ایران در حال فرار رو به جلو است
رسانهها از احتمال اخراج برخی سفرای اروپایی توسط وزارت خارجه خبر دادند. به این ترتیب به نظر میرسد دامنه وقایع جاری داخلی ایران در حال تسری به سیاست خارجی است.
گفت و گوی دیپلماسی ایرانی با سید جلال ساداتیان، کارشناس مسائل سیاسی و بین المللی:
تسری اوضاع داخلی ایران طی روزهای اخیر به عرصه سیاست خارجی و روابط ایران و دیگر کشورها چه تاثیری بر منافع ملی ایران و تعاملات بین المللی این کشور در صحنه جهانی خواهد داشت؟
تردیدی نیست که مسائل داخلی در جهان امروز به لحاظ توسعه ارتباطات و ابزار ارتباطی، رابطه تنگاتنگی با مسائل خارجی دارد همچنان که مسائل خارجی اثر بلافصلی بر اوضاع داخلی دارد. امروز کمتر کشوری است که بتواند دور خود را دیوار آهنی کشیده و بخواهد در شرایط محاصره شده و جداشده از جهان امروز ادامه حیات دهد.
ابزارهای ارتباطی به طور کامل دنیا را کوچک کرده است. بحث دهکده جهانی به این مفهوم است؛ فاصله فیزیکی کشورها برداشته نشده بلکه فاصله مجازی میان انسان ها، طوایف و محیطهای اجتماعی برداشته شده، ضمن اینکه قوانین مختلف بین المللی به لحاظ توسعه سازمان های بین المللی حد و مرز حاکمیت کشورها را تاحدودی محدود می کند.
کشوری که داوطلبانه عضو سازمانها و معاهدات بینالمللی می شود، به دلیل همین عضویت، تعهداتی را میپذیرد که بخشی از میزان حاکمیت داخلی آن کشور را کاهش خواهد داد، در واقع کشورها داوطلبانه از بخشی از حقوق حاکمیت داخلی خود به نفع همکاریهای منطقهای و بینالمللی عدول میکنند.
به عنوان مثال می توان به پیمانهای حقوق بشر، پیمانهای همکاری منطقهای و حتی ترددهای هوایی اشاره کرد؛ در نمونه قراردادهای مربوط به ترددهای هوایی، کشورها حریم هوایی خود را بروی هواپیماهای کشورهای دیگر به موجب یکسری پروتکل باز میگذارند.
بنابراین بخش از محدودیت حاکمیت داخلی کشورها در جهان امروز مربوط به تعهدات بینالمللی آنهاست و بخش دیگر مربوط به توسعه رسانهها و ارتباطات جمعی است. از طریق رسانهها کلیه جهان و افکارعمومی آگاه میشوند. به دنبال این آگاهی، افکار عمومی با فشاری که به دولتهای خود می آورند، خواهان حفظ ارزش های مورد نظرشان شده و حق دخالت را در حاکمیت برای خود محفوظ میدارند.
در وقایع جاری ایران شاهدیم که هر دو ماجرا به نوعی تاثیرگذار شده است، در واقع میبینیم که هم ایرانیان سراسر جهان و هم کشورهایی که ایران با آنها دارای مراودات و پیمانهایی است، به انعکاس اخبار داخلی ایران پرداخته و این انعکاس آنها را واداشته که اعتراضات خود را نسبت به عدم رعایت برخی از آن مقررات یادآور شوند و از راه ابزارهای دیپلماتیک مانند کاهش سطح روابط، فراخواندن سفرا، فشار بر سفرای مقیم و همچنین از طریق دیپلماسی عمومی یعنی با اظهار نظر در رسانههای جمعی به اعمال فشار میپردازند.
ارزیابی شما از واکنش کشورهای مختلف جهان و سازمانهای بینالمللی از جمله سازمان ملل متحد نسبت به اوضاع ایران پس از انتخابات ریاست جمهوری دهم چیست؟
ارزیابی من تاحدود قابل توجهی بر اساس آن چیزی است که اتفاق افتاده، در واقع دبیرکل سازمان ملل موضع گرفته است، سران کشورهای اروپایی نوعا موضع گیری کرده اند، رذئیس جمهور امریکا که بسیار با احتیاط برخورد می کرد تحت فشار اعضای کنگره و سنای این کشور مجبور به بیان مواضع تند تری شده است و مجموعه کشورهای غربی موضع گیری کرده اند.
شرقیها نیز بعضا یا سکوت کردهاند یا اگر احتمالا له ایران اظهار نظر کردهاند- البته تاکنون چیزی شنیده نشده جز این که برخی به ایران تبریک گفتهاند- با تامل به انعکاس اخبار داخلی ایران توجه میکنند.
آیا ممکن است در نهایت واکنش کشورهای غربی به وقایع ایران منجر به قطع رابطه آنها با تهران شود؟
در دنیای امروز کشورها بر اساس مشروعیت و ارتقاء حیثیت بینالمللی به تظیم روابط با دیگران میپردازند هر کشوری که از جهت پشتوانههای داخلی قویتر باشد و اتکاء محکمی به آرای مردمی داشته باشد از اعتبار بالاتری در سطح بین المللی برخوردار است و کشورها ترجیح میدهند که با چنین کشورهایی ارتباط حسنه و مثبت داشته باشند. برعکس هرچه این اتکاء کمتر شود، تاملاتی در تنظیم روابط کشورها رخ میدهد. از یک طرف منافع آنها ایجاب میکند که با کشوری ارتباط داشته باشند و از طرف دیگر این نوع ارزشها بر آنها فشار می آورد.
به عنوان مثال عربستان سعودی رژیمی دارد که تلاش میکند به غرب نشان دهد اصلاحاتی در داخل انجام داده است اما در نهایت، سیستم این کشور به جهت عدم رعایت تمامی حقوق بشر و یا ارزشهایی چون دموکراسی و باز بودن محیط جامعه و تبادل اطلاعات مورد تایید غرب نیست. با این اوصاف عربستان با انتقاداتی مواجه است اما از سوی دیگر منافعی ایجاب میکند که غرب عربستان را پذیرفته و روابط نسبتا گرمی با این کشور برقرار کند.
ایران اما به عنوان بزرگترین کشوری که دموکراسی و مردم سالاری را در داخل خود داشت بسیار موجب تعجب جهانیان شد که چنین وقایعی در داخل این کشور رخ داد. به همین سبب شاهدیم که کشورهای خارجی با تاملاتی با ایران برخورد میکنند، هم تحت فشار افکار عمومی خود و ایرانیانی که در کشورهای مختلف حضور دارند، قرار گرفته و هم منافعشان را در ارتباط با ایران باید مورد توجه قرار دهند.
نمی توان یک نوع برخورد خاص را از کشورهای مختلف در ارتباط با اوضاع کنونی ایران انتظار داشت. مجموعا اتحادیه اروپا در حال نزدیک شدن به موضعی واحد در برابر ایران است، موضوع ایران در پارلمان اروپا مورد بررسی است.
اجمالا ممکن است کاهش سطح روابط با ایران و فراخواندن سفرای خود از ایران در دستور کار آنها باشد ضمن این که برخی کشورها سفرای ایران را احضار و به آنها اعتراض کردهاند؛ مقامات ارشد سه کشور آلمان، فرانسه و بریتانیا صریحا در ارتباط با اوضاع ایران اظهار نظر کردهاند. باید دید در روزهای آتی چه نوع روابطی ممکن است در دستور کار این کشورها با ایران قرار گیرد.
به نظر میرسد ایران نیز در حال بررسی اقداماتی در برخورد با کشورهایی است که نسبت به وقایع اخیر واکنش نشان دادهاند، این اقدامات را چطور ارزیابی میکنید؟
واقعیت این است که ایران در حال فرار به جلوست. در واقع تهران قصد دارد این مسئله را نشان دهد که رابطه با غرب برایش بی اهمیت است و منافع کشور میتواند از منابع دیگری تامین شود، ایران میخواهد به نوعی فشارهای غرب را خنثی کند.
ایران کمتر به دنبال اقناع و شفاف سازی بوده است، به هر حال آنچه در ایران رخ داده از نظر افکار عمومی جهان مورد سوال است. در نتیجه اینکه ایران بخواهد با فرار رو به جلو اعلام کند که به دلیل دخالت برخی کشورها در امور داخلی خود دست به قطع رابطه با آنها خواهد زد، چندان ممکن نیست چراکه امضای تعهدات بینالمللی اظهار نظر دیگر کشورها را ایجاب میکند. عدم رعایت آزادی بیان و اجتماعات به موجب ضوابط بینالمللی که ایران نیز عضو آنهاست- پاسخگو بودن ایران را میطلبد. در نهایت باید به افکار عمومی جهان پاسخ داد مگر آنکه همه دیدگاه را نادیده، از همه چارچوبها خارج و در انزوا قرار گرفت که طبیعتا پاسخی ناکارآمد است.
نظر شما :