آرايش جديد بازيگران سياسى در عراق پس از انتخابات استانى
پيروزى مذهبيون ميانهرو ، شکست سکولارها
نتايج انتخابات شوراهاى استانى عراق که پنجشنبه از سوى کميسيون عالى انتخابات اعلام شد نشانگر آرايش جديد بازيگران و جريانات سياسى عراق و تغيير ميزان محبوبيت و قدرت آنهادر بين مردم است :
1- پيروزى عمومى شيعيان مذهبى و احزاب اسلامى:
با وجود ريزش آراى مجلس اعلا، پيروزى حزب الدعوه و مالکى، راى قابل توجه طرفداران مقتدى صدر وشروع کم فروغ جريان اصلاح ملى به رهبرى ابراهيم جعفرى، مجموع آراى شيعيان مذهبى ميانه رو به گونه اى است که بزرگترين بلوک پيروز را در بغداد و 9 استان جنوبى تشکيل مى دهند وتسلط آنها بر استان هاى جنوبى مطلق و در بغداد نزديک به مطلق است.
جريانهاى مذهبى شيعه شامل ائتلاف دولت قانون نورى المالکى، جريان صدر، شهيد محراب وابسته به مجلس اعلا، جريان اصلاح ملى جعفرى و حزب فضيليت موفق شدند ۵۸درصد از ۵۷کرسى شوراى استان بغداد را به خود اختصاص دهند.
اين در حالى است که در مقابل، جريانهاى اهل سنت شامل جبهه توافق، تجمع مشروع عراق (صالح مطلق) و فهرست مثال آلوسى هفده و نيم درصد آراى پايتخت عراق را به خود اختصاص دهند. فهرست سکولارهاى عراق (اياد علاوى) هشت درصد و کمونيستها يک درصد آراى بغداد را کسب کرده اند. نتيجه مذکور بيانگر اين موضوع است که قبل از انتخابات پارلمانى سال 2009 ،شرايط شيعيان مذهبى از ساير احزاب و گروه ها بهتر است.
2- اوج گيرى حزب الدعوه در سايه محبو بيت مالکى (راى مردم به ثبات و امنيت):
فهرست تحت رهبرى نورى مالکى در بغداد و 9 استان شيعه نشين جنوب رتبه نخست را بدست آورده است. ائتلاف دولت قانون که توسط مالکى رهبرى مى شد و شامل هفت حزب ديگر بود در بغداد 38 درصد آرا، و در بصره 37 درصد آْرا را بدست آورده است.
پيش از انتخابات شوراها، حزب الدعوه در سايه مجلس اعلا و جريان مقتدى صدر قرار داشت اما عملکرد مقتدرانه مالکى در بازگرداندن ثبات و امنيت به بغداد و بصره و برخى ديگر از شهرهاى عراق باعث شد تا راى دهندگان به ويژه شيعيان به سوى وى جلب شوند. در واقع مالکى يک تنه حزب الدعوه را احيا کرد و آن را از يک حزب در حال سقوط به حزب اول در انتخابات شوراها تبديل کرد.
3-مجلس اعلا، کاهش آراى قابل تامل :
انتخابات استانى اخير نشان داد که مجلس اعلا که در گذشته بزرگترين حزب و تشکيلات بين شيعيان عراق بود، اکنون با اقبال کمترى از سوى مردم روبرو شده است. اين حزب نتوانست در بغداد و هيچ يک از 9 استان شيعه نشين جنوب در رتبه نخست قرار گيرد و حتى در نجف زادگاه خانواده حکيم و مرکز سنتى قدرت اين گروه نيز در جايگاه نخست قرار نگرفت.
فهرست شهيد محراب به رياست سيدعبدالعزيز حکيم، در پنج استان اين کشور در ردهى دوم و در دو استان ديگر در ردهى سوم قرار گرفته است. تبليغات شديدى عليه اين حزب از سوى برخى رسانه هاى عربى در خارج از عراق در جريان بود و ضعف و بيمارى عبدالعزيز حکيم نيز بر توانمندى انتخاباتى اين حزب تاثير گذاشته بود.
از طرف ديگراگر چه نمى توان نتايج انتخابات شوراها را به انتخابات پارلمانى پيش روى عراق در سال 2009 تعميم داد اما اگر مجلس اعلا دلايل ريزش آراى خود را تجزيه و تحليل نکند و درصدد رفع نقايص برنيايد بعيد نيست که سير نزولى گرايش راى دهندگان به اين حزب تداوم يايد.
4- صدريون، قطب توده هاى فقير و ضد امريکايى:
جريان صدر اگر چه به طور مستقيم در انتخابات شرکت نداشت اما رهبران اين جريان از دو فهرست از جمله احرار مستقلين حمايت مى کردند. اين دو فهرست در اکثر مناطق شيعه نشين به عنوان يکى از سه فهرست پيروز قرار گرفتند و نسبت به گذشته موقعيت خود را تقويت کردند.
جريان صدر در واقع همانند گذشته آراى خود را از بين توده هاى فقير شهرک صدر در بغداد و مناطق فقير نشين استان هاى شيعه نشين جنوب جمع کرد و از سوى ديگر همچنان خود را به عنوان ضد امريکايى ترين گروه شيعه که خواستار خروج سريع نيروهاى امريکايى است، به راى دهندگان عرضه کرد اگر چه اکنون کمتر بر مبارزه مسلحانه تاکيد مى کند.
5- ظهور کم فروغ جريان مستقل ابراهيم جعفرى:
برخلاف پيش بينى هاى قبل از انتخابات جريان اصلاح ملى که توسط ابراهيم جعفرى رهبر سابق حزب الدعوه و نخست وزير پيشين عراق رهبرى مى شد، نتوانست در اين انتخابات به عنوان حزب و فهرست شگفتى ساز مطرح شود. جعفرى اگر چه خود سياستمدارى با تجربه و از مبارزان قديمى عليه حزب بعث و شناخته شده بين نخبگان و رهبران عراقى است اما هنوز نتوانسته است فراتر از شخص خود يک جريان نيرومند حزبى و تشکيلاتى را راه اندازى کند و در جريان انتخابات بيشتر بر شخصيت فردى و مبارزاتى خود تکيه کرده بود اين در حالى بود که راى دهندگان عراقى نيز در دوران نخست وزيرى وى بى ثباتى و نا امنى را از جمله در بغداد تجربه کرده بودند و عليرغم احترامى که وى در محافل سياسى عراق دارد اما کارامدى وى در اداره کارامد دولت زير سوال بوده است.
6-ضعف عمومى سکولارها و شيعيان غير مذهبى (جريان العراقيه اياد علاوى):
انتخابات اخير شوراهاى استانى همانند دو انتخابات قبلى (انتخابات اول شوراها و انتخابات پارلمانى) نشان داد که جريان هاى سکولار نظير جريان و فهرست العراقيه و نيز کمونيست ها در بين مردم عراق فاقد راى و جايگاه جدى هستند. کمونيست ها مدت ها است که کمتر انتخاباتى را در سراسر جهان برده اند اما جريان سکولار اياد علاوى بعد از سقوط صدام مايه اميد امريکايى ها و برخى کشورهاى عربى بوده است.
علاوى که از بعثى هاى سابق است نماينده جريان سکولار عراق به شمار مى رود و حتى پس از سقوط صدام بدون برگزارى انتخابات از سوى امريکايى ها به نخست وزيرى گمارده شد اما تجربه انتخابات متعدد در عراق نشان داده که سرمايه گذارى امريکا بر روى وى براى حاشيه نشين کردن شيعيان مذهبى نظير حزب الدعوه، مجلس اعلا، جريان صدر و ابراهيم جعفرى بى نتيجه بوده است.
7-ترک برداشتن اقتدار جبهه توافق وبازگشت شبه بعثى ها در الانبار :
جبهه توافق اهل سنت عراق در دو استان دياله و صلاحالدين توانست با 21درصد و 14درصد بيشترين آرا را کسب کند ولى در دو استان مهم سنى نشين يعنى موصل و الانبار رقابت را به رقباى جديد خود واگذار کرد. حزب اسلامى طارق الهاشمى به عنوان رکن جبهه توافق در موصل سوم شد وتنها ۷/۶درصد آراى اين استان را توانست به دست آورد و در الانبار نيز برابر جريان شبه بعثى صالح مطلق شکست خورد. اين نتايج نشان مى دهد که اگر چه جبهه توافق همچنان بزرگترين گروه در بين اعراب سنى است ولى با رقباى جدى در درون سنى ها روبرو است.
نخست عشايرى که حزب اسلامى را قبول ندارند و بيشتر از آنکه حزبى باشند بر اساس مناسبات عشيره اى راى مى دهند و خود را ذيل عنوان مجالس صحوه (شوراهاى عشايرى) متشکل کرده اند. دوم بعثى هاى تجديد سازمان يافته که خود را ذيل جبهه گفتگوى طالح مطلق وارد پروسه سياسى کرده اند. جريان صالح مطلق در الانبار در رتبه نخست قرار گرفت و اين يعنى اينکه بعثى ها در اين منطقه قدرت و سازمان دهى بيشترى يافته اند.
8- کاهش سهم کردها از قدرت محلى به دليل افزايش مشارکت سنى ها :
همانگونه که پيش بينى مى شد با افزايش مشارکت سنى ها در انتخابات در استان هاى نينوى (موصل)صلاح الدين (تکريت) ديالى (بعقوبه)، سهم کردها از کرسى هاى شوراها کاهش يافت زيرا در اين استان ها که جمعيت آنها ترکيبى از سنى، کرد و در برخى مناطق نظير ديالى شيعه است، در انتخابات گذشته سنى ها انتخابات را تحريم کرده بودند و کردها جاى خالى آنها را پر کرده بودند.
دراين جريانها و احزاب اهل سنت عمده کرسىهاى شوراهاى اين استانها را به خود اختصاص دادند. از جمله مهمترين نتايج کسب شده مربوط به استان موصل است که عربهاى سنى بخاطر عدم مشارکت در دور قبلى انتخابات در اقليت قرار داشتند و کردها عمده کرسىهاى شوراى اين استان را کسب کرده بودند.
در اين دوره و با مشارکت سنىها در انتخابات استان موصل، تجمع حدبا وابسته به اسامه نجيفى که يک سياستمدار بشدت ضد کرد است با 48درصد از فهرست کردها که 25درصد راى کسب کرد، پيشى گرفت و در صدر احزاب اين استان ايستاد. لذا اکنون که سنى ها مشارکت بيشترى داشته اند طبيعى است که سهم کردها کاهش يابد. البته کردها در انتخابات جداگانه سه استان دهوک، اربيل و سليمانيه که هنوز برگزار نشده، پيروز مطلق تلقى مى شوند و در کرکوک نيز که انتخاباتش به تعويق افتاده خود را جريان پيروز مى دانند.
نظر شما :