نظريه پرداز برخورد تمدنها در گذشت
ساموئل هانتينگتون، کارشناس صاحبنام سياسى امريکا و مولف کتاب برخورد تمدنها، در سن 81 سالگى درگذشت.
به گزارش خبرگزاری فارس، ساموئل فيليپز هانتينگتون در 18 آوريل سال 1927در نيويورک در يک خانواده مهاجر انگليسى به دنيا آمد. وى از کارشناسان سياسى آمريکا بود که در سال 1993 و 1996 بخاطر ارائه نظريه برخورد تمدنها که نظريهاى براى نظم نوين جهانى بعد از پايان جنگ سرد و فروپاشى اتحاد جماهير شوروى به شمار مىرفت، معروف شد. هانتينگتون پيش از آن نيز به خاطر تحليلهايى که درباره رابطه دولت نظامى و غيرنظامى ارائه کرده بود و برای تحقيق درباره کودتاها مشهور شده بود.
اخيراً وى تحليل تازهترى درباره تهديدهايى ارائه کرد که مهاجرتهاى کنونى براى امريکا را به همراه آورد.
هانتينگتون از دانشگاه ييل در سن 18 سالگى فارغ التحصيل شد و در نيروى زمينى ارتش امريکا خدمت کرد و درجه ليسانس علوم انسانى خود را از دانشگاه شيکاگو گرفت و دکتراى علوم سياسى خود را نیز از دانشگاه هاروارد کسب کرد. وی در سن 23 سالگى شروع به تدريس کرد و از سال 1950 تا کنون به مدت 58 سال از اعضای دانشگاه هاروارد بوده است. هانتينگتون روز سهشنبه 24 دسامبر در مارتاز وينيارد در ايالت ماساچوست از دنیا رفت.
نخستين کتاب عمده و معروف وى سرباز و حکومت: تئورى و سياست روابط نظامى-غيرنظامى (The Soldier and the State: The Theory and Politics of Civil-Military Relations ) بود که در زمان چاپ به سال 1957 بسيار جنجال آفريد و امروزه به عنوان يکى از کتب معروف و تاثيرگذار در روابط نظامى – غيرنظامى به شمار مىرود.
در دهه 1960 وى با انتشار کتابى به عنوان "نظم سياسى در جوامع در حال تغيير" (Political Order in Changing Societies) ديدگاه متعارف درباره تئورىهاى مدرنيزه کردن را مبنى بر اين که پيشرفت اقتصادى و اجتماعى موجب ايجاد دموکراسىهاى باثبات در کشورهاى تازه رها شده از بند استعمار مىشود، به چالش کشاند و به يکى از کارشناسان برجسته بدل شد. وى در سال 1968 هنگامى که ایالات متحد در ويتنام درگير جنگ بود به عنوان مشاور وزارت امور خارجه ایالات متحد با نوشتن مقالهاى در این وزارت خانه حمایت خود را از متمرکز کردن مردم روستايى جنوب ويتنام به عنوان يکى از راهکارهاى منزوى کردن "ويتکنگها" اعلام کرد. وى در طول سالهاى 1977 تا 1978 به عنوان هماهنگکننده کاخ سفيد در طرحريزى امنيتى براى شوراى امنيت ملى مشغول شد.
هانتينگتون در سال 1993 با ارائه نظريهاى با عنوان برخورد تمدنها که مقالهاى بسيار پرتاثير و مرجع بود در مجله "فارن افيرز" (نشريه امور خارجى) ایالات متحد، مباحث فراوانى در ميان تئوريسينهاى روابط بينالملل به راه انداخت. اين اصطلاح اولين بار توسط برنارد لوئيس در مقالهاى با نام بنيان خشم مسلمانان مطرح شد.
توصيف هانتينگتون از ژئوپلتيک جنگ سرد را با نظريه انتهاى تاريخ، فرانسيس فوکوياما مقايسه مىکنند.
هانتينگتون بعدها اين مقاله برخورد تمدنها را به کتابى بلند با عنوان برخورد تمدنها و بازسازى نظم جهانى گسترش داد که به سال 1996 منتشر شد. وى در اين کتاب عنوان مىکند که مناقشه بعد از جنگ سرد بيشتر به خاطر اختلافات فرهنگى رخ مىدهد تا ايدئولوژيکي.
وى تاکيد مىکند برعکس زمان جنگ سرد که در آن برخوردها ميان کاپيتاليسم غربى و کمونيسم شرق بود، اکنون احتمال بيشتر مىرود که نزاع ميان تمدنهاى عمده در جهان صورت گيرد. وى تمدنهاى جهان را به 7 الى 8 تمدن تقسيم مىکند که شامل غرب، آمريکاى لاتين، اسلامى، چينى، هندو، ارتدکس، ژاپنى و آفريقايى است. وى اين تمدنهاى فرهنگى را در مقايسه با جهان متشکل از نظريه کلاسيک کشورهاى مستقل بيان مىکند. براى درک اختلاف کنونى و آينده بايد شکافهاى فرهنگى را درک کرد و به عوض حکومت بايد فرهنگ را محل نزاع دانست. وى تاکيد مىکند کشورهاى غربى اگر نتوانند ماهيت ناسازگار و آشتىناپذير تنشهاى فرهنگى را درک کنند، برترى خود را از دست خواهند داد.
منتقدان اين نظريه تاکيد مىکنند که برخورد تمدنها مشروعيت بخشيدن به تجاوزات غرب به سرکردگى امريکا عليه چين و فرهنگ اسلامى است. با اين حال تغييرات بعد از جنگ سرد در سازمانها و ساختار ژئوپلتيکى نيازمند آن است که غرب از نظر فرهنگى و درونى خود را تقويت کند.
ديگر منتقدان اينگونه مطرح مىکنند که دستهبندىهاى ارايه شده توسط هانتينگتون ساده و اختيارى است و متغيرها و تنشهاى حزبى در درون تمدنها را به حساب نياورده است.
از کتابهاى ترجمه شده وى به فارسى عبارتند از:
سامان سياسى در جوامع دستخوش دگرگونى، موج سوم دموکراسى در پايان سده 20، چالشهاى هويت در آمريکا و چند جهانى شدن- گوناگونى فرهنگى در جهان کنوني.
نظر شما :