ايران بايد سياستى منطقى اتخاذ کند
شیمون پرز، رئیسجمهور اسرائیل در راس هیاتی بلندپایه به آذربایجان سفر کرد.
وزرای تجارت، صنعت و کار، وزیر زیرساخت های کشوری، وزیر علوم ، فرهنگ و ورزش، سخنگوی وزارت دفاع، مدیران عامل صنایع نظامی و 60 تن از مدیران شرکت های بزرگ اسرائیلی شیمون پرز را در این سفر همراهی کردند.
به نوشته روزنامه "پاکستان دیلی" پرز در این سفر همچنین در این سفر از سرگیری مجدد چندین تفاهم نامه همکاری در بخش انرژی و صنایع نظامی متعلق به سال 1992 را با مقامات آذربایجانی به بحث و گفتگو نشست.
گفت و گو با اسدالله اطهرى، کارشناس مسائل استراتژيک در ارتباط با اين سفر:
دلايل سفر شيمون پرز به آذربايجان را چگونه ارزيابى مىکنيد؟
اگر نگاهى به کتاب خاورميانه جديد نوشته شيمون پرز بیاندازيم، مى بينيم که نوشته است که ما بايد از مسير کشورهاى عربى خارج شويم. چرا که اين کشورهاى عربى هستند با ما مخالفند و لزوما کشورها اسلامى و مسلمان با ما مخالف نيستند. از جمله کشورهاى آسياى مرکزى و قفقاز که مسلمان هستند. در اين کتاب آمده است که استراتژى اسرائيل گسترش روابط خود در اين منطقه است. در بخشى از اين کتاب به اين مسئله اشاره شده است.
سفر او به آذربايجان تحقق همين مسئله است و نشان مىدهد که پرز به يک کشور شيعه و مسلمان سفر مىکند تا نشان دهد که اين عربها هستند که با اسرائيل مخالفند.
پيش از اينکه پرز به آذربايجان سفر کند در مصاحبهاى با خبرگزارى ترنس نيوز انجام داد و گفت که عوامل زيادى وجود دارد که باکو را به تلاويو مرتبط مىکند. او مىگويد آذربايجان داراى منابع طبيعى زيادى از جمله گاز طبيعى است، تمدنى بزرگى دارد. او در اين مصاحبه از آذربايجان تعريف مىکند و مىگويد که مسلمانان، مسيحيان و يهودىها در کنار يکديگر زندگى مىکنند. ريشههاى تمدنى دارد. او معتقد است که آذربايجان و اسرائيل با مشکلات مشابهى روبهرو هستند. او اين مسائل را مطرح کرده است و مىگويد که من مايلم که روابطم را در زمينههاى کشاورزى، منابع آبى، بهداشت و مسائل تکنولوژيکى گسترش بدهيم.
همچنين اسرائيل از نظر انرژى به آذربايجان نياز دارد.
اين مسئله چه تاثيرى بر ايران مىگذارد؟
بايد اين مسئله را در نظر بگيريم که هر کشورى که با دشمن ما (کشورى که نظام سياسى ايران با آن مشکل دارد) ارتباط داشته باشد، تاثيرگذار است.
هدف اسرائيل چيست؟
با اين حرکت اين استنباط به وجود مىآيد که اسرائيل مىخواهد نشان دهد که با کشورهاى مسلمان مشکلى ندارد و مىخواهد يک جاده استراتژيک بين اسرائيل، ترکيه و آذربايجان ايجاد کند. اين مسئله بسيار مهمى است. به نظر من براى امنيت ملى ما مشکل ساز است.
روابط اسرائيل و ترکيه تاثير چندانى بر روى روابط ترکيه با ايران نداشت. آيا روابط آذربايجان و اسرائيل بر روى روابط ايران و آذربايجان تاثيرگذار خواهد بود؟
به نظر من در ترکيه دو لايه بسيار مهم وجود دارد. يکى لايه ارتش است و ديگرى لايه جامعه مدني. دولت اسلامگرا درست است که با اسرائيل ارتباط دارد، اما اين ارتباط مانند زمان حضور سکولارها در قدرت نيست. روابط اسرائيل و ترکيه کاهش پيدا کرده است. ادعاهايى که آذربايجان نسبت به تماميت ارضى و حاکميت ملى ايران دارد مىتواند موجب شود تا اسرائيلىها بخواهند از اين مسئله استفاده کنند و اين مسئله مقدارى خطرناک است.
آذربايجان چه سودى از اين رابطه مىبرد؟
آذربايجان مسئله تکنولوژى را دارد و همچنين مىتواند از لابى اسرائيلىها در واشنگتن استفاده کند. همچنين از توسعه اقتصادى و سرمايهگذارى مىتواند استفاده کند.
روابط آنقدر گسترده است که بايد بررسى شود. روابط اقتصادى بسيار حائز اهميت است. سفير اسرائيل در باکو پيش از اين اعلام کرده بود که آذربايجان يک الگوى توسعه است.
آذربايجان توان نسبى اقتصادى بر روى صنايع سبک دارد. فاصله تلاويو تا باکو 3 ساعت پرواز است. سرمايهگذارى که ممکن است اسرائيل در آذربايجان داشته باشد، مىتواند احساسات ضد ايرانى را تحريک کند. وفا قلىزاده، يکى از مشاوران ارشد تيم خارجى آذربايجان نيز اعلام کرده بود که اگر آذربايجان کارخانهاى بسازد که بسيارى در آن مشغول به کار شوند، اين خود يک تبليغ ضد ايرانى است.
انجمن دوستى آذربايجان و اسرائيل در سال 2002 تصويب شده است. اينها جاده صاف کنهاى روابط آذربايجان و اسرائيل هستند. در مسائل جهانگردى و هوانوردى و فنآورى کامپيوتر و تجارى با يکديگر انجام مىدهند. در اين ميان روابط امنيتى و نظامى آنها به ضرر ماست. که اگر اين مسئله افزايش پيدا کند به ضرر امنيت ملى ما مىشود.
ايران چه اقدامى مىتواند در اين راستا انجام دهد تا نفوذ اسرائيل را در اين منطقه کمتر کند؟
من به طور کلى مىتوانم بگويم که منطقه آذربايجان جزو منطقه تمدنى ماست. ما بايد يک سياست منطقى اتخاذ کنيم. با توجه به اينکه حوزه تمدنى،فرهنگى، مذهبى ما در آذربايجان است و ما بايد يک سياست منطقى در منطقه آذربايجان و به طور کلى قفقاز داشته باشيم و نبايد فراموش کنيم که محوريت ما در طرف ديگر باشد. حوزه درياى خزر و خاورميانه مهم است و ما بايد توازن را برقرار کنيم و در نگاهمان به اين منطقه هم استراتژى داشته باشيم و بيشتر به اين مسئله توجه کنيم.
نظر شما :