تفتیش بدنی آقای متکی در امارات عزت است یا استقبال ملک عبدالله از خاتمی؟

۱۲ خرداد ۱۳۸۸ | ۲۲:۲۱ کد : ۴۸۲۹ اخبار اصلی
نویسنده خبر: على موسوى خلخالى
جهانبخش خانجانی سخنگوی وزارت کشور دولت اصلاحات درباره انتخابات پیش رو در همایش سراسری ستاد ۸۸ منطقه يک تهران که با عنوان «ياران خاتمى، حاميان موسوى» برگزار شد، درباره وضعیت فعلی ایران، انتخابات و ادعاهای مقام های ارشد دولت نهم درباره دوران اصلاحات سخن گفت.
تفتیش بدنی آقای متکی در امارات عزت است یا استقبال ملک عبدالله از خاتمی؟

جهانبخش خانجانی سخنگوی سابق وزارت کشور و یکی از فعالان اصلی ستاد میر حسین موسوی نامزد دهمین دوره از انتخابات ریاست جمهوری ایران با شرکت در همايش سراسرى ستاد 88 منطقه يک تهران که با عنوان «ياران خاتمى، حاميان موسوى» در مرکز همایش‌ها دانشگاه آزاد در میدان نیاوران برگزار شد؛ سخنرانی خود را با خواندن این شعر از سعدی آغاز کرد:

جزای آن که نگفتیم شکر روز وصال                    شب فراق نخفتیم لاجرم ز خیال

دگر به گوش فراموش عهد سنگین‌دل                    پیام ما که رساند مگر نسیم شمال

تو بر کنار فراتی ندانی این معنی                         به راه بادیه دانند قدر آب زلال

وی سپس گفت: «بعضا در طول تاریخ آن قدر فراموش خاطریم و آن قدر تاریخ را به مذبح سلیقه برده‌ایم حسرت می‌خوریم آن وقتی را که فراموش می‌کنیم که واقف نیستیم و آن وقت که به خاطر می‌آوریم حسرت می‌خوریم.»

او سپس به موضوع انتخابات ریاست جمهوری پش رو پرداخت و گفت: «واقعیت قصه این است که فرصت 10 روز است. موج سبزی راه افتاده است. این موج سبز از کرانه‌های نیلگون دریای کاسپین تا خلیج همیشه فارس در حال مواجی است. اما موانع سهمگین در برابر این موج ایجاد خواهند شد. خواهش من از شما این است که در خانه‌هایتان ننشینید. گردش‌های شبانه و عصرگاهانه‌تان را در سراسر شهر تهران بکشانید. نیمه شمالی تهران را رها کنید. با همه شمالی‌ها به سمت جنوب بروید. مردمی که فقیر هستند و نان شب ندارند با 50 هزار تومان گولشان می‌زنند و تحقیرشان می‌کنند. با یک‌صد هزار توان افزایش حقوق بازنشستگی وجودشان را مسخ می‌کنند. کشور را برای تصاحب با قرص نان‌های به عاریت گرفته از وجودتان می‌خواهند به تاراج ببرند. آنانی که ادعا می‌کنند ثروت آنان امانتی است که از امام زمان (عج) در نزد آنان است هم به دین خیانت می‌کنند، هم به میهن و هم به ملت. نگذارید با سلاح زر و زور و تزویر اندیشه‌هایتان را به محاق بسپارند. حرکت کنید. سیر کنید. جوشش کنید. می‌خواهند این موج سبز را خاموش کنند. موج وقتی ایجاد می‌شود حرکت سینوسی است. این موج را می‌توانند با مانع خاموش کنند. شما موج جدیدی ایجاد کنید. شما هیجان جدید و حرکت جدید به وجود آورید. امروز آنها مثل دوم خرداد نیستند که دانش تکنولوژیک و دانش مقابله با اندیشه را ندانند. اتفاقا آنها در این زمینه بسیار هم زیرک و زرنگ هستند. از ابزارهای مناسب فریب آدم‌ها استفاده می‌کنند. همه آدم‌ها دارای اطلاعات رسمی نیستند. همه دارای دانش وسیع نیستند. همه دارای اطلاعاتی که شما دارا هستید، نیستند. تنها راهش حرکت این حلقه‌های سبز و این رنگ سبز به اقصا نقاط کشور است. من نمی‌گویم آقای موسوی اگر پیروز شود می‌تواند همه خواسته‌های شما را برآورده کند. در دوم خرداد بچه‌های محصل و مدرسه‌ای به میدان آمدند. شما هم بچه‌های محصلتان را به میدان بیاورید. آنها اگر فریب می‌ دهند و از ارزش‌های ما و نهادهای مقدسی که روزی در دفاع از این سرزمین به کار برده می‌شوند، سوء استفاده می‌کنند و شما را با ادبیاتی مستهجن به سخره می‌گیرند، می‌خواهند با پول و زر شما را شکست دهند. خواهش می‌کنم ننشینید. حرکت کنید. بروید به سمت جنوب. بروید به سمت شوش و نازی آباد و عبدل آباد و خانی آباد و شاه عبدالعظیم و دیگر جاهایی که با گونی‌‌های سیب‌زمینی و با پول‌های 30 هزار تومانی انسان‌ها را فریب می‌دهند.»

وی در ادامه به آخرین نظرسنجی‌ها اشاره کرد و گفت: «حال که به اینجا رسیدیم می‌خواهم به شما امید بدهم و خوشحالتان کنم. آقای مهندس موسوی طی 15 روز گذشته بیش از 20 درصد آرایش افزایش پیدا کرده است. امروز بیش از 36 درصد مردم ایران گفته‌اند به هیچ وجه به احمدی‌نژاد رای نمی‌دهند. فقط کمتر از 8 درصد گفته‌اند به آقای موسوی رای نمی‌دهند یعنی ما می‌توانیم آرایمان را تا 90 درصد هم پیش ببریم. آقای احمدی‌نژاد طی 15 روز گذشته بیش از 10 درصد از آرایش کم شده است. اینها همه آمار مستندی است، من بر اساس مستندات صحبت می‌کنم. در منطقه یک تهران آقای احمدی‌نژاد 10 درصد رای داشته و آقای مهندس موسوی بیش از 60 درصد. در منطقه دو آقای احمدی‌نژاد 17 درصد رای داشته و آقای موسوی 54 درصد. در سراسر کشور آقای مهندس موسوی همین الآن 54 درصد رای دارد. آمارهای مخالفین کاملا دروغ است و آنها می‌خواهند با استفاده از رسانه‌های امنیتی آمار دروغ را به شما القا کنند تا خدای نکرده اگر هجوم مردم کم بود قربتا الی الله امدادهای غیبی به دادشان برسد. به همین دلیل حرکت کنید و نمانید. دیروز به همه می‌گفتیم تصور این که آقای خاتمی همه خواسته‌های شما را برآورده کند تصور باطلی است. اما یک حسن دارد و آن این که بیشترین هیبریداسیون را به اندیشه شما کمک خواهد کرد. امروز هم می‌گویم اگر تصور کنید آقای مهندس موسوی یک جامعه آرمانی را به ارمغان می‌آورد تصوری اشتباه است اما کشور شما را از نابودی نجات خواهد داد.»

وی در ادامه افزود: «همین آقای هوگو چاوز که از یک طرف احمدی‌نژاد را در آغوش می کشد و از آن طرف کارهای دیگر می‌کند که عکس‌هایش است. وی وقتی از ملاقات با مقام‌های ارشد ما باز می‌گردد، می‌گوید من آرزو می‌کنم که رابطه‌مان با آقای اوباما و امریکا حل شود. او در کشور خودش یک دموکراسی فعالی را در حال سامان دادن است. ونزوئلا کشور توسعه‌گرایی است اما روند دموکراتیزاسیون هم در آنجا یک روند مناسبی دارد. این طور نیست که در آنجا استبداد باشد. ما می‌گوییم به همان میزان که به ونزوئلا و آن سه نفری که به آنها ارادت داری یعنی چاوز و موارلس و رافائل کوره آ، لااقل برای کشور ما هم یک چنین شانیتی قائل باشید. بگذارید مردم ما آزاد باشند. بگذارید مردم ما کشوری آباد و پیشرفته داشته باشند.»

پس از این سخنرانی کوتاه حضار سئوال‌های خود را از خانجانی آغاز کردند. یک نفر از حضار پرسید: «یک شعار زیبایی امروز در اینترنت دیدم. شعار تغییر به اضافه آن دستبند سبز. شعاری که عکس آن را پشت سر خود نیز می‌بینید. برای این که این حرکت سبز مواج شود باید این دو دست با هم همراه شوند. در این چند روز برای این که بتوانیم قدرتمان را بیشتر بکنیم، مجموعه اصلاح طلبان چه برنامه‌ای دارند؟»

خانجانی در پاسخ گفت: «من تمام آرزویم این بود که این دو دست یکی شوند. اما یک چیز را فراموش نکنید. با نبود هیجان و حضور مردم و مشارکت بیشتر مردم است که رقیب می‌تواند از پیروزی بدون مانع ما جلوگیری کند. آنها اگر مشارکت پایین باشد با آن هماهنگی و سازمان‌دهی که دارند و انجام می‌دهند می‌توانند با 12 میلیون رای به پیروزی برسند. ولی اگر مشارکت بیشتر باشد، طبیعی است که احتمال پیروزی اصلاح‌طلبان بیشتر است. چون هر چه آرای خاموش کمتر شود و هر چقدر مردم بیشتر مشارکت کنند قدرت مانور آقای احمدی‌نژاد کمتر خواهد بود. به خاطر همین حضور دو جریان اصلاح‌طلب با دو کاندیدا امروز به نفع ما است. ولی اگر شرایط مهیا بود، مثلا اگر آقای خاتمی بود بدون تردید آن شرایط یک شرایط ویژه‌ای بود که من یقین داشتم که ما با 65 درصد بلکه بیشتر انتخابات را می‌بردیم. امروز هم همان فضا ایجاد شده است. به هر حال من نمی‌بینم این اجماع را بشود در مرحله اول ایجاد کرد. تنها کاری که می‌توانیم بکنیم این است که به تخریب هم نپردازیم و همدیگر را تضعیف نکنیم.»

وی در پاسخ به سئوال دیگری درباره این که سیاست خارجی آقای موسوی برای ترمیم چهره ایران در جهان که اکنون توسط آقای احمدی‌نژاد تخریب شده، چه برنامه ای دارد، گفت: «تخریب چهره‌ای که اکنون از ایران می‌بینیم به واسطه سیاست‌های آقای احمدی‌نژاد است که حادث شده است. بی‌برنامگی و ساختارشکنی ایشان در سال‌های اخیر بی‌نظیر بوده. اگر از من بپرسند ساختارشکن‌ترین فرد در سال‌های اخیر چه کسی است؟ من می‌گویم آقای احمدی نژاد. ساختار شکنی آقای رئیس جمهور در همه عرصه‌ها است. ایشان قانون را زیر پا می‌گذارد. سازمان‌های قانونگذار را از بین می‌برد. در مقابل دیدگاه‌های رهبری می‌ایستد و فرهنگ توجیه را حاکم می‌کند. همین که ما بتوانیم اولین تغییر را ایجاد بکنیم اولین برخورد را با رفتارهای ایشان انجام دادیم. یقینا همه آن نهادهای قانونی احیا خواهند شد. معلوم نیست آقای احمدی‌نژاد ثروت میلیاردی کشور را کجا برده‌اند. بعضی وقت ها می‌گویند یک میلیارد ولی حقیقت این است که بالغ بر یک‌صد میلیارد دلار از بودجه این کشور معلوم نیست کجا رفته است. وقتی از سخنگوی دولت می‌پرسند این پول‌ها کجا است می‌گوید روی زمین است. آهن و سیمان خریده‌ایم، یعنی روی زمین است. یعنی مردم را مضحکه می‌کنند. من متاسفانه بعضی مواقع احساس حقارت می‌‌کنم که چنین کسانی بر ما حکومت می‌کنند و مسئول ما هستند.»

وی سپس گفت: «در طول تاریخ جمهوری اسلامی نام دو رئیس جمهور در سازمان ملل ثبت شد. یک رئیس جمهور دکتر سید محمد خاتمی است که سال 2001 را به افتخار ایشان سال گفت و گوی تمدن‌ها نام نهادند و به واسطه این اقدام نام کشور عزیزمان ایران و نام رئیس جمهوری ما ثبت شد. یک بار دیگر هم نام آقای محمود احمدی‌نژاد در رابطه با قضیه هولوکاست ثبت شد. هولوکاستی که صهیونیست‌ها چندین سال و شاید هم چندین دهه دنبال آن بودند که آن را به ثبت برسانند به واسطه سخنان ایشان سبب شد که در اعتراض به این سخنان هولوکاست را در سازمان ملل به ثبت برسانند و آن هدیه‌ای بود که آقای احمدی‌نژاد به صهیونیست‌ها داد.»

پرسش دیگر درباره سفر محمد خاتمی رئیس جمهوری سابق ایران به فرانسه بود. پرسشگر این سئوال پرسید: «پدرم دیپلمات است. او گفت وقتی آقای خاتمی نزد آقای شیراک رفت، شیراک از پله‌ها پایین آمد که مطبوعات فرانسوی به این اقدام رئیس جمهوری فرانسه اعتراض کردند. حال اگر این را ما در کنار رفتارهای آقای احمدی‌نژاد بگذاریم، مانند خلیج عربی که اکنون در دنیا این واژه بیشتر از نام خلیج فارس جا افتاده است. مسئله سه جزیره و ده­ها موضوع دیگر که شان ایران را پایین آورده است. فکر می‌کنید دولت آقای میرحسین موسوی در صورتی که سر کار بیاید چقدر طول بکشد تا بتواند شان کشور ما را به خودش برگرداند؟»

خانجانی پاسخ داد: «الآن تکنولوژی به قدری پیشرفت کرده که خرابی در ظرف چند ثانیه صورت می‌گیرد. آقای احمدی­نژاد هم این تکنولوژی را الحمدالله دریافت کرده­اند. این تکنولوژی در غرب برای تخریب ساختمان به کار می‌برند تا ضررهای ناشی از تخریب کاهش یابد. آقای دکتر احمدی‌نژاد این تکنولوژی تخریب را در اقتصاد و سیاست کشور به کار گرفته است. در نتیجه خرابی همیشه آسان هست و ساختن بسیار سخت. اما به نظر من با همت مردم ایران که این تغییر را انجام می‌دهند حتما چنین تغییری رخ خواهد داد. در زمان آغاز به کار دولت آقای خاتمی بحران‌های زیادی وجود داشت اما شرایط به لطف خدا به گونه‌ای پیش رفت که آقای کلینتون به دنبال آقای خاتمی می‌گشت تا بتواند با او دست بدهد. آخر هم نتوانست ایشان را بیابد به دم اتاق ایشان رفت و مجبور شد با محافظ ایشان دست دهد. الآن آقای احمدی­نژاد رکسانا و هوشنگ امیر احمدی و غیره را واسطه قرار می‌دهد تا شاید بتواند به ترتیبی با امریکا رابطه برقرار کند و متاسفانه این خفت و خواری در کشور علیه ماست. من یک نقلی را در اینجا عرض کنم. قصه آقای شیراک را که خودتان دیدید. بالاخره فیلمش مونتاژ نبود. همان وقت هم همین بحث بود. شما چرا آقای ملک فهد را نمی‌گویید. آقای احمدی­نژاد به عربستان رفتند اما آقای ملک عبدالله به استقبال ایشان نیامدند و در کاخ از ایشان استقبال شد. وقتی آقای خاتمی تشریف بردند هم آقای ملک عبدالله هم آقای ملک فهد با ویلچر تا پای پلکان هواپیمای آقای خاتمی آمدند. آن عزت بود یا این؟ متاسفانه شرایط کشور به گونه‌ای شده که وزیر امور خارجه ما به امارات می‌رود و او را بازدید بدنی می‌کنند. کدامش عزت است. آنی که ملک فهد به پای پلکان آقای خاتمی می‌آید یا این که وزیر امور خارجه ما را تفتیش و بازدید بدنی می‌کنند. خدایا تو خود شاهد باش که چگونه حقیقت را لباس باطل پوشانیده‌اند و باطل را لباس حقیقت. انشاءالله روز 23 خرداد روز شادی شما و ملت ایران خواهد بود.»           

على موسوى خلخالى

نویسنده خبر

مترجم، روزنامه نگار و معاون سردبیر دیپلماسی ایرانی.

اطلاعات بیشتر


نظر شما :