لنگه کفشی برای اقتصاد

۰۷ دی ۱۳۸۷ | ۱۴:۵۳ کد : ۳۵۲۳ اخبار اصلی
مسئله پرتاب کفش به سوی جورج بوش، طی سفر وی به عراق به یک روایت تاریخی تبدیل شده است. اینکه یک عرب پیشنهاد داده است تا 10 میلیون دلار برای تنها یک لنگه از این کفش بپردازد، نشان دهنده قدرت نمادگرایی است. تولیدکننده ترک کفش نیز سفارش‌های زیادی از سرتاسر جهان برای تولید این کفش گرفته است.
لنگه کفشی برای اقتصاد
مسئله پرتاب کفش به سوی جورج بوش، طی سفر وی به عراق به یک روایت تاریخی تبدیل شده است. اینکه یک عرب پیشنهاد داده است تا 10 میلیون دلار برای تنها یک لنگه از این کفش بپردازد، نشان دهنده قدرت نمادگرایی است. تولید کننده ترک کفش نیز سفارش های زیادی از سرتاسر جهان برای تولید این کفش گرفته است.
 
این حرکت توهین آمیز بود، و دولت عراق شرمنده شده است، اما شما نمی توانید حدس بزنید که تعداد پسران عربی که این ماه به دنیا می آیند و نام منتظر بر روی آنها نهاده می شود چند نفر است. او با مشکل بزرگی در عراق رو به رو شده است، اما برای بسیاری از جهانیان حرکت او جالب است.
 
در این روزهای تاثر انگیز پایانی دولت بوش، که جهان به سمت یک ورشکستگی پیش می رود، بوش همچنان به غلط جلوه دادن مقصر اصلی در فاجعه ای که برای کشورش به بار آورده است ادامه می دهد. رسوایی بزرگ گفته های اوست، زمانی که از او پرسیدند که افسوس می خورد که ای کاش اطلاعات دقیق تری از برنامه های هسته ای صدام حسین در اختیار داشت. وی اشتباه بودن این مسئله را کاملا منتفی دانست. در واقع شیپور جنگ بزرگ ترین اشتباه زمان ما بود.
 
مسلما ارثیه جورج بوش جنگی غیر ضروری با عراق و جنگ با مدیریت غلط در افغانستان است. در عین حال بسیاری از گزارش ها هشدار داده اند که ایالات متحده امریکا  طی چند سال آینده هدف سلاح های هسته ای و یا بیولوژیکی قرار خواهد گرفت.
 
ارثیه بوش یکی از بزرگ ترین بی احتیاطی ها است. بوش جنگ با عراق را با بی احتیاطی آغاز کرد. در حالی که هیچ برنامه مشخصی نداشت و نمی دانست زمانی که نیروهای او به بغداد برسند چه خواهد شد. او در مورد افغانستان هم احتیاط چندانی به خرج نداد. به اسامه بن لادن اجازه داد که فرار کند و پیش از اینکه جنگ افغانستان به پایان برسد و این کشور به یک ثبات دست پیدا کند وارد جنگ با عراق شد. تا به امروز هیچ سیاست روشنی در خصوص افغانستان اتخاذ نشده است به جز اینکه نیروهای بیشتری به این کشور اعزام شده است و جنگ شعله های بیشتری به خود گرفته است. فرانک ویزنر، سفیر سابق امریکا در هند می گوید که این امر یک استراتژی سیاسی نیست، بلکه این یک سیستم توزیع و پخش است. جورج بوش در خصوص مسئله فلسطین و اسراییل نیز با بی احتیاطی وارد عمل شد. بوش در مورد دیک چنی هم اشتباه کرد و به گونه ای رفتار کرد تا مذاکرات کره شمالی با مشکلات فراوان مواجه شد. 
اما بی احتیاطی های او تنها به این موارد محدود نمی شود. مدیریت دولتی او هم سرشار از اشتباهات گوناگون بود.
در مورد سیستم اقتصادی و مالی او هم که فراوان سخن گفته شده است و باعث شد که اقتصاد امریکا از مسیر اصلی اش خارج شود.
 
اما با وجود این، من این جمله را شنیده ام که می گویند: حداقل بوش از جان ما حمایت کرد. چرا که هیچ تروریستی نتوانست از سال 2001 به بعد به خاک کشورمان حمله کند. اما نمی توانیم این نکته را فراموش کنیم که حوادث 11 سپتامبر در دوران ریاست جمهوری بوش اتفاق افتاد. و این درحالی است که در این دوران افراد بوش منکر احتمال خطرناک بودن القاعده می شدند، در حالی که ریچارد کلارک، یکی از متخصصین حوزه تروریسم بارها در این باره هشدار داده بود.
 
جهان خسته امروز می خواهد آن روی سکه دولت بوش را هم ببیند، نه تنها آن روی جمهوری خواهان را که دولت بوش بیش از همه به آنها صدمه زد.
 
با جنگ هایی که به ارث رسیده است و بحران اقتصادی که به وجود آمده، تنها مسوول کارخانه کفش سازی ترک است که معتقد است بوش پیش از ترک کاخ سفید، کارهای خوبی هم برای اقتصاد انجام داده است.

نظر شما :