درباره ورود معاونت مطبوعاتی به ماجرای لنگه کفش

۰۲ دی ۱۳۸۷ | ۱۸:۲۴ کد : ۳۴۹۸ اخبار اصلی
نویسنده خبر: جواد ماه‌زاده
حرکت متهورانه منتظر الزیدی خبرنگار البغدادیه همچنان به طور پیوسته از سوی محافل رسمی و تریبون های دولتی به عنوان اقدامی شجاعانه و الگوساز تعبیر می شود. حال معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد نیز در بیانیه ای دفاع صنفی از این خبرنگار و پیگیری وضع او را وظیفه کشورهای اسلامی خوانده است.
درباره ورود معاونت مطبوعاتی به ماجرای لنگه کفش

حرکت متهورانه منتظر الزیدی خبرنگار البغدادیه همچنان به طور پیوسته از سوی محافل رسمی و تریبون های دولتی به عنوان اقدامی شجاعانه و الگوساز تعبیر می شود. حال معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد نیز در بیانیه ای دفاع صنفی از این خبرنگار و پیگیری وضع او را وظیفه کشورهای اسلامی خوانده است.

 

تصور اینکه بوش در واپسین روزهای حضورش در کاخ سفید، سفری غیر منتظره به خاورمیانه داشته باشد و عراق و افغانستان را که جولانگاه هفت سال حضورش در خاورمیانه بود امیدهای تازه دهد و به اوباما نشان دهد که آغاز راه سیاست خارجی اش از کجا خواهد بود و خاتمه اش در کجا، چندان دور از ذهن نبود. ولی برخورد یکی از ده ها خبرنگار عراقی حاضر در نشست خبری  بوش - مالکی اصلا قابل پیش بینی نبود و کسی تصور آن را نداشت که نفرت از حضور آمریکایی ها و سیاست های بوش در عراق این چنین بازتاب عینی پیدا کند.

 

البته الزیدی نماینده و نماد جریانی افراطی و اقلیتی در عراق است که پایگاهش را می شد با عکس العمل سایر نمایندگان رسانه ها در همان نشست نیز مورد سنجش قرار داد اما به هر شکل پرتاب او نادرترین و دقیق ترین پرتاب و به طور حتم اثرگذارین تاثیری است که او در مدت عمر خبرنگاری اش گذاشته است. این نکته نیز بسیار قابل تامل بود که چطور در نشستی که رئیس جمهور قدرتمندترین کشور جهان و به تعبیری نظامی ترین و جنگ طلب ترین دولت ایالات متحده حضور دارد، کسی توانایی چنین حرکتی را پیدا می کند و بعد به گفتگو با رسانه ها می پردازد و خانواده اش مصاحبه می کنند و همه مراتب حقوقی مرتبط با اقدامش از مجراهای قانونی عبور می کند. این نکات را حداقل ما پیش بینی نمی کردیم که همسایه عراق هستیم و آنها را از جهاتی بسیار شبیه خود می دانیم و به لحاظ فرهنگی و اعتقادی و اخلاقی عراقی ها را نزدیک ترین اعراب به ایرانیان قلمداد می کنیم.

 

اقدام منتظر الزیدی مطابق پیش بینی ها و شناختی که از جریان رایج رسانه ای در ایران سراغ داریم، دستاویز مناسبی برای رسانه های اصولگرا و نزدیک به دولت قرار گرفت تا در وانفسای مشکلات داخلی و تنگناها و گره های پیچ در پیچ مناسبات خارجی و خطر انزوای سیاسی، شوری عمومی علیه آمریکا ایجاد شود و پارادایم نفرت و شعار دیگر بار احیا شود. درواقع بازتاب گسترده این اقدام، نشانگر استفاده بهینه از واقعه ای عینی برای هدفی ذهنی بود.

 

به اندازه کافی درباره درستی یا نادرستی انتفاضه کفش، پوزش خواهی یا اصرار خبرنگار مربوطه، تخریب وجهه بوش یا نوری المالکی در این حادثه، نمایش دموکراسی و آزادی بعد از وقوع این اقدام یا تنگ نظری و برخورد شتابانه با آن و... سخن رفته است. اما آنچه برای ما در ایران جالب توجه بود یکی وابستگی البغدادیه به بعثیون بود و دیگر جنس حمایت های ایرانی از این ماجرا.

 

حتی اگر رویکرد رسانه ملی را درباره این واقعه بر اساس سیاست های مردم گرا، سرگرم کننده، تهییجی و ایدئولوژی ساز تلقی کنیم و اصرار تلویزیون و بخش های خبری متعدد و هم شکل آن را در تداوم جریان پوپولیستی و تبلیغ گفتمان ضد آمریکایی رایج تعبیر کنیم و آن را با هر دلیل و توجیهی غیر رسمی و غیر دولتی بدانیم، صدور بیانیه های رسمی در این باره را با هیچ ترفند و پنهان کاری ای نمی توان غیر دولتی توصیف کرد.

 

ما اولین دولت - ملتی بودیم که به شکلی رسمی وارد فاز بیانیه و حمایت از منتظر الزیدی شدیم. شاید این کار به پشتوانه همان تبلیغات و اخبار و تحلیل هایی صورت گرفته باشد که تلویزیون طی چند روز و به انحای مختلف پخش کرد و واکنش ها در مقابل آن را مردمی جلوه داد تا سپس رسانه ها و دستگاه های دولتی به آن جنبه رسمی بدهند.

 

بعد از بیانیه هایی که برخی خبرگزاری های رسمی کشور به صراحت و در همان فردای حادثه روی خروجی خود منتشر کردند، این بار نوبت به وزارت ارشاد رسیده و معاونت امور مطبوعاتی با انتشار بیانیه ای به تشریح این حرکت و تبیین و تحکیم شعارهای ماخوذ از آن پرداخته و خواستار پیگیری وضعیت جسمانی و آتیه شغلی وی شده است.

 

دفاع از هر انسان مظلوم در هر نقطه از جهان امری ستایش برانگیز و انسانی است. همچنین دفاع صنفی از هم صنفان و همکاران به ویژه خبرنگارانی که همواره جانشان در معرض خطر بوده و سازمان های بین المللی مختلفی خواستار حمایت جهانی از آنان شده اند، امری است که در برهه های گوناگون در اقصی نقاط جهان مشاهده شده است.

 

سخن اینجاست که نظیر این بیانیه رسمی پیش از این و در اتفاقات متعددی که در همین کشور عراق نیز بارها رخ داده و آن را به ناامن ترین شهر جهان برای خبرنگاران تبدیل کرده و آنجا که جان خبرنگاران چه در برابر آمریکایی ها و چه تروریست ها در معرض تهدید و قتل قرار گرفته، اعلام نشده است.

 

در متن بیانیه این معاونت، ضمن بیان اینکه "متاسفانه سلطه رسانه‌ای هیئت حاکمه آمریکا و غرب بر بسیاری از وسایل ارتباط جمعی اجازه بیان صحیح واقعیت هایی که در سال های اخیر در کشورهای عراق، افغانستان و فلسطین اشغالی به وقوع پیوسته است را نمی‌دهد"، آمده ‌است: در حالی که مردم عراق و افغانستان پس از تجاوز آمریکا به این کشورها با ناامنی، فقر، زیر پا گذاشتن حقوق اولیه انسانها، چپاول منافع ملی خود و دهها مشکل دیگر دست به گریبان هستند بوش کوچک با کمال وقاحت در مقابل نمایندگان رسانه‌های گروهی در عراق خود را ناجی حقوق ملتها خواند و ندای حمایت از آزادی و حقوق بشر سر داد!

 

نکته دیگر، تایید حرکت پرتاب کفش از سوی منتظر الزیدی است که در بخشی دیگر از بیانیه قابل مشاهده است. در این بخش آمده است: بوش با این سخنان در حقیقت به درک و شعور مردم جهان که پیوسته شاهد فجایع و خوی سلطه‌گر دولت آمریکا با هدایت لابی های صهیونیستی است توهین کرد. نتیجه طبیعی چنین توهینی همان واکنشی است که منتظر الزیدی خبرنگار عراقی به نمایندگی از سوی میلیون ها عراقی تحت ستم نشان داد که البته تحسین ملت عراق و دیگر ملل جهان حتی مردم آمریکا را برانگیخت.

 

این بیانیه سپس با تاکید بر رسالت خبری منتظر الزیدی و این نکته که او نمی توانست آگاهی بخشی و اطلاع رسانی صحیح به مخاطبان را نادیده بگیرد و دروغ های بوش را به عنوان واقعیت برای مردم خود و جهانیان مخابره نماید، آورده است: معاونت مطبوعاتی و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ضمن تاکید بر استیفای حقوق و مطالبات به حق مردم عراق برای استقرار امنیت و رفع فقر و مشکلات ناشی از تداوم حضور نیروهای آمریکایی در این کشور نگرانی خود را از برخورد ضد بشری اشغالگران آمریکایی با منتظر الزیدی خبرنگار معترض عراقی اعلام می دارد.

 

در پایان بیانیه آمده است: همچنین از کلیه سازمان ها، انجمن ها و تشکل های بین‌المللی مطبوعاتی و رسانه‌ای انتظار دارد حساسیت و نگرانی خود را از شرایطی که این خبرنگار در بند عراقی با آن مواجه است اعلام داشته و از هر گونه تلاش برای رهایی وی دریغ نورزند.

 

معاونت مطبوعاتی پیشنهاد کرده است که به همین منظور کمیته دفاع از خبرنگار دربند عراقی با عضویت انجمن ها، تشکل ها و شخصیت های مستقل مطبوعاتی و رسانه‌ای و حقوقدان های کشورها به خصوص کشورهای اسلامی تشکیل شود تا ضمن پیگیری شرایط جسمانی و سلامتی این خبرنگار دربند عراقی پیوسته رسانه‌ها و مجامع بین‌المللی را از شرایط کنونی وی مطلع سازند.

 

حساسیت دستگاه دولتی و متولی امور رسانه ای کشورمان در قبال این اتفاق این امید را به وجود می آورد که چنین حساسیت و پیگیری در مورد امنیت شغلی، امنیت جانی و نیز حراست از تداوم فعالیت روزنامه ها و نشریات در داخل کشور نیز جدیت بیشتری به خود بگیرد و فعالیت کمیته مزبور و نیز صدور بیانیه مذکور به همین اتفاق که در عراق رخ داده، بسنده نشود.

جواد  ماه‌زاده

نویسنده خبر


نظر شما :