دعوت‌ سعودی‌ها از من‌ و احمد آقا و آقای‌ ناطق

۲۳ تیر ۱۳۸۸ | ۱۹:۵۶ کد : ۵۱۴۹ تاریخ دیپلماسی
خاطرات علی اکبر هاشمی رفسنجانی از 23 تیر سال های 60 تا 63
دعوت‌ سعودی‌ها از من‌ و احمد آقا و آقای‌ ناطق

سه شنبه 23 تير 1360

دو روز تاخیر در نوشتن‌ خاطرات‌ را اول‌ وقت‌ نوشتم‌. سپس‌ به‌ مجلس‌ رفتم‌. جلسه‌ علنی‌داشتیم‌. بحث‌ درباره‌ لایحه‌ بودجه‌ بود. پیشرفت‌ خوبی‌ داشتیم‌. صبح‌ و عصر جلسه‌ علنی‌ بود.

بعدازظهر، سفیر کره‌ جنوبی‌ برای‌ خداحافظی‌ آمد و نامه‌ رئیس‌ مجلس‌ کره‌ جنوبی‌ را آورد که‌ از من‌ برای‌ دیدار کره‌ جنوبی‌ دعوت‌ کرده‌ بود.

اخیرا وزارت‌ خارجه‌ ما، سفارت‌ کره‌ جنوبی‌ را به‌ سطح‌ کاردار تنزل‌ داده‌. سفیر خیلی ‌ناراحت‌ بود. علت‌ را پرسید. گفتم‌: جاسوسی‌ چند عضو سفارت‌ و برقراری‌ روابط بین‌ کره‌ وعراق‌ در حین‌ جنگ‌ ما با عراق‌ و خودداری‌ از فروش‌ اسلحه‌ به‌ ما، پس‌ از اینکه‌ هیئتی‌ از ایران ‌را برای‌ فروش‌ اسلحه‌ به‌ کره‌ دعوت‌ کرده‌اید. قرار شد با دولتش‌ تماس‌ بگیرد و برای‌ رفع‌ علل‌ سردی‌ روابط تلاش‌ کند. خواست‌ که‌ روابط اقتصادی‌ پایین‌ نیاید.

گروهی‌ از نیروی‌ هوایی‌ آمدند و پیشنهادهایی‌ داشتند برای‌ تعویض‌ کادر ستاد نیرو، پس‌ از سرهنگ‌ [جواد] فکوری‌ که‌ احتمالا پست‌ فرماندهی‌ نیروی‌ هوایی‌ را برای‌ پست‌ وزارت‌ [دفاع‌] از دست‌ بدهد؛ چون‌ قانون‌ اساسی‌ دو شغل‌ را اجازه‌ نمی‌دهد.

مصاحبه‌ای‌ مطبوعاتی‌ و رادیو تلویزیونی‌ درباره‌ انتخابات‌، طرح‌ احزاب‌ و نمایندگان‌ مخالف‌ و تحلیلی‌ از مسائل‌ جاری‌ کشور داشتم. افطار آقایان‌ رجایی‌، موسوی‌ اردبیلی‌ و بهزاد نبوی‌ در مجلس‌ مهمان‌ من‌ بودند. شورای‌ موقت‌ ریاست‌ جمهوری‌، در دفتر من‌ تشکیل ‌جلسه‌ داد. درباره‌ اوضاع‌ جاری‌، مبارزه‌ با گروهک های‌ محارب‌، اصلاح‌ تبلیغات‌ درباره‌ آنها، مدیران‌ صداوسیما بعد از استعفای‌ آقای‌ [علی‌] لاریجانی‌ و رفقایش‌ و [همچنین‌] نخست‌ وزیر آینده‌، مذاکره‌ کردیم‌. گزارش‌ وضع‌ جنگ‌ را دادیم‌. برای‌ نخست‌ وزیری‌ آینده‌، بیشتر سراغ‌ آقای‌ باهنر رفتیم‌ و برای‌ مدیر عامل‌ صداوسیما آقای‌ [غلامعلی‌] حدادعادل‌ را در نظر گرفتیم‌.

شب‌ را در دفترم‌ خوابیدم‌ و سحری‌ را همان‌ جا صرف‌ کردم‌. احمد آقا تلفن‌ کرد و از وضع ‌آب‌ شهر تهران‌ که‌ اخیرا قطع‌ و وصل‌ می‌شود، اظهار نگرانی‌ کرد و احتمال‌ سوء نیت‌ می‌داد. قرار شد تعقیب‌ شود.

چهارشنبه 23 تير 1361

به‌ خاطر تعطیل‌ عمومی‌ در خانه‌ ماندم‌. پس‌ از نماز ظهر به‌ منزل‌ احمد آقا رفتم‌. با حضور آقای‌ رئیس‌ جمهوری‌ درباره‌ آینده‌ جنگ‌ که‌ به‌ زودی‌ داغ‌ می‌شود، بحث‌ کردیم‌.

عصر در خانه‌ تنها بودم‌. گزارش‌ها را مطالعه‌ کردم‌: کارهای‌ وزارت‌ نفت‌ و وضع‌ گروهک‌ها درکارخانه‌ها و... با کمک‌ پاسدارها جوجه‌ کباب‌ درست‌ کردیم‌ و با هم‌ افطار کردیم‌.

هنگام‌ افطار آقای‌ کمال‌ خرازی‌ از اهواز تلفن‌ کرد و با رمز اطلاع‌ داد که‌ امشب‌ عملیات‌ ورود نیروها به‌ خاک‌ عراق‌ آغاز می‌شود و در مورد کیفیت‌ تبلیغات‌ آن‌ مشورت‌ کرد. ایشان‌ رئیس‌ [ستاد] تبلیغات‌ جنگ‌ است‌.

آقای‌ دکتر ولایتی‌ هم‌ که‌ برای‌ شرکت‌ در کنفرانس‌ غیر متعهدها در مورد تجاوز اسرائیل‌ به‌ لبنان ‌عازم‌ قبرس‌ است‌، تلفنی‌ مشورت‌ کرد و قرار شد که‌ در کنفرانس‌ وزاری‌ خارجه‌ کشورهای‌ اسلامی‌ در تونس‌ به‌ خاطر مواضع‌ منفی‌ تونس‌ شرکت‌ نکند. شب‌ آقای‌ [عبدالمجید] معادی خواه‌ آمد. تصمیم‌ به‌ استعفا از وزارت‌ ارشاد گرفته‌ و درباره‌ کیفیت‌ اعلام‌ استعفا مشورت‌ کرد. نزدیک‌ ساعت‌ دوازده ‌بچه‌ها آمدند و من‌ را بدخواب‌ کردند. سحر دیر بیدار شدیم‌ و با عجله‌ سحری‌ خوردیم‌.

بعد از اذان‌ صبح‌، اطلاعیه‌ سپاه‌ و ارتش‌ در خصوص‌ عملیات‌ رمضان‌ و ورود به‌ خاک‌ عراق‌ و شکستن‌ خاکریز اول‌ دشمن‌ خوانده‌ شد. مرحله‌ مهمی‌ از جنگ‌ است‌ و باید منتظر نتایج‌ آن‌ باشیم‌.

دیشب‌ شورای‌ امنیت‌ سازمان‌ ملل‌ قطعنامه‌ای‌ صادر کرده‌ و آتش‌ بس‌ خواسته‌ است‌. نخست‌وزیر و وزیر خارجه‌ هم‌ آن‌ را رد کرده‌ و گفته‌اند که‌ قبل‌ از گرفتن‌ حقوقمان‌ نمی‌پذیریم‌. آمریکا هم ‌با کنایه‌ تهدید کرده‌ ما را از ورود به‌ خاک‌ عراق‌ ـ به‌ خاطر به‌ خطر افتادن‌ منافع‌ حیاتی‌اش‌ ـ برحذرداشته‌ است‌.

پنجشنبه 23 تير 1362

صبح‌ زود به‌ مجلس‌ رفتم‌. تا ساعت‌ 9‌ صبح‌، گزارش ها را خواندم‌ و نظارتی‌ بر کارهای‌ مقدماتی ‌مجلس‌ خبرگان‌ نمودم‌. ساعت‌ نه‌، جلسه‌ [مجلس‌] خبرگان‌ [رهبری‌] شروع‌ شد. قرآن‌ و پیام‌ امام وسخنرانی‌ آقای‌ مهدوی‌ کنی‌ [رئیس‌ هیأت‌ مرکزی‌ نظارت‌ بر انتخابات‌ مجلس‌ خبرگان‌] و جلوس هیئت‌ رئیسه‌ سنی‌ و تحلیف‌ و انتخابات‌ برای‌ هیئت‌ رئیسه‌ دائم‌. آقای‌ مشکینی‌، رئیس‌ و من‌، نایب‌ رییس‌ و آقایان‌ [محمد] مومن‌ و [حسن‌] طاهری‌ خرم‌آبادی‌، منشی‌ انتخاب‌ شدیم‌. [جامعه‌] مدرسین ‌[حوزه‌ علمیه‌] قم‌ آقای‌ [احمد] آذری‌ [قمی‌] را برای‌ ریاست‌ و آقای‌ [محمدمهدی‌] ربانی‌ [املشی‌] رابرای‌ نیابت‌ کاندیدا کردند که‌ رای‌ نیاوردند. آقایان‌ [ابوالقاسم‌] خزعلی‌ و [یوسف‌] صانعی‌ هم‌ رای‌ خیلی‌ کمی‌ داشتند.

برای‌ عصر جلسه‌ اعلام‌ کردیم‌؛ قمی‌ها مخالفت‌ کردند و گفتند باید در قم‌ باشد. هیأت‌ رئیسه ‌جلسه‌ گرفت‌ و برای‌ برخورد با این‌ مشکل‌ تصمیماتی‌ اتخاذ شد. جلسه‌ را غیر رسمی‌ کردیم‌ و بحث‌ کردیم‌. برای‌ احتراز از اختلاف‌، قرار شد، اولین‌ جلسه‌ را روز شنبه‌ در شهر قم‌ تشکیل‌ دهیم‌؛ با اینکه‌ اکثریت‌ موافق‌ نبودند اما سرسختی‌ آنها ممکن‌ بود، مشکلی‌ درست‌ کند. چند نفر هم‌ به‌ عنوان ‌اعتراض‌ نیامده‌ بودند؛ مثل‌ آقای‌ [یوسف‌] صانعی‌ و آقای‌ [جلال‌الدین‌] طاهری‌ اصفهانی‌. سپس‌ در دفتر من‌، هیأت‌ رئیسه‌ [مجلس‌ خبرگان‌] جلسه‌ داشت‌؛ برنامه‌ اولین‌ جلسه‌ [مجلس‌ خبرگان‌ در شهر] قم‌ را تنظیم‌ کردیم‌. شب‌ مقداری‌ در مجلس‌ کار کردم‌.

شنبه 23 تير 1363

اولین‌ جلسه‌ اجلاسیه‌ دوم‌ مجلس‌ خبرگان‌ داشتیم‌. ساعت‌ شش‌ صبح‌ به‌ مجلس‌ رفتم‌ که‌ اگر درمقدمات‌ کار، مشکلی‌ باشد رفع‌ کنم‌. تا ساعت‌ 9 صبح‌ در دفترم‌ کار کردم‌. با جبهه‌ تماس‌ گرفتم‌.پیشرفت‌ کارها در حدود برنامه‌ها نیست‌؛ قرار شد فرماندهان‌ به‌ تهران‌ بیایند.

من‌ به‌ عنوان‌ فرمانده‌ جنگ‌، عجله‌ را صلاح‌ نمی‌دانم‌ و ترجیح‌ می‌دهم‌ پس‌ از آماده‌ شدن‌ همه‌ مقدمات‌، عملیات‌ آغاز شود اما به‌ خاطر تلخی‌های‌ شرارت‌ عراق‌ در شهرها و دریا، سران‌ کشور ونمایندگان‌ و بسیاری‌ از مردم‌ و حتی‌ نیروهای‌ داوطلب‌ که‌ به‌ جبهه‌ رفته‌اند، فشار می‌آورند و سپاه‌ هم‌ چون‌ به‌ طرح‌ ارتش‌ علاقمند نیست‌، مثل‌ سابق‌ انگیزه‌ ندارد.

جلسه‌ خبرگان‌ غیر علنی‌ است‌. آیت‌الله‌ مشکینی‌ [رئیس‌ مجلس‌ خبرگان‌] صحبت‌ کردند. آقای‌ [محمد] مؤمن‌ هم‌ گزارش‌ کار هیئت‌ رئیسه‌ را دادند و من‌ هم‌ نمایندگان‌ را با کار مجلس‌ آشنا کردم‌. اصلاحیه‌ای‌ مبنی‌ برحذف‌ لزوم‌ حداقل‌ پنج‌ روز جلسه‌ در هر سال‌ مطرح‌ و تصویب‌ شد. در تنفس‌ وقبل‌ و بعد از جلسه‌ [نمایندگان‌ مجلس‌] خبرگان‌ کارهایی‌ داشتند، مراجعه‌ کردند. ناهار را با آنها درسالن‌ ناهار خوری‌ مجلس‌ خوردیم‌ و نماز را به‌ جماعت‌ به‌ امامت‌ آیت‌الله‌ محمد فاضل‌ [لنکرانی‌] خواندیم‌.

عصر، آقای‌ [طباطبایی‌] مسئول‌ بنیاد مستضعفان‌ آمد و گزارشی‌ از وضع‌ امکانات‌ ساخت ‌مسکن‌ داد. معلوم‌ شد، تعداد زیادی‌ کارخانه‌ برای‌ محصولات‌ پیش‌ ساخته‌ وجود دارد که‌ به‌ دلیل‌عدم‌ ارجاع‌ کار تعطیل‌ است‌ و مردم‌ هم‌ به‌ دلیل‌ نداشتن‌ زمین‌ یا مصالح‌ ساختمانی‌، خیلی‌ وسیع‌ کار نمی‌کنند؛ مشکل‌ کار در ضعف‌ مدیریت‌ وزارت‌ مسکن‌ است‌ و تعداد زیادی‌ کارخانه‌ و کارگاه‌ برای‌ ساخت‌ مصالح‌ ساختمانی‌ ساخته‌ شده‌ و به‌ خاطر نقص‌ کوچکی‌، راکد است‌ و شهرک‌های‌ جدید زیربنایی‌ ساخته‌ شده‌ راکد است‌. گفتم‌ ساخت‌ یکی‌ از آنها را در کرج‌ ـ کیان‌ مهر ـ سریعا شروع‌ نماید. به‌بانک‌ مرکزی‌ گفتم‌ برای‌ آوردن‌ سوخت‌ برای‌ کوره‌ها، ارز در اختیار بنیاد [مستضعفان‌] قرار بدهد.

آقای‌ [جواد] مقصودی‌ آمد و از انحصارطلبی‌ مدیران‌ در امر حج‌، گله‌ داشت‌. آقای‌ [محمدحسین‌] رضایی‌ سرپرست‌ [سازمان‌] حج‌ [و زیارت‌] آمد. گزارش‌ کارش‌ را داد. راضی‌ است‌. [خبر] دعوت‌ سعودی‌ها از من‌ و احمد آقا و آقای‌ ناطق‌[نوری‌] را داد. با خواست‌ آقای‌ دکتر[علی‌اکبر] ولایتی‌ پذیرش‌ دعوت‌ را برای‌ تلطیف‌ روابط [با عربستان‌ سعودی‌] اعلام‌ کردیم‌.

دکتر ولایتی‌ آمد و گزارش‌ سفر به‌ سوریه‌ و مخالفت‌مان‌ با سفر وزیر خارجه‌ لیبی‌ به‌ عراق‌ ـ که‌ به ‌آنها برخورده‌ است‌ ـ را داد. به‌ اظهارات‌ تند رسانه‌ها در هفته‌ گذشته‌ علیه‌ عربستان‌ انتقاد داشت‌؛ درحالی‌ که‌ وزارت‌ خارجه‌ مشغول‌ مذاکره‌ برای‌ تحسین‌ روابط است‌ و قرار است‌ وزیر خارجه‌ آنها، این‌ هفته‌ به‌ تهران‌ بیاید. سرهنگ‌ ترابی‌ تلفن‌ کرد و درباره‌ خرید وسایل‌ نظامی‌ مطالبی‌ گفت‌. با نخست‌ وزیر و رییس‌ جمهور درباره‌ مسائل‌ جاری‌ تلفنی‌ صحبت‌ کردم‌. بعد از نماز مغرب‌، گزارش ها را خواندم‌ و کارهای‌ اداری‌ را انجام‌ دادم‌ و به‌ منزل‌ آمدم‌. دیروز به‌ یک‌ کشتی‌ ما [در خلیج‌ فارس‌] موشک‌ اصابت‌ کرده‌ است‌.


نظر شما :