کژتابی‌های زبانی و هزینه‌های سیاسی

۲۷ اسفند ۱۳۸۷ | ۱۶:۳۰ کد : ۴۱۹۲ اخبار اصلی
نویسنده خبر: جواد ماه‌زاده
سخنگوى دستگاه ديپلماسى ایران که سياست خارجى را عرصه واقع‌گرايى توصيف می‌کند، اعتقاد دارد که پاره‌ای از موضع‌گیری‌های آتشین مسئولان نظام در قبال غرب و اسرائیل موجب تحریم نمی‌شود. این یادداشت قصد دارد تاثیرات سخنان هزینه‌آور از جنس کلام آقای ناطق نوری را درباره بحرین بررسی کند.
کژتابی‌های زبانی و هزینه‌های سیاسی

وزیر خارجه بحرین یک هفته بعد از بالا گرفتن و سپس فروکش کردن تنش ها میان دو دولت ایران و بحرین در گفتگویی اظهار داشت که: "کشورش تضمین هایی را از جانب ایران مبنی بر عدم تکرار اقدامات تهدیدآمیز علیه حاکمیت بحرین دریافت کرده و حالا می توان بحران ایجاد شده میان دو طرف را تمام شده تلقی کرد."

می توان حدس زد که بعد از انتشار سخنان ناطق نوری و مانور تبلیغاتی رسانه های عربی و متعاقب آن اعتراض مقامات رسمی بحرین به ایران، چه فشاری دستگاه دیپلماسی کشور را دربر گرفت و برای حل مشکل پیش آمده، چند تماس و نشست و پیغام میان دو طرف ردوبدل شد تا خشم بحرینی ها فرو بنشیند و جای آن لبخندی معنادار بنشیند.

سخن حسن قشقاوی در مورد بی تاثیر بودن موضع گیری های لسانی کارگزاران نظام در برابر ارزش های غربی، چندان بیراه نیست اما باید پذیرفت که چنین موضع گیری های بعضا نسنجیده ای تاکنون به فشارها و تحمیل ها و هزینه های فراوانی منجر شده است. اگر تحریم را شکل رسمیت یافته و ضابطه مند اعمال فشار و هزینه بدانیم، باید بگوییم که فشارهای بین المللی ناشی از برخوردهای غیر تحریمی گاه آثاری نامطلوب تر و وخیم تر از تحریم را برای کشورمان آورده است.

یکی از بارزترین نمونه های این سخنان، نخستین اظهارات ریاست جمهوری درباره اسرائیل و مسئله هولوکاست بود که کلیه متحدان اروپایی و آمریکایی اسرائیل و سایر حامیان این رژیم را به سختی برآشفت؛ به گونه ای که حتی امروز نیز با گذشت سه سال از آن سخنرانی همچنان از آن یاد می کنند و باورهای سیاسی ایران را از آن منظر تحلیل می کنند و ایران را تهدیدی دائمی علیه اسرائیل می خوانند.

دامنه آن سخنرانی تا امروز کشیده شده و بر بسیاری از تصمیم گیری های دول اروپایی تاثیرگذار بوده است. رسانه های غرب بعد از آن ماجرا بیش از پیش ایران را مورد نقد و هجمه قرار دادند و بسیاری از گروه های حامی رژیم صهیونیستی نیز با استفاده از این وضعیت به قیاس هایی نادرست دست زدند و تندترین اتهامات را روانه دولتمردان کنونی ایران کردند.

همین موضع گیری ها موجب فیصله نیافتن ماجرای هسته ای ایران و بدبینی های بیش از پیش جامعه بین الملل شد تا جایی که دستيابى به دانش صلح‌آميز هسته‌اى را تنها با معیارهای نظامی و تهدیدآمیز ارزیابی می کنند و از ایران تضمین می خواهند؛ چنانچه دولت بحرین از ایران تضمین هایی خواست...

چرا و چگونه یک حرف به اختلاف میان دو یا چند دولت و ملت می انجامد؟ قشقاوی درست می گوید که هیچ گاه سخنان و موضع گیری های مسئولین در مسائل بین المللی موجب تحریم نمی شود اما باید گفت که یک جمله یا نوشته از سوی افراد رسمی نظام می تواند مناسبات دو کشور نظیر ایران و بحرین را به هم بریزد و قرارداد گازی میان دو طرف را تحت الشعاع قرار دهد و کار تا جایی بالا بگیرد که همه به تکذیب برآیند و دلجویی ها آغاز شود و مقامات بحرینی به تهران دعوت شوند و پیغام و پسغام فرستاده شود و هزینه ها بالا برود و مشوق هایی به میان بیاید و سرآخر وزیر امور خارجه بحرین اعلام کند: "بحرانی که اخیراً در نتیجه اظهارات مقامات ایرانی رخ داد موجب نگرانی و پریشانی ما شد. با این حال ما این حادثه را به دست فراموشی می سپاریم چرا که تضمین های روشنی از سوی دولت ایران درباره موضع آنها دریافت کرده ایم."

شدت انتقادها و هزینه هایی که از سر آن سخن بر ایران وارد آمد موجب شد تا مقوله هولوکاست از راس شعارهای مقامات ایرانی خارج شود و اعتراضات به رژیم صهیونیستی سمت و سویی معقولانه بگیرد و به نامشروع خواندن دولت آن رژیم منحصر شود.

موضع گیری سپید و سیاه و خیر و شرگونه در فضای متکثر، به آتش اختلافات و ایجاد فاصله ها دامن می زند. حتی در یک کشور بی توجهی به اقلیت ها و خرد شمردن آنها و تکریم یک ایدئولوژی خاص در برابر سایر باورها، موجب تنش می شود. این امر در نظام بین الملل از حساسیت بیشتری برخوردار است و هر چه دایره کثرت گسترده تر شود بر حساسیت و مخاطرات و هزینه های آن افزوده می شود.

برابر خواندن حقوق افراد در یک جامعه نزد قانون، مقیاسی کوچک از برابری کشورها در نظام بین الملل نزد قوانین بین المللی است و هیچ کشوری تافته جدا بافته نیست و نباید باشد. ابرقدرت هایی نیز که به واسطه قدرت نظامی و اقتصادی و نفوذ خود از چنین حقوقی فراتر رفته اند همواره درصددند در ظاهر، خود را برابر با سایرین توصیف کنند و بقیه را به مشارکت بطلبند و از یکجانبه گرایی فاصله بگیرند.

بدین سان باید گفت هزینه های برخی سخنان خردشمارنده برای غیر ابرقدرت ها شاید جبران ناپذیر و پرخسران تر از تصورات و توهمات آن باشد. زمانی که یکی از روزنامه های متصل به حاکمیت در ایران پیرامون بحرین نوشت و مواضعی تحقیرآمیز اتخاذ کرد، می بایست هزینه های مشابه آن مورد محاسبه قرار می گرفت تا رفتاری از این دست به خسران های مادی و معنوی برای نظام جمهوری اسلامی نینجامد.

گفته های علی اکبر ناطق نوری، رئیس اسبق مجلس ایران در جریان جشن های سالگرد پیروزی انقلاب درباره تاریخ بحرین که گفته بود این کشور استان چهاردهم ایران محسوب می‌شده، به احضار سفیر ایران در منامه، اعتراض دولت بحرین و تهدید به تجدیدنظر در مذاکرات با ایران برای خرید گاز انجامید.

بحرین یکی از شش کشور عضو شورای همکاری خلیج فارس بود که در اجلاس اخیر خود خواستار عذرخواهی مقام های ایرانی شدند. در پی این اتفاق ها بود که روابط تهران و رباط نیز به سردی گرایید و مراکش رسما ارتباط خود را با ایران قطع کرد.

رئیس جمهور، رئیس مجلس، سخنگوی وزارت امور خارجه، وزیر کشور و رئیس مجمع تشخیص مصلحت از جمله مقام هایی بودند که به اشکال مختلف به دلجویی از بحرین و جامعه عرب پرداختند و بعضا در سخنان خود به غرب تاختند و تیرگی روابط ایران و اعراب را خواسته شیاطین غرب معرفی کردند و دامن زدن به اختلافات را توطئه غربی ها دانستند.

تابستان سال گذشته نیز پس از انتشار سرمقاله ای در یکی از روزنامه های منتسب به حاکمیت که بحرین را استان جدا شده ایران خوانده و مهم ترین خواسته شهروندان بحرینی را بازگشت این سرزمین به ایران توصیف کرده بود، مقام های بحرینی واکنش نشان دادند و تظاهراتی علیه ایران در مقابل سفارت این کشور در منامه برگزار شد.

اما دامنه تنش ها پس از اظهارات ناطق نوری تا جایی کشیده شد که ایران نماینده ای را به بحرین فرستاد و سپس از طرف مقابل برای حضور در تهران دعوت به عمل آمد و وقتی جلسه ای پشت درهای بسته برگزار شد، شیخ احمد آل خلیفه وزیر خارجه بحرین، لبخندی بر لب آورد و اعلام کرد که کشورش تضمین هایی از جانب ایران مبنی بر عدم تکرار اقدامات تهدیدآمیز علیه حاکمیت بحرین دریافت کرده است.

این اتفاقات نشان داد که هزینه های چنین اظهاراتی نه کم اثرتر از تحریم و نه قابل کتمان است. بعد از اعلام رسمی قطع رابطه مراکش با تهران بود که از یکی از روزنامه های عرب خبر رسید که هیئتی از ایران برای رفع تنش های پدید آمده میان تهران و رباط عازم مراکش شده است. فارغ از صحت یا سقم این خبر باید به تعمیق شکاف ها بر اثر موضع گیری های لسانی و مخابره آنها توسط رسانه های جمعی نظر داشت و خطر انزوا و جدایی از همسایگان و فشارهای بین المللی و... را به عنوان محصول آن مورد توجه قرار داد.

جواد  ماه‌زاده

نویسنده خبر


نظر شما :