آیا برگ برنده در جیب سوریه است؟
چند روز پس از فروکش کردن دودهای ناشی از بمباران غزه برخی منابع ديپلماتيک از توافق سران اروپا، رئيس جمهور مصر و رئيس جمهور جديد آمريکا درباره ورود جنبش حماس به روند سياسى خبر می دهند.
سخنگوى وزارت خارجه فرانسه گفته است: دولت فرانسه آماده همکارى با دولت متحد ملى فلسطين است که به اصول روند صلح احترام بگذارد و به مذاکرات با اسرائيل جهت تشکيل کشور مستقل فلسطين در کنار اسراييل پايبند باشد.
وى در خصوص اينکه آيا پاريس همچنان به شروط قبلىاش پيش از هر گونه رابطه با حماس مبنى بر صرف نظر کردن از خشونت، به رسميت شناختن اسرائيل و توافق نامه امضا شده بين اسرائيل و فلسطين پافشارى دارد يا خير، معتقد است: صرف نظر کردن از خشونت يک عنصر بسيار اساسى و مهم است و فرانسه همچنان بر اين موضوع تاکيد دارد.
اگرچه نيکولا سارکوزى نيز گفته که از کشورهاى اتحاديه اروپا خواسته است تا در صورت ورود حماس به دولت متحد ملى تحريم اين جنبش را بشکنند اما شروط حماس مبنی بر خارج شدن از فهرست سازمان هاى تروريستى و نیز خروج کامل اسرائیلی ها و گشایش گذرگاه رفح همچنان به قوت خود باقی است تا باز شدن زودهنگام گره های موجود را به آینده و شاید به حضور طرف سومی موثر و معتمد منوط کرده باشد.
این روزها سوریه بیش از همیشه نامش بر سر زبان هاست. بشار اسد که گویی نقطه ثقل تحولات آینده خاورمیانه خواهد بود در گفتگویی با اشپیگل از مذاکره غرب با حماس استقبال کرده و گفته است: بسيارى از مقامات اروپايى به دنبال گفتگو با حماس هستند و اين تمايل به تازگی بيشتر شده است.
وقتی خبرنگار اشپیگل از اسد می پرسد که آیا این گفتگو با میانجی گری سوریه همراه خواهد بود؟ وی پاسخ می دهد: اروپايىها از روى تجربه به اين موضوع (میانجی گری) رسيدهاند و به همين دليل است که اکنون در دمشق با رهبرى حماس مشغول مذاکره هستند. البته اين مذاکرات علنى نيست. نمىخواهم به هيچ اسمى اشاره کنم اما فکر مىکنم گفتن همين نکته بس باشد که در اين مذاکرات منتقدان هميشگى حماس هم شرکت دارند. ما هر جا که بتوانيم کمک مىکنيم.
سوریه هر جا که بتواند کمک می کند. مسئله اینجاست که اتفاقات منطقه به گونه ای پیش رفته و خواهد رفت که سوریه می تواند کمک کند اما ظاهرا این کمک ها نیز علنی نیست و یا زمانی علنی خواهد شد که سوریه آن را مناسب ترین موعد بداند.
برخی منابع آگاه در لندن خبر داده اند که کشورهاى اروپايى تضمينهايى از کشورهاى عربى و اسرائيل درباره بازگشت رهبران حماس در غزه و کرانه باخترى به روند سياسى و نامزدى يکى از آنها براى رياست دولت فلسطين و حمايت از پيروزى آنها در روند سياسى دريافت کرده اند.
در ادامه این روند، پاريس و قاهره نيز قرار است در صورت موفقيت رايزنىهاى مصر در تشکيل دولت وحدت ملى بين حماس و فتح درخواست برگزارى کنفرانس حمايت از فرآيند صلح خاورميانه را مطرح کنند.
همه چیز برای ورود محمود عباس به جریان دولت و محدود کردن جنبش حماس به عرصه سیاست ورزی مهیا شده است. قرار است مقدمات برگزارى کنفرانس فوق با حضور وزرای خارجه کشورهاى بزرگ اروپایی، پنج عضو دائمى شوراى امنيت و وزيران خارجه عرب و نیز دعوت از سوريه و قطر برگزار شود.
منابع ديپلماتيک سوريه هم اعلام کرده اند که اين کشور نامهايى را از دولت جديد آمريکا دريافت کرده که بر ضرورت تعامل مثبت با روند صلح و ميانجى گرى سوريه بين رهبران حماس تاکيد دارد.
محوریت سوریه در تحولات جاری و آتی خاورمیانه کم کم روشن تر و برجسته تر می شود. خیلی ها بر این باور بودند که بشار اسد منتظر ورود اوباماست و بسیاری از تحولات مربوط به صلح عربی در دوره رئیس جمهور تغییرگرا مشخص می شود. اسد به وضوح امکان گفتگو درباره حماس را همچون یک کارت بازی در در اختیار دارد. او می گوید: بايد واقعيت را در نظر بگيريم. اسرائيل و حزب الله لبنان در سال 2006 وارد ستیز شدند. در آن زمان اسرائيلىها، حزبالله را سازمانی تروريستى مىخواندند اما در نتيجه مذاکرات، ميان آمريکا، فرانسه، اسرائيل، سوريه و حزب الله توافقنامهاى امضا شد. حماس هم امروز بايد بخشى از توافقنامه باشد. در غير اين صورت هيچ انتظارى از آنها نيست.
رئیس جمهور جوان و زیرک سوریه تاکید می کند که "حماس حذف شدنى نيست چرا که اعتماد مردم را دارد و هر کس بخواهد اين سازمان را نابود کند بايد کل مردم را نابود کند." واقعیت جز این نخواهد بود. تضعیف حماس میسر و محتمل است اما این کار پیش از وارد کردن آن به عرصه سیاست یعنی گفتگو و مذاکره و قائل شدن به امتیاز محوری و احیانا به شکست کشاندن آن در جریان انتخابات میسر نخواهد بود.
در این میان البته نقش ترک ها شاید از سوریه نیز پررنگ تر باشد. ترکیه نشان داده که در جریان تعارضات منطقه ای يک طرف سوم و میانجی مفيد است. ترکیه هم قادر به جلب حمایت ایران است و هم مورد اعتماد سوریه. این کشور آن قدر هم از نفوذ برخوردار است که بتواند اسرائيل و جهان عرب را وارد روابطی تازه کند.
بدون شک خواه سوریه و خواه ترکیه طالب مشارکت مصر و فرانسه نیز هستند اما تاریخ فلسطین و بویژه حوادث اخیر نشان داده که موثرترین بازیگر در این میان جمهوری اسلامی ایران است. پر کردن شکاف های سیاسی منطقه بدون درنظر گرفتن ایران همان قدر دور از ذهن می نماید که به رسمیت شناختن اسرائیل از سوی افکار عمومی عرب.
ایران در روزها و هفته های اخیر بیش از هر زمان دیگر به دخالت در درگيرىهاى فعلى منطقهاى متهم شده است. احمد ابوالغيظ وزیر خارجه مصر روز پنجشنبه (22 ژانویه) در یک کنفرانس مطبوعاتى در قاهره گفت: مصر هرگز اجازه نمىدهد که منطقه عربى طعمه منافع کشورهاى غير عربى شود.
او از جانب دولتی سخن می گوید که خود جایگاهش را نزد افکار عمومی عرب در خطر می بیند و به دلیل بی توجهی به مسائل انسانی و حقوق فلسطینیان مورد شماتت واقع شده است. با این وصف پر بیراه نیست اگر بگوییم چنین اظهارات ضد ایرانی، کارکردی ملی گرایانه نیز دارد و در جهت اصلاح ظاهر عربی - اسلامی مصر استفاده شده است.
جدا از این مسئله، به دغدغه مصر از قدرت یافتن ایران نیز باید اشاره کرد، وقتی که می گوید: بايد بدانيم که درگيرى آينده خاورميانه، بين قدرتهاى اصلى در منطقه از جمله ايران است. ايران به دنبال دستيابى به منافعى در کشورهاى عربى و تثبيت خود در منطقه خليج (فارس) است تا برگهاى براى اعمال فشار عليه آمريکا و غرب درباره برنامه هستهاى خود داشته باشد.
مصر به طور مشخص از تحقق آن بخش از طرح ترکيه که بر تبديل اتحاديه عرب به يک موسسه خاورميانه اى با حضور ترکيه و کشورهای عربی تاکید دارد استقبال می کند اما آن بخشی را که به وجود ایران در این طرح اختصاص دارد بر نمی تابد.
نظر شما :