتیکی، استراژیکی و انرژی محدود کرده است.
رقابتی که ایست ندارد
به گفته برخی صاحب نظران مسائل انرژی و مسئولین گاز ایران، این ایران است که در نهایت قادر به تامین عمده نیاز گازی اروپاست، بر اساس نظر این افراد اروپا تنها بیست و پنج درصد نیاز گازی خود را با خط لوله گاز ناباکو تامین خواهد کرد اما بلاخره در بلند مدت باید به سراغ منابع غنی گاز ایران بیاید و این نکتهای است که موقعیت ایران را در بازار انرژی اروپا تضمیمن میکند و با این تفاسیر و بر اساس دیدگاه این افراد دیگر نیازی نیست ایران با دادن امتیازهای مختلف در زمینههای سیاسی و دیپلماتیک زمینه حضور خود در پروژه ناباکو را فراهم کند چراکه اروپاست که به ایران نیاز دارد نه برعکس.
به نظر نمیرسد که این دیدگاه یا این نوع تحلیلها در جهان امروز که زمان، منافع، درآمد و صرفه اقتصادی برای هر کشور حرف اول را در مناسبات اقتصادی، تجاری، روابط سیاسی ودیپلماتیک میزند؛ چندان کارآمد باشد.
ظاهرا اگر ایران در شرایط کنونی در انتظار گردش اروپا به سمت منابع گازی خود در آینده باشد فرصتهای فراوانی را از دست میدهد، اول اینکه میدانیم جهان روز به روز در حال تغییر و دگرگونی است و دستآوردهای علمی بشر در حال تکوین است. بعید نیست که تا آیندهای که اروپا قرار است در برابر منابع انرژی ایران سر فرود آورد انواعی از منابع انرژی جایگزین و کم هزینه برای اروپاییان فراهم نیاید. دوم، همانطور که گفته میشود عراق یا ترکمنستان یا برخی دیگر از کشورهایی که میتوانند در مسیر خط لوله ناباکو به این پروژه بپیوندند منابع گازی کشف نشدهای دارند که در حال بررسی است و سوم اینکه کشورهایی چون قطر وجود دارند که با منابع قابل توجهی از گاز به دنبال فرصتی برای پیشی گرفتن از ایران و پیش افتادن از رقیبان در عرصه صادرات هستند.
قطر يکی ديگر از توليدکنندگان عمده گاز طبيعی در منطقه خليج فارس است و با ايران در بهرهبرداری از يک حوزه عظيم گازی در خليج فارس رقابت میکند. گفته می شود قطر پروژه های بعدی گاز خود را برای امریکا تخصیص داده است. ضمن آنکه این کشور به اعتقاد نخست وزیر ترکیه می تواند با مشارکت در احداث يک ترمينال گاز مايع در ترکيه گاز توليدی خود را از طريق دريا به ترکيه منتقل کرده و از آنجا وارد خط لوله ناباکو کند.
شاید تحلیلگران مسائل انرژی در مقابل استدلال کنند که تا آمدن انرژیهای جایگزین زمان زیادی باقی است یا جمع نهایی منابع گازی کشف نشده برخی کشورها از منابع گاز موجود در ایران کمتر است و در کل ایران کشوری است که قابلیت تامین نهایی گاز اروپا را دارد اما همچنان توجه به زمان و منافع اقتصادی و سیاسی در شرایط کنونی نکتهای مهم است که نباید مورد غفلت قرار گیرد.
نظر شما :