حرکت آذربایجان در بازی شطرنج ناباکو
در 27 مارس سال 2009، یادداشت تفاهمی میان سوکار (SOCAR) شرکت نفت آذربایجان و گازپریم روسیه به امضا رسید. این یادداشت تفاهم شامل تفاهم بر سر انتقال گاز طبیعی آذربایجان به روسیه از سال 2010 بود. در آیندهای نزدیک نیز خط لوله باکو- نووو فیلیا، بخشی از سیستم انتقالی آذربایجان که از باکو به سمت مرزهای روسیه میرود مورد بازبینی قرار خواهد گرفت. طول این خط لوله حدود 200 کیلومتر است و طول قطر آن نیز 1220 میلیمتر.
این قرارداد از اهمیت ویژهای برخوردار است چرا که برای اولین بار از زمان استقلال جمهوری آذربایجان، این کشور به عنوان یک صادر کننده گاز به روسیه قلمداد خواهد شد. پیش از این جمهوری آذربایجان همواره به عنوان یک وارد کننده گاز از روسیه به شمار میرفت. امضای این یادداشت تفاهم سبب به وجود آمدن پیش شرطهایی شدهاست که به دلیل حوادث منطقهای به وجود آمدهاند. ابتدا اینکه گازپروم به طور خاص خواهان امضای این قرارداد با آذربایجان بود و برای این اشتیاق خود دلایل زیادی داشت. اولین دلیل این بود که در سالهای اخیر، تولید گاز طبیعی در روسیه کاهش پیدا کردهاست. روسیه ترجیح میدهد که به جای سرمایهگذاریهای کلان برای توسعه میدانهای گازی خود از همکاری با کشورهای شوروی سابق استفاده کند، از طرف دیگر امضای قرارداد با طرف اروپایی روسیه را برآن داشت تا برای تامین گاز طبیعی با منابع جدید وارد بازی شود. بنابراین روسیه در مرحله اول خواهان تامین این گاز از آسیای مرکزی شد و قیمت گاز را بالا برد. از طرف دیگر روسیه این پیشنهاد را به آذربایجان داد که میدان گازی شاهدنیز را در اواخر دهه 1990 راه اندازی کرده بود.
دلیل دوم روسیه برای امضای این یادداشت تفاهم در مشکلات منابع گازی در جنوب روسیه نهفته است. آذربایجان تنها کشوری است که میتواند به خط لوله ناباکو گاز ارسال کند. این خط لوله با پیشنهاد اروپا قرار است گاز طبیعی را از آذربایجان و آسیای مرکزی از طریق ترکیه به جنوب شرقی اروپا منتقل کند. در واقعیت این گاز طبیعی تنها میتواند از طریق آذربایجان به اروپا منتقل شود.
روسیه پیشنهاد دیگری به جای پروژه خط لوله ناباکو ارائه داده است و آن خط لوله جریان جنوبی است که این خط لوله هم به گاز آذربایجان نیاز خواهد داشت. در واقع روسیه سعی میکند از عملی و اجرایی شدن پروژه ناباکو جلوگیری کند.
این اولین باری است که جمهوری آذربایجان صادرات گاز خود را از غرب به سمت شمال تغییر میدهد. در پس این تغییر دلایل زیادی نهفته است.
دلیل اول رویکرد مجهول شرکای غربی در برخورد با این پروژه است. نبود همکاری و درک درست از فضای انرژی میان اعضای اتحادیه اروپا سبب شده است این پروژه به صورت پروژهای غیر قابل اجرا به نظر برسد. در عوض اتحادیه اروپا در انتظار اقدامات موثرتر صادرکنندگان اصلی گاز طبیعی هستند و امیدوارند به این وسیله این پروژه را قدرت بخشند. هرچند آذربایجان نمیخواهد سیاستهای خود را بدون حمایت غرب اعمال کند و از سوی دیگر نگران روابطش با روسیه نیز هست. این مسئله پس از جنگ 5 روزه در گرجستان نیز رنگ بیشتری از واقعیت به خود گرفت. هرچند که دولت سیاسی در گرجستان با کمک فراوان غرب به قدرت رسید اما طی جنگ نیز شاهد بودیم که کمکهای درخواستی از سوی گرجستان هرگز به این سو تغییر مسیر نداد. آذربایجان نیز با مشکل جداییطلبان روبهرو است. در چنین شرایطی آذربایجان نمیخواهد وارد بازیای شود که خشم روسیه را برانگیزد.
دلیل دیگر برای امضای این یادداشت تفاهم با موقعیت ترکیه در ارتباط است. ترکیه سعی میکند نه تنها به عنوان یک ترانزیت برای عبور گاز آذربایجان به اروپا وارد صحنه شود، بلکه میخواهد خود فروش گاز به اروپا را برعهده بگیرد. چنین شرایطی به نفع آذربایجان نیست. در چنین شرایطی پیشنهاد روسیه برای خرید گاز آذربایجان به مراتب برای آذربایجان جذابتر است. آذربایجان از فروش گاز خود به روسیه منفعت بیشتری خواهد کرد تا از فروش گاز به ترکیه.
در حال حاضر نیز روابط ترکیه و آذربایجان با زمزمه باز شدن مرزهای ترکیه و ارمنستان رو به تیرگی است. مرزهای ارمنستان و ترکیه از سال 1993 پس از حضور نیروهای ارمنی در منطقه قرهباغ بسته شدهاست. به تازگی دولت ترکیه تمایل خود را برای بهتر شدن روابط با ارمنستان اعلام کردهاست و عبدالله گل، رییس جمهور ترکیه نیز برای تماشای بازی فوتبال بین دو تیم ترکیه و ارمنستان راهی ایروان شد. اقدام بعدی که قرار است این دو کشور را بهم نزدیک کند باز شدن مرزهای در اواسط ماه آوریل خواهد بود. در اینجا باید به این نکته اشاره کرد که یکی از پیش شرطهای بازگشایی مرزهای بین دو کشور حل شدن مسئله قرهباغ بود که همچنان حل نشده باقی مانده است.
این شرایط نگرانی و اعتراض آذربایجان را برانگیخته سات. افکار عمومی در این کشور نیز در مقابل اقدام ترکیه خشمگین هستند. آذریها نیز در پاسخ سیاستهای فوتبالی عبدالله گل در سفری به روسیه برای تماشای بازی فوتبال یادداشت تفاهمی با گازپروم به امضا رساند.
لازم به یادآوری است که این قرارداد برای اجرا در سال 2010 به امضا رسیده است بنابراین زمان کافی وجود دارد تا ترکیه بتواند شرایط را برای اجرایی شدن پروژه ناباکو تغییر دهد. اگر شرایط به این سمت تغییر نکند، اروپا مجبور است گاز مورد نیاز خود را مثل سابق از شمال تامین کند و این مسلما به نفع ترکیه نخواهد بود.
نظر شما :