امریکا در گروکشی با روسیه بر سر ایران دست برتر را دارد
در سفر باراک اوباما به روسیه در هفته جاری، برنامه هستهای ایران از موضوعهای اصلی گفتگوی رهبران دو کشور بود. مشاوران آقای اوباما میگویند او و میزبان روسی او درباره افزایش خطر برنامه هستهای ایران و برنامههای موشکی ایران و کره شمالی نگرانیهای مشترک دارند. در عین حال روسیه ارتباط میان برنامه هستهای ایران و استقرار سپر دفاع موشکی امریکا در اروپای شرقی را مردود میداند.
گفت و گوی دیپلماسی ایرانی با دکتر بهرام امیراحمدیان کارشناس و تحلیلگر مسائل روسیه:
به نظر شما با سفر اوباما به روسیه تا چه اندازه امکان نزدیکی دیدگاه مسکو و واشنگتن در مورد برنامه هستهای ایران وجود دارد؟
البته هنوز برای پیش بینی این مسئله زود است اما با وجود اینکه امریکا قصد دارد در ارتباط با استقرار سپر دفاع موشکی در مرزهای غربی روسیه از بالقوه بودن تهدید اتمی ایران بهره گیرد و تلاش دارد روسیه را مجاب کند تا همکاریهای موشکی خود با ایران را کاهش یا در این خصوص تجدید نظر کند اما مشخص است که مسکو با توجه به منافع ملی خود ناگذیر است از دو راه یکی را برگزیند؛ با همکاری خود با تهران را ادامه دهد و یا به سوی امریکا گرایش پیدا کند.
به نظر میرسد ایران نباید چندان بر این مسئله که روسها شرکای قابل اطمینانی هستند حساب باز کند؛ روسیه در آزمون دشوار راه اندازی نیروگاه هستهای بوشهر که اهداف صلح آمیز دارد نشان داد که مشکل دارد، حال در زمینههای دیگر باید ایران بیشتر به منافع ملی خود بیاندیشد و با تکیه بر نیروهای ملی خود پیش رود نه اینکه به پشتیبانی روسیه دلگرم باشد.
آیا بحث کاهش سلاحهای راهبردی میتواند بر همکاری روسیه با ایران در مسائل موشکی و هستهای از جمله راه اندازی نیروگاه بوشهر تاثیر گذار باشد؟
در این جا دو بحث مجزا مطرح است یکی این که کشورهای مختلفی چون امریکا، آلمان و دیگر کشورهای 1+5 نیز تاکید دارند ایران میتواند از انرژی هستهای در مقاصد صلح آمیز بهره گیرد در همین زمینه شاهدیم که نیروگاه هستهای بوشهر است خارج از دیگر مباحث هستهای ایران دنبال میشود اما روسیه نیز چندان مایل نیست در مرزهای جنوبی خود با قدرتی هسته ای مواجه شود، در استراتژی و سیاست خارجی روسیه مطرح شده که مسکو خواهان افزایش تعداد اعضای باشگاه هستهای نیست و مخالف اتمی شدن ایران است.
اما بحث کاهش سلاحهای هستهای راهبردی در جهان امروز چندان تاثیری بر همکاری مسکو و تهران در نیروگاه بوشهر ندارد، به این دلیل که امریکا و روسیه به این نتیجه رسیدهاند که داشتن زرادخانه هستهای که به عنوان عاملی بازدارده مورد استفاده قرار میگیرد، هزینههای سرشاری دارد اما بیفایده است. هیچ یک از دو کشور امریکا و روسیه حتی در جریان خلیج خوکها در دهه 60 نیز نتوانستند از سلاحهای خود بهره گیرند.
این دو کشور در عین حال متوجه خطرات احتمالی نگهداری زرادخانههای هستهای نیز شدهاند چراکه عدم کنترل این زرادخانهها مشکلات زیادی را در پی دارد و ممکن است منجر به اشاعه این سلاحها به دیگر کشورهای جهان نیز شود. همان مسئلهای که در پاکستان، هند و کره شمالی نیز شاهد آن هستیم. به این ترتیب هر دو کشور به عقلانیتی دست یافتهاند که بر اساس آن در قرن بیست و یکم بدنبال کاهش سلاحهای راهبردی خود هستند.
در این حرکت امریکا پیشتاز است چراکه آقای اوباما در پراگ گفته بود ما خلع سلاح را از خود آغاز میکنیم. در عین حال روسیه و امریکا به این بهانه میتوانند مانع فعالیتهای هستهای دیگر کشورها از جمله ایران نیز شوند همانطور که در سفر اخیر اوباما به مسکو بر ممانعت از اتمی شدن ایران تاکید شد.
آیا ممکن است روسیه در سایه مبحث کاهش سلاحهای راهبردی از یک سو با امریکا در استقرار سپر دفاع موشکی در اروپای شرقی و از سوی دیگر با ایران در فعالیتهای هستهای این کشور بازی کند؟
سپر دفاع موشکی مسئلهای هستهای نیست بلکه در زمره سلاحهای متعارف است. آنچه در مبحث کاهش سلاحهای راهبردی مورد نظر است سلاحهای غیر متعارف با کلاهکهای هستهای است. بنابراین این دو مقوله چندان به هم مرتبط نیست.
با وجود این میتوان گفت که نوعی گروکشی میان روسیه و امریکا در این خصوص مطرح است. در این میان امریکا دست بالا را دارد چراکه هم از لحاظ اقتصادی قدرت مهمی است و هم در سیاست خارجی و عرصه جهانی هم پیمانان قدرتمندی دارد.
نظر شما :