حمله طالبان به پاشنه آشيل امريکا و ناتو
یادداشتی از مراد ویسی، کارشناس مسائل سیاسی
امريکا و طالبان در دور جديد جنگ پشتونستان (مناطق پشتون نشين دو سوى مرز پاکستان و افغانستان) در حال هدف قرار دادن عقبه هاى لجستيکى يکديگر هستند.
در حالى که راهبرد جديد امريکا هدف قرار دادن عقبه هاى لجستيکى، تدارکاتى، آموزشى و پايگاه هاى جذب نيرو طالبان در درون خاک پاکستان است، طالبان نيز در اقدامى مشابه و سازمان يافته، حملات زنجيره اى و مستمر به خطوط تدارکاتى نيروهاى امريکا و ناتو را شروع کرده و ظرف چند روز اخير در دو نوبت کاروان هاى تدارکاتى امريکا و ناتو را در منطقه پيشاور مورد حمله قرار داده و به آتش کشيده است.
امريکايى ها به اين نتيجه رسيده اند که براى مهار طالبان افغانستان راهى جز قطع کردن سر چشمه هاى مالى، پرسنلى و تدارکاتى طالبان در درون خاک پاکستان نيست و بر همين اساس در ماه هاى اخير با استفاده از هواپيما هاى بدون سرنشين مسلح تعدادى از پايگاه هاى طالبان و حاميان طالبان را در درون خاک پاکستان مورد هدف قرار داده اند که مهمترين آنها تلاش ناکام چند ماه قبل براى به قتل رساندن مولوى جلال الدين حقانى فرمانده ارشد طالبان در درون خاک پاکستان بود. شيوه اين حملات نيز بدين گونه است که هواپيماهاى کوچک بدون سرنشين که داراى دوربين هاى فيلم بردارى قوى و نيز مهمات جنگى هستند بر فراز مناطق مشکوک به گشت زنى مى پردازند و به محض روبرو شدن با سوژه هاى مورد نظر از طريق دستورات ايستگاه هاى فرماندهى زمينى اقدام به حمله سريع مى کنند.
در طرف مقابل، طالبان نيز به اين نتيجه رسيده است که از مزيت نسبى خود و نقطه ضعف و پاشنه آشيل نيروها امريکايى يعنى آسيب پذير بودن خطوط تدارکاتى آنها در منطقه پيشاور استفاده کند. زيرا امريکا و ناتو مجبور هستند بخش عمده اى از تجهيزات مورد نياز خود را از طريق کشتى به بندر کراچى پاکستان برسانند و سپس آنها را با کاميون و از طريق عبور از منطقه پيشاور و تنگه خيبر و جاده جلال آباد به کابل و ساير مناطق مورد نياز در درون خاک افغانستان برسانند. کاروان هاى مذکور هنگامى که از جنوب پاکستان به سوى شمال در حال حرکت هستند تقريبا از امنيت برخوردار هستند اما هنگامى که وارد مناطق پشتون نشين در شمال غرب پاکستان مى شوند به منطقه اى مى رسند که مرکز نفوذ طالبان و پايگاه اجتماعى اين گروه و حاميان آن است.
در چنين شرايطى با توجه به بافت جمعيتى منطقه پيشاورپاکستان و اکثريت بودن پشتون ها در اين منطقه، طالبان به راحتى قادر به وارد آوردن ضربات سهمگين بر عقبه تدارکاتى امريکايى ها است به ويژه آنکه طالبان تلاش کرده در اين حملات به تجار و رانندگان محلى آسيبى وارد نشود. تجربه حمله شبانه 300 شبه نظامى به کاروان کاميون هاى ناتودر روزهاى اخير نشان مى دهد که بافت جمعيت محلى به گونه اى است که آنها قادر هستند تا يک يگان نسبتا بزرگ نيرو را در چنين عملياتى وارد کنند و هيچ يک از نيروهاى آنها آسيب نبينند.
ضمن آنکه در شرايط کنونى که چالش هاى موجود بين ارتش هاى هند و پاکستان بر سر حملات تروريستى بمبئى تشديد شده و دو کشور در طول مرزهاى مشترک در حال آماده باش جنگى هستند، بعيد است ارتش پاکستان بخشى از توان خود را در مرزهاى غربى و مشترک با افغانستان صرف کنترل و مهار طالبان کند زيرا به تمام انرژى و توان خود براى پاييدن مرزهاى شرقى و در طول مرزهاى طولانى با هند نياز دارد.
امريکايى ها و طالبان در حال ورود به نبردى با ابعاد بسيار بزرگتر از درگيرى هاى سال هاى اخير هستند، لذا بعيد است که هدف قرار دادن عقبه تدارکاتى و لجستيکى يکديگر را رها کنند زيرا تدارکات و تامين مستمر و مطمئن تجهيزات و مايحتاج مورد نياز نيروها آن از شرايط تعيين کننده در نبرد آمريکا و طالبان در پشتونستان خواهد بود.
نظر شما :