بدترين بمبگذاران انتحارى در جهان
آمار بمبگذاريهاى انتحارى در افغانستان هشدارگونه نشان ميدهند اگر شرايط فعلى ادامه يابد سال 2007 تعداد کل اين گونه حملات از آمار سال گذشته بيشتر خواهد شد.
وقتى سال 2006 به اواسط ژوئن نزديک شديم 47 بمبگذارى روى داد در حالى که امسال به رقم 57 رسيد. مهلک ترين آن به تنهايى جان 35 نفر از تعليمدهندگان پليس را در نزديکى کابل گرفت.
اهميت اين موضوع وقتى روشن ميشود که بدانيم در ماه مه براى اولين بار به روش عراقيها از بمبهايى موسوم به EFP مخفف explosively formed projectile در افغانستان به کار گرفته شده که از نوع IED مخفف improvised explosive devices که تاکنون در افغانستان مرسوم بود پيشرفتهتر است و تعداد بيشترى را به کام مرگ ميفرستد.
هشتاد درصد کشتهشدگان آمريکايى در عراق با بمبهاى IED جان باختهاند. با اين وجود مصاحبه با افراد نظامى آمريکايى و افغانى اين حقيقت را آشکار ميکند که خطر در افغانستان به دو دليل کمتر است يکى اين که از EFP کمتر استفاده ميشود دوم اين که بمبگذاران در افغانستان کمتر به سراغ جمعيتها ميروند.
اصابت نکردن به هدف
تحليل حملات در دو سال گذشته نشان ميدهد که 43 درصد حملات سال 2006 و 26 مورد از 57 موردى که تا 15 ژوئن امسال اتفاق افتاده به نتيجه ننشسته و فقط جان بمبگذار را گرفته است، يعنى 90 درصد از بمبگذاران در دو سال گذشته فقط خودشان را کشتهاند.
از 20 فوريه تا 21 ژوئن 2006، 26 بمبگذار انتحارى از 36 مورد در افغانستان (72 درصد) فقط خودشان را کشتهاند. يعنى به طور متوسط تعداد کشته شدگان حملات انتحارى در افغانستان بسيار پايينتر از ساير عرصهها (اسرائيل، چچن و مناطق کردنشين ترکيه) است.
اين باعث قوت قلب نيروهاى ائتلاف است، طورى که لقب "آماتور" روى بمبگذاران افغانى گذاشتهاند. اما پديده مهمترى در افغانستان درجريان است، پشتونها که از مرام و اخلاق بالايى برخوردارند که به آن پشتونولى ميگويند و براى "بدل" [انتقام] احترام خاصى قائلند هيچگاه مردم غيرنظامى را آن گونه که در عراق شاهديم هدف قرار نميدهند.
اگر هم به ندرت در افغانستان تعداد کشتهشدگان غيرنظامى بالا باشد به احتمال زياد پشت آن حمله اعراب عضو القاعده هستند. طالبان به صورتى گزينشى و به دستور شورا، هدف خود را مورد حمله قرار ميدهند، چون مايل نيستند آن چه در شهر بولدک سال گذشته اتفاق افتاد دوباره روى دهد،هزاران نفر در اثر کشته شدن غيرنظاميان فرياد مرگ بر پاکستان، مرگ بر القاعده و مرگ بر طالبان سردادند.
ذبيحالله مجاهد سخنگوى طالبان اخيراً گفته است" تمام سعى ما اين است که از کشتن غيرنظاميان اجتناب کنيم. اينها همميهنان مسلمان ما هستند. ما جان خود را براى آزادى آنان نثار ميکنيم.
جان آنان براى ما مهم است. اما به هر حال سر کار داشتن با مواد منفجره کنترل را از دست انسان خارج ميکند. اما دليل به هدف نرسيدن بعضى از بمبگذاريها در افغانستان اجتناب از کشتن غيرنظاميان است."
افراد پليس افغانستان و اعضاى امنيت ملى در مصاحبههاى خود در مورد ناکارآمدى حملات انتحارى نسبت به عراق گفتهاند که دليل آن بيعرضگى افرادى است که به عنوان فدائيان جذب ميشوند.
بعضى نيز داستانهايى سرهم ميکنند تا اين گونه جلوه دهند که افرادى از اقشار پايين جامعه اغوا ميشوند يا به آنان رشوه داده ميشود يا به زور وادار ميشوند که به عنوان "موشکهاى ملاعمر" عمل کنند و عدهاى آن را به مصرف مواد مخدر يا اختلالات روانى اين افراد نسبت ميدهند که حاضر ميشوند به خود بمب ببندند و به قلب دشمن بروند.
به دو دليل نبايد به راحتى اين گونه ادعاها را باور کرد. اول اين که کسانى مصرف مواد مخدر يا بيمارى روانى را به شهادتطلبان نسبت ميدهند که خودشان از جمله هدفهاى افراد شهادتطلبند.
براى آشنا شدن با دليل دوم بهتر است به کار بسيار ارزشمند مارک سيجمن تحت عنوان درک شبکههاى ترور Understanding Terror Networks مراجعه کنيد او ميگويد برعکس ادعاهايى که حملات شهادتطلبانه را به مواد مخدر يا کندذهنى آنان نسبت ميدهد اين گونه کارها فقط از دست کسانى برميآيد که انگيزههاى بالاى سياسى و مذهبى دارند.
به افراد تحصيلکرده و مسلط به چند زبان که حمله يازده سپتامبر را تدارک ديدند لزوما نميتوان انگ شست و شو شدهى مغزى زد. حتى ميتوان لقب حرفهاى را براى کسانى به کار برد که عمليات بمبگذارى در فرودگاه بگرام را حين سفر ديک چينى معاون اول رئيس جمهور آمريکا تدارک ديدند.
البته شواهد به دست آمده از کسانى که در آخرين لحظات تصميم خود را عوض کردهاند نشان ميدهد که ممکن است در بين افراد جذب شده کسانى باشند که از انگيزه بالاى سياسى يا مذهبى برخوردار نبوده و در طبقهبندى فريبخوردگان دستهبندى شوند.
استفاده از مواد مخدر روانگردان و آرامبخش هنگام حملات انتحارى براى فائق آمدن بر ترس و اضطراب طبيعى است.
البته ممکن است افراد کور يا آسيبديده جنگ با نقص عضو به منظور تأمين خانوادههاى خود دست به چنين کارى بزنند. حتى مشاهده شده که بعضى از اين حمله کنندگان انتحارى از کشتار جمعى پرهيز کرده و به جاى منفجر کردن بمب در ميان جمعيت، از مردم عادى فاصله گرفتهاند تا تعداد کشتهشدگان کمتر باشد.
کودکان و حملات انتحارى
بسيارى از خانوادههاى افغانى زمانى متوجه ميشوند که فرزندشان توسط طالبان براى حمله انتحارى مورد استفاده قرار گرفته که به آنان بابت شهادت فرزندانشان پولى دادهاند. با وجود خشم مردم، اين اعمال در دوران چيرگى و تسلط طالبان در عمل اجتنابناپذير بود.
حامد کرزاى در يکى از سخنرانيهاى خود گفته بود، "متأسفانه در مدرسه و حوزه به جاى تعليمات اسلامى به کودکان ما شرکت در حملات شهادتطلبانه ميآموزند".
اين گونه مدارس در آن طرف مرز يعنى در پاکستان بسيار بيشتر از افغانستان است. براساس گفته شاهدان عينى طالبان به سراغ کودکان و نوجوانان ميروند و به آنان ميگويند جهاد واجب است و پاداش آن نزد خداست.
يک بار عدهاى از طالبان به دبيرستان اکسفورد در روستاى "تنگ" مراجعه کردند و با يک بار مطرح کردن خواسته خود 30 نفر از دانشآموزان را جذب کردند. اکثر آنان بين 11 تا 15 سال سن داشتند.
ماه مارس اماسانبيسى به نقل از محمد بختيار 17 ساله که بدون اجازه والدينش به فدائيان و شهادتطلبان پيوسته بود نوشت: "به ما گفتند که با اسرائيل و آمريکا و کافران ميجنگيم.
ما از زندگى خود در اين جا راضى نيستيم. ما هيچ چيز نداريم. ما در مورد جهاد در کتابها ميخوانيم و به همين دليل به آنان پيوستيم. ما دوست داريم به مدرسه برويم که تا از زندگى بهترى برخوردار شويم."
ملانظير از رهبران قدرتمند طالبان در استان وزيرستان در يک نوار ويديويى بيسابقه از طالبان خواست که از ميان کودکان و نوجوانان نيروى داوطلب جذب نکنند.
شبکه تلويزيونى ABC آمريکا تصويرى را پخش کرد که يک نوجوان 12 ساله در حال فارغالتحصيل شدن از اردوگاه ملادادالله منصور است که تعليمات بمبگذارى شهادتطلبانه گرفته بود.
تصوير ويديويى ديگرى منتشر شده که از اين هم هولناکتر است در شرق افغانستان نيروهاى امنيتى کودکى شش ساله را از مرگ نجات دادند، خوشبختانه اين کودک زيرک بود و به حرف کسانى که کمربند محتوى مواد منفجره را به کمرش بسته بودند گوش نکرد.
به او گفته بودند به نيروهاى خارجى نزديک شود و دکمه را فشار دهد تا از آن گل به بيرون افشانده شود. شايد بعضى از اين موارد و شواهد بتواند دليل آن که اکثر بمبگذاريهاى انتحارى فقط منجر به مرگ بمبگذار ميشود را توضيح دهد.
يک دليل ديگر هم اين است که معمولاً حمله انتحارى به هوش، فراست، تمرکز و انگيزه بالا دارد که اکثر افراد طالبان از آن بيبهرهاند.
نظر شما :