/بحران اقتصاد جهانی و ایران در سال 88/
بحران اقتصاد جهانی و ایران در سالی که گذشت/ فرشاد مومنى
گفتاری از دکتر فرشاد مومنی، نحلیل گر مسائل اقتصادی و استاد دانشگاه:
برحسب نوع تحلیلی که از ماجرای بحران بزرگ کشورهای صنعتی وجود دارد، میتوانیم زوایای متنوع و متفاوتی که به طبع این ماجرا ایجاد شدهاست را مورد توجه قرار دهیم.
آن چیزی که به صورت استاندارد مورد توجه همه قرار گرفته، این است که با ترکیدن حباب بازارهای مالی، ابتدا در امریکا و پس از آن در سایر کشورها، برآوردها نشان میدهد که در یک دوره سه ماهه، حدود 23 هزار میلیارد دلار از داراییهای مالی اشخاص حقیقی و حقوقی در کشورهای صنعتی ارزشزدایی شدهاست.
این به معنای یک شوک منفی بسیار بزرگ به تقاضای کل در اقتصاد جهانی است. طبیعتا تحلیل منشاءهای این مسئله و واکنشهایی که در طیف کشورهای صنعتی نسبت به این پدیده نشان داده شدهاست زوایای متعدد دیگری از این مسئله را هم میتواند آشکار کند. اما آن چیزی که برای ما بسیار اهمیت دارد این است که این شوک منفی بزرگ به تقاضای جهانی طبیعتا متوجه همه کالاها و خدماتی است که ما به اقتصاد جهانی عرضه میکردیم تا بتوانیم ارزی به دست بیاوریم و در ازای آن نیازهای خودمان را تامین کنیم وارد میکند.
طبیعتا به این دلیل که ایران یک اقتصاد نفتی است، شوکی که به تقاضای جهانی نفت وارد میشود به طور شاخصتر و برجستهتری خودش را نشان میدهد.
از طرف دیگر به واسطه آنکه در زمینه نحوه تخصیص منابع ارزی حاصل از صدور نفت، ما به شکل غیرمتعارفی بیاحتیاطی کردهایم. آن شوک منفی تقاضا در بازار جهانی درباره نفت که به افت شدید قیمت انجامیدهاست و با شرایط اقتصادی که در اثر سیاستگذاریهایی که به طور غیر متعارف نادرست است گره می خورد و سال 1387 را در حالی که در مجموع رقمی بالغ بر 70 میلیارد دلار واردات داشتیم به ششمین اقتصاد تورمی جهان تبدیل میکند.
بنابراین طبیعی است که آثار و طبعات آن شوک که حتی کشورهای ضابطهمند و سرپای اقتصادی را دچار بحران کردهاست، برای اقتصاد ما که با یک چنین بیاحتیاطیهای غیر عادی در عرصه سیاستگذاریهای اقتصادی روبهرو بوده مسائل را پیچیدهتر میکند.
کمااینکه شاهد آن هستیم این پیچیدگیها در وجوه و شئون مختلفی قابل مشاهده است و برجستهترین تجلیگاه این بهمریختگی را میتوانیم در لایحه بودجه سال 1388 ملاحظه کنیم. به نظر من اگر لایحه بودجه سال 1388 که از منظر طیف گسترده و متنوع اشکالات کوچک و بزرگی دارد و مولفه محوری آنها عبارتند از نادیده گرفتن کلی ملاحظات بلند مدت و روزمرگی غیر متعارفی است که میخواهد از آن طریق به اقتصاد ایران تحمیل کند، به خوبی میتوان مشاهده کرد که ترکیب این دو گروه از مسائل که یک بخشی از آن برونزا است و از بیرون به ما تحمیل میشود و بخشی از آن درونزا است و به خودمان و الگوی سیاستگذاریمان مربوط میشود میتواند تصویر نسبتا واقعبینانهای را در اختیار ما قرار بدهد و اگر چنین فضایی را به وجود بیاوریم که هم دولت محترم و هم مجلس محترم کمک کنند که بتوانیم مقدار بیشتری از ظرفیتهای کارشناسی موجود کشور استفاده کنیم و مقدار کمتری به برخوردهای شتابزده اهمیت بدهیم، امید آن است که بتوانیم برخورد سازنده تری با این مسائل پیچیده داشته باشیم.
نظر شما :