نگرانی بالقوه میان ایران و اسرائیل

۰۸ اسفند ۱۳۸۷ | ۱۵:۱۵ کد : ۳۹۶۷ اخبار اصلی
اسراييل همچنان ايران را تهديدى بنيادين قلمداد مى کند...
نگرانی بالقوه میان ایران و اسرائیل

در حالیکه طی ماه های اخیر ایران هر بار یکی از توانمندی های نظامی، دفاعی و تکنولوژیکی خود را به نمایش می گذارد و در هر نوبت بر این نکته تاکید می کند که توانایی های ایران تنها در راستای تقویت بازدارندگی کشور بوده و ایران هیچ تهدیدی برای امنیت سایر کشورها محسوب نمی شود؛ اسرائیل همچنان به شیوه تبلیغاتی خاص خود دست آوردها و توانمندی های تهران را خطری بالقوه برای امنیت خود تلقی کرده و این موضوع را به نگرانی جامعه بین المللی از برنامه هسته ای ایران و احتمال دست یابی این کشور به سلاح هسته ای پیوند می زند.

در عین حال هر روز بیش از گذشته شاهد دامن زدن به موج نگرانی های کشورهای عربی منطقه به ویژه کشورهای حوزه خلیج فارس نسبت به اوج گیری قدرت و نفوذ ایران از سوی برخی مراکز قدرت هستیم که این امر با بعضی موضع گیری های مقامات ایرانی در زمینه تبدیل شدن ایران به قدرتی منطقه ای و جهانی و یا سخنانی که پیرامون نزدیک بودن شکست اسرائیل و حتمی بودن نابودی این رژیم در آینده ای نزدیک بیان می شود، هرچه بیشتر تقویت شده و دست آویزهای تبلیغاتی فراوانی را در اختیار فرصت جویان می گذارد.

با این حال اکنون بیش از گذشته خطر ایران در اذهان عمومی منطقه و جهان گوشزد می شود، نمونه های فراوانی از اقدامات رسانه ای در برخی از کشورهای عربی منطقه در این خصوص طی هفته های اخیر خودنمایی کرده و در تازه ترین اتفاق، رسانه های اسرائیلی از اظهارات تند مقامات خود در مورد تهدید بودن ایران سخن گفته اند.

اما مسئله در این حد باقی نماند و اکنون در اقدامی بی سابقه و برای نخستین بار طی سال های اخیر، دستگاه های امنیتی اسرائیل در گزارشی رسمی از ایران به عنوان یک تهدید بنیادین نام برده است.

در روزنامه اسرائیلی یدیعوت اهرونوت، بر اساس گزارش افق سالانه ارتش اسرائیل برای سال ۲۰۰۹، ایران رسما به عنوان خطری که موجودیت اسرائیل را تهدید می کند، توصیف شده است. در این گزارش تاکید شده که تهدید ایران ابعاد مختلفی دارد که توان هسته ای قریب الوقوع، توانایی موجود و آزمایش شده موشکهای قاره پیما و توانایی جنگ با واسطه با اسرائیل از طریق حماس و حزب الله را شامل می شود.

برای مقابله با این تهدیدهای ادعایی، به گزارش یدیعوت اهرونوت، نیروی هوایی اسرائیل بر توسعه توان راهبری خود، چه در قالب هواپیماهای با سرنشین و بدون سرنشین تمرکز خواهد کرد. همچنین ارتش اسرائیل خواستار تامین بودجه عظیمی برای فعالیتهای جاسوسی و توسعه سیستم های نظامی مخابراتی شده است.

همزمان با این نوع نگاه در درون اسرائیل، تهران به دنبال پرتاب ماهواره امید در آستانه سی سالگی انقلاب، بر ادامه فعالیت های هسته ای خود تاکید ورزیده، خود را قدرتی جهانی توصیف کرده، از آرایش جدید در سیستم دفاعی کشور سخن گفته که بر اساس آن بخش پدافندی از نیروی هوایی ارتش جدا و به نیروی مستقلی تبدیل شده و به این ترتیب ارتش ایران شامل چهار بخش پدافندی، نیروی زمینی، دریایی و هوایی می شود، همچنین وزیر دفاع ایران نیز همزمان با این تحولات، در سفری به روسیه توافقات دفاعی تهران و مسکو را پیگیری می کند.

ایران در چهارچوب يک قرارداد هفتصد ميليون دلارى در سال ۲۰۰۵ با روسيه، از مسکو ۲۹ سيستم دفاع ضدموشکى Tor-M۱ را تحويل گرفت و قرارداد فروش سامانه ضد موشکی S-۳۰۰ به ايران نیز در همان سال میان دو طرف منعقد شد.

حال در شرایطی که امریکا بازبینی در استقرار سیستم دفاع موشکی خود در شرق اروپا - مرزهای غربی روسیه- را منوط به تجدید نظر روس ها در همکاری با تهران پیرامون برنامه هسته ای و روابط نظامی و فنی دو کشور کرده است؛ بسیاری از تحلیل گران سفر وزیر دفاع ایران به مسکو را در راستای تمدید همکاری های ایران و روسیه در ابعاد دفاعی و نظامی در شرایط جدید ارزیابی می کنند، شرایطی که در آن واشنگتن قصد مذاکره با تهران را دارد اما در عین حال بر اساس منطق دیپلماتیک خود را با نزدیک کردن به متحدین آماده می کند.

نگرانی دو سویه ایران و اسرائیلنکته قابل توجه این است که نگرانی از خطر و تهدید میان ایران و اسرائیل یک سویه نیست و نمی توان استدلال کرد که تل آویو با اتکا به نگرانی های بین المللی از برنامه هسته ای ایران حق آماده سازی و جو سازی برای رویارویی در برابر تهران را داراست.

 

در سوی دیگر ماجرا تهران نیز با نگاه به جنگ سی و سه روزه جنوب لبنان در سال 2007 ، جنگ بیست و دو روزه در نوار غزه میان نیروهای اسرائیلی و حماس، برخورداری اسرائیل از سلاح های اتمی و موشک های دور برد و سیستم پیشرفه نظامی و دفاعی و حمله اسرائیل به تاسیسات هسته ای عراق و سوریه در دو سال متفاوت و بدون هرگونه واکنش از سوی قدرت های فرا منطقه ای، می تواند بر خطر بالقوه اسرائیل که هر زمان امکان بالفعل شدن را داراست؛ صحه گذارد و آماده باشد.

بر این اساس نگرانی از خطر و قدرت تهدید، مسئله ای دو سویه میان ایران و اسرائیل است اما موضع گیری های تند هر یک از دو طرف می تواند اوضاع را به سود طرف مقابل وخیم تر سازد.

امریکا و احتمال رویارویی اسرائیل و ایران
درست همزمان با تبلیغات اسرائیل پیرامون قدرت و نفوذ در حال افزایش ایران در منطقه که گفته می شود بی تردید با مناسبات سیاسی درون اسرائیل در آستانه تشکیل دولت ائتلافی این کشور مرتبط است، گزارش رئیس جدید سازمان اطلاعات امریکا(سیا) حاکی از افزایش احتمال رویارویی اسرائیل و ایران در سال 2009 میلادی بود. طبق نظر دنیس بلر، ایران و اسرائیل در حال ورود به یک رویارویی یا بحران در سال ۲۰۰۹ هستند، زیرا ایران در برنامه اتمی اش در حال پیشرفت است و اسرائیل نیز مصمم به خنثی کردن آن است.

معنای این اظهار نظر می تواند حاکی از نگرانی مشترک امریکا با سایر متحدانش پیرامون برنامه و فعالیت های هسته ای ایران باشد، اما آنچه در این میان مستقیما به ایالات متحده امریکا باز می گردد آن است که واشنگتن به خوبی می تواند با پر رنگ جلوه دادن این نگرانی در زمانی که اسرائیل و برخی از کشورهای منطقه در ارتباط با قدرت ایران هم صدا اظهار خطر می کنند؛ ضرورت به گفت و گو نشستن را برای ایران تقویت کند.

در همین ارتباط برخی تحلیل گران معتقدند که گفت و گوی ایران و امریکا موجب افزایش فشارها بر تل آویو می شود و در صورت تحقق تفاهم تهران و واشنگتن به عنوان برآیند و خروجی مذاکره دو طرف، شرایط برای اسرائیل بیش از گذشته دشوار خواهد شد.

در این خصوص روزنامه هاآرتص روز دوشنبه به نقل از ایهود باراک، وزیر جنگ اسرائیل نوشت که در صورتيکه دولت اوباما مذاکره با ايران را آغاز کند، هر گونه تلاش براى استفاده از تهاجم نظامى عليه برنامه هسته‌اى این کشور دشوارتر خواهد بود.

باراک در جمع مقامات ارشد نظامى اسرائيل اعلام کرده بود که "توسعه تسليحات هسته‌اى ايران موجوديت اسرائيل را تهديد مى‌کند. وی گفت که در صورتيکه ايران به توانمندى هسته‌اى دستيابى پيدا کند، به شکل قابل توجهى مصونيت گروه‌هايى که از جانب تهران حمايت مى‌شوند را افزايش مى‌دهد و به طور قابل ملاحظه‌اى تلاش‌هاى عوامل منطقه‌اى دشمن براى توسعه همان توانمندى‌ها افزايش می یابد."

به هر حال آنچه به وضوح مشخص است این است که دولت جدید امریکا که تلاش دارد در چهارچوب تغییر رویکرد های پیشین، رابطه ای صمیمی را با دوستان و متحدان آغاز و امکان بازی در تحولات جهانی را برای آنها در نظر گیرد، مشکلات عراق و افغانستان و خاورمیانه را با دیالوگ و فرایندهای دیپلماتیک به حل و فصل نهایی نزدیک کند و حتی با کشورهایی چون ایران و کره شمالی زمینه های اشتراک ایجاد کند، هرگز جنگی تازه را در جهان و به ویژه در منطقه استراتژیک خاورمیانه حداقل در زمان کنونی و آینده ای نزدیک بر نمی تابد و بر این اساس تل آویو برای گرفتن نظر مثبت واشنگتن در حمله ایران و یا حداقل حمله به تاسیسات هسته ای این کشور زمان زیادی را باید صرف کند.

در نهایت باید در انتظار تحولات جاری و آتی ماند، در یک سو، کادر دولت ائتلافی اسرائیل گام های بعدی را مشخص می کند و در سوی دیگر عکس العمل های تهران به پیشنهاد مذاکره امریکا و ادعای برخی کشورهای منطقه در خصوص قدرت و نفوذ نگران کننده ایران، تعیین کننده خواهد بود.


نظر شما :