خلط نفوذ و دخالت در ذهنیت اعراب
هرچه بیشتر به زمان برگزاری انتخابات دور دهم ریاست جمهوری ایران نزدیک می شویم، این سوال پر رنگ تر جلوه می کند که رئیس جمهور دهم باید چه راهکارهایی را در برابر نگاه نگران اعراب نسبت به عملکرد ایران در خاورمیانه به کار گیرد؟
گفتاری از محمد ایرانی، سفیر سابق ایران در اردن و تحلیل گر مسائل خاورمیانه:
اصل ماجرا این است که کشورهای عربی به ویژه کشورهای مطرح عربی که داعیه ریاست بر اتحادیه عرب را دارند- مصر یا عربستان سعودی- همواره احساس رقابتی با جمهوری اسلامی ایران در منطقه داشتهاند و بر این باورند که موضع ایران هر چه در سطح بین المللی قوی تر باشد، نقش آنها بیشتر به چالش کشیده می شود و این امری طبیعی است. زمانی که بحث گفت و گوی ایران و امریکا مطرح می شود، آنها حساسیت های مربوطه را از خود بروز می دهند.
در همین چهارچوب طبیعی است از زمان روی کار آمدن آقای اوباما در امریکا و طرح موضوع احتمال از سر گیری مذاکرات با ایران، این حساسیتهای به ویژه از سوی مصری ها تشدید شد، چراکه زمان زیادی است که کشورهای عربی احساس دخالت ایران در مسائل جهان عرب را دارند. این احساس در دوران دولتهای گذشتهای ایران بروز و ظهور یافت و در دولت فعلی نیز شکل و شمایل دیگری یافته است.
در مقابل این نگرانی از سوی دولتهای ایران چنین مطرح شد که تهران به دنبال آن نیست که دخالتی در امور کشورهای عربی داشته باشد گرچه روند روابط ما با کشورهای عربی در دولت فعلی به گونهای بود که این برداشت در میان اعراب تقویت شد که ایران تمایل دارد تا نفوذ طبیعی خود را در کشورهای عربی تبدیل به دخالت کند.
درست یا نادرست بودن این ادعاها بحثی دیگر را میطلبد اما این حساسیت میان کشورهای منطقه- به شکل ویژه- وجود دارد. ایران باید در مقطع زمانی اخیر بر این مسئله حساس باشد که با دیدگاه ها و تحرکات دیپلماتیک خود بتواند چنین ذهنیتی را در میان اعراب اصلاح کند و یادآور شود که ایران قصد ندارد جایگزین نقش آنها در منطقه شود.
آنچه در صحنه عمل خاورمیانه میان ایران و اعراب وجود دارد، همکاری فی مابین و طبیعی است همچنین زمینههای نفوذ ایران در منطقه نیز چیزی نیست که آنها بخواهند دخالتی داشته و با فعالیتهای پشت پرده بر آن تاثیر گذارند. نفوذ، مسئلهای طبیعی در سیاست کشورهاست و دخالت امر دیگری است.
مجزا کردن دو مقوله دخالت و نفوذ بویژه در ارتباط با اوضاع عراق مسئلهای با اهمیت است، آنچه ایران در عراق- و برخی از کشورهای حوزه خلیج فارس- پیگیری میکند ناشی از سابقه تاریخی روابط ما با مردم عراق و نفوذ ایران در این کشور است.
کشورهای عربی بحث دخالت را تا حدود زیادی با مسئله نفوذ طبیعی ایران اشتباه می گیرند، گرچه یکسری از عملکردهای اخیر ایران ممکن است چنین فرضی را که ایران در حال دخالت در امور داخلی کشورهای منطقه است،تقویت کند.
نتیجتا زمانیکه چنین حساسیت هایی ایجاد می شود، کشورهای عربی دنبال یافتن جایگزینی برای ضعف خود در منطقه خواهند بود. در آخرین نشست وزرای خارجه عرب، کمیته ای با عنوان "کمیته پیگیری صلح عربی" در امان پایتخت اردن تشکیل شد و پادشاه اردن از سوی این کمیته ماموریت پیدا کرد این نگرانی ها را به مقامات امریکایی منتقل سازد. گرچه آنچه در اخبار منعکس شد بیشتر ناشی از آن بود که اعراب نگران تندرویی های دولت جدید اسرائیل، پیگیری روند صلح با این کشور و زنده کردن طرح صلح عربی هستند اما در حقیقت آنچه در تحلیلهای غربی نمایان شد این بود که در کنار این مسئله اعراب بحث ایران هراسی را نیز به امریکاییان منتقل کرده اند و سفرهای بعدی مسئولین امریکایی- از جمله وزیر دفاع این کشور- به منطقه کاملا نشانگر این مطلب بود که واشنگتن به متحدین عربی خود اطمینان میدهد اگر مذاکراتی با تهران برقرار شود، این مذاکرات از جیب کشورهای عربی نخواهد بود.
آنچه مسلم است چنین فرایندهایی تاحدودی به سابقه تاریخی و بعضا به عملکردهای اخیر دولت ایران باز می گردد اما معتقدم این نگرانی ها و تصمیمات تا زمانیکه ایران یک سیاست دقیق و حساسی را در ارتباط با تنش زدایی با کشورها عربی در پیش نگیرد همچنان ادامه خواهد یافت. در این راستا دولت دهم می تواند با همکاری های نزدیک، صادقانه و توام با تنش زدایی در بهبود روابط خود و اعراب گام بردارد.
نگاه اعراب به رئیس جمهور دهم
دو دوره دولت آقای خاتمی ایران تجربه گران قیمتی در روابط با اعراب بدست آورد، در آن زمان روابط ما با کشورهای عربی به سویی پیش می رفت که در کنار حفظ اصول سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، تا حدود بسیار زیادی این تنش ها کاهش پیدا کرده و تبدیل به دوستی شده بود. سفرهای متعدد، اطمینان خاطری که برای اعراب ایجاد شده بود و بسیاری از مسائل دیگر دست به دست هم داد و انعکاس روابط مطلوب ایران و اعراب در سطح تبلیغاتی، مطبوعاتی، روابط تجاری و اقتصادی بطور کامل خود را نشان داد، تردد مسئولیت سیاسی طرفین نیز این موضوع را تایید میکرد.
می توان امید داشت که با این تجربه ایران در سیاست خارجی، دولت آینده بتواند وضعیتی را شکل دهد که مجددا بحث مربوط به همکاری های دوجانبه ایران و اعراب در چارچوب سیاست تنش زدایی تقویت شود. به طور قطع اعراب نیز خواهان چنین فضایی در دولت آینده ایران هستند.
نظر شما :