چرا اعراب نمىخواهند هيلارى کلينتون وزير امور خارجه شود؟
شاید در برخی خبرها جسته و گریخته شنیده باشید که اعراب از آمدن هیلاری کلینتون به دستگاه وزارت امور خارجه امریکا واهمه دارند و تلاش میکنند که با استفاده از نفوذ و لابیهای خود از آمدن وی به پست وزارت امور خارجه امریکا جلوگیری کنند. در این میان عربستان سعودی بیش از همه تلاش میکند از آمدن هیلاری کلینتون جلوگیری کرده و تا آن جا که ممکن است چهرهای متعادلتر یا به قول خودشان کمتر مخاصم با عرب بر سر کار آید. حال چر ا اعراب این قدر از آمدن هیلاری کلینتون واهمه دارند؟
نخست این که هیلاری کلینتون از مهمترین کسانی است که با نزدیکی ایالات متحده و عربستان مخالف است. وی در جریان انتخابات کنگره در سال 2006 به دستگاه دیپلماسی کاخ سفید و در راس آن سیاستهای جورج بوش رئیس جمهوری امریکا خرده میگرفت که در برابر اعراب زیاد کوتاه آمده و به ویژه در برابر عربستان سعودی موضع محکمی اتخاذ نکرده است. هیلاری در جریان تبلیغات خود در آن انتخابات نمایندگان کنگره بارها تاکید میکرد، چرا باید ایالات متحده به عنوان یکی از بزرگترین قدرتهای سیاسی و اقتصادی دنیا تا این اندازه از لحاظ اقتصادی به عربستان وابسته باشد و این موضوع باعث شود تا ریاض به دنبال بهرهبرداری سیاسی از امریکا بر آید. وی گفته بود: «25 درصد واردات نفتی ما از عربستان است. این باعث شده تا ریاض از این وابستگی اقتصادی استفاده کرده و خواستههایش را بر ما تحمیل کند.»
وی در ادامه افزوده بود، «ایالات متحده چرا تا کنون فکری برای رهایی از اقتصاد وابستگی نفتی به عربستان نکرده است. ما از آقای رئیس جمهور میپرسیم چرا تا کنون فکری برای کاهش واردات نفتی از عربستان نکرده است.»
هیلاری کلینتون وعده داده بود، در صورتی که به پست عالی در امریکا – که البته در آن دوران وی به فکر رسیدن به پست ریاست جمهوری بود – برسد بیدرنگ برای کاهش وابستگی نفتی امریکا به عربستان سعودی تلاش خواهد کرد تا بدین ترتیب این کشور گمان نکند میتواند در لوای وابستگی نفتی ما به آن، حقوق بشر را به راحتی زیر پا بگذارد و در امور داخلی کشورهای دیگر دخالت کند ( در آن موقع وی منظورش دخالت در امور داخلی عراق و برخی دیگر از کشورهای عرب همسایه عربستان از جمله مسئله فلسطین بود).
دیگر این که هیلاری کلینتون، همانند بسیاری از جمهوریخواهان به ویژه نوجمهوریخواهان پس از حادثه 11 سپتامبر عربستان سعودی را کانون آشوب و ترویج فرهنگی ضد غربی و ضد امریکایی میدانسته است. هیلاری کلینتون بارها در نطقهای سیاسی خود در مجلس سنا گفته است که عربستان سعودی کانون تمام بنیادگراییها و افراطگریهای منطقه است. ترویج فرهنگ ضد امریکایی و ضد غربی در این کشور انجام میشود و رهبران القاعده از لحاظ فکری و اندیشهای از علمای این کشور تغذیه میشوند. وی مستقیما به علمای وهابی عربستان اشاره میکرد و میگفت: «عربستان به این رهبران دینی وهابی بها داده است و آنها برای سربازان ما در عراق و افغانستان با فتواهای افراطیشان مزاحمت ایجاد میکنند و جوانان ما را به کشتن میدهند.»
به تبع همین دیدگاهها بود که هنگامی که در اواخر سال 2006 لایحهای به سنا مبنی بر توقف کمکهای بلاعوض ایالات متحد به عربستان تقدیم شد، هیلاری کلینتون بیدرنگ از در حمایت از آن بر آمد و برای تصویب آن در مجلس سنا تلاش کرد. در این لایحه کمکهای مالی بلاعوض برای تجهیز پلیس عربستان که دولت عربستان به عنوان مبارزه تروریسم از واشنگتن دریافت میکرد به دلیل حمایت این کشور از بنیادگرایی و وهابیت که اندیشه اصلی القاعده و گروههای نزدیک به آن است، متوقف میشد. این لایحه وارد سنا شد و با اعتراض بسیار عربستانیها مواجه شد به گونهای که ملک عبدالله پادشاه عربستان خود راسا زبان شکوه گشود و گفت: «امریکاییها تلاشهای ما را برای مبارزه با تروریسم فراموش کردهاند. آنها باید به ما کمک کنند و به ما تجهیزات پیشرفته بدهند تا بتوانیم با تروریستها مبارزه کنیم.»
ملک عبدالله حتی تهدید کرد: "در صورتی که کمک امریکاییها به ما متوقف شود، آنها نیز نباید از ما توقع داشته باشند که بتوانیم در برابر تروریستها مقاومت کنیم و به مبارزه خود با آنها ادامه دهیم."
این لایحه در نهایت از سوی نمایندگان سنا رد شد و نمایندگان اعلام کردند، در شرایط کنونی که به حمایت عربستان برای آرام ساختن منطقه نیاز است، لازم میدانیم که چنین لوایحی فعلا به اجرا در نیاید.
در همین سال ایالات متحده در نیویورک برای نخستین بار میزبان نشست مخالفان دولت عربستان شد که عموما افراد لیبرالیست عربستانی در تبعید بودند و در آن هیلاری کلینتون نیز حضور یافت. این نشست در کمال ناباوری در هتلی که همواره معروف بوده، آخرین نشستهای اپوزسیونها برای سقوط نظام کشورهای مورد متخاصم در آن برگزار میشود، برگزار شد. هتلی که میزبان نشست اپوزسیون عراقی چند ماه قبل از حمله امریکا به عراق و اپوزسیون افغان دو سه ماه قبل از حمله به امریکا به افغانستان بود. این نشست باعث خشم شدید دولت عربستان شد به گونهای که بیدرنگ اعتراض خود را به کاخ سفید مبنی بر حضور نماینده امریکا در این نشست (هیلاری کلینتون) ابراز داشت. البته این نشست مورد حمایت برخی از نومحافظه کاران امریکایی نیز بود.
دلیل چهارم به موضوع فلسطین باز میگردد. هیلاری کلینتون در اواخر دهه هشتاد از چهرههای مشهور ضداسرائیلی بود. اما با گذشت زمان همه چیز تغییر کرد به گونهای که اکنون وی همانند ژوزف بایدن، معاون رئیس جمهوری منتخب امریکا، سیاستهای ایالات متحده را عینا سیاستهای اسرائیل میداند و همانند بایدن از جورج بوش خرده میگیرد که چرا در کشاکش گفت وگوهای صلح فلسطینیان و اسرائیلیها در برخی مواقع جانب فلسطینیها را گرفته بود. او به این که اسرائیل باید در برابر فلسطینیان امتیاز دهد و برخی شرایط را بپذیرد به هیچ عنوان قبول ندارد و معتقد است ایالات متحد باید کاملا از مواضع اسرائیل حمایت کند.
در این میان هیلاری کلینتون از موضع اعراب در برابر مسئله فلسطین و اسرائیل به شدت انتقاد میکرد. برای مثال هنگامی که در اواخر سال 2007 مکه میزبان رهبران فتح و حماس برای رسیدن به توافقنامه آشتی ملی بود، هیلاری کلینتون به شدت از عربستان سعودی به دلیل میزبانی از جنبش حماس انتقاد میکرد و معتقد بود، عربستان سعودی اگر متحد امریکا است و خود را دوست ایالات متحد میداند نباید میزبان جنبشی باشد که اسرائیل را به رسمیت نمیشناسد، علیه صلح عمل میکند و به مواضع ایالات متحد که همان مواضع اسرائیل است، بیاعتنا است.
در برابر موضوع انتخابات ریاست جمهوری مصر، هیلاری کلینتون در دیداری با جمال مبارک در سال2004، او و خانواده مبارک را ناقض دموکراسی دانسته بود و آنها را کسانی توصیف کرده بود که میخواهند به تنهایی برای آینده ملت مصر تصمیم بگیرند و حق انتخاب را از مردم مصر گرفتهاند. وی در دوران رقابتهای انتخاباتی مبارک در سال 2005 بسیار از مواضع وزارت امور خارجه وقت که تلاش میکرد به هر ترتیبی که شده، رقابتهای انتخاباتی در مصر آزاد برگزار شده و حتی الامکان مبارک برنده انتخابات نشود. اتفاقی که در نهایت با سرسختی حسنی مبارک نیفتد و وی مجددا رئیس جمهوری مصر شد و بلافاصله پس از آن نیز رقبای سرسخت خود را با پرونده سازی و شایعه روانه زندان کرد. اتفاقی که باعث شد هیلاری کلینتون از دعوت دولت مصر برای سفر به آن کشور به دلیل نقض حقوق بشر شهروندان مصری سر باز زند.
بر سر موضوع عراق نیز هیلاری کلینتون با وجود این که طرفدار خروج نیروهای امریکایی از عراق است اما آن برنامهای که باراک اوباما برای خروج نیروهای نظامی از این کشور در نظر دارد را نمیپذیرد و همزمان با حضور و دخالت کشورهای عربی به ویژه عربستان، سوریه و مصر در امور داخلی این کشور به شدت مخالف است.
به همین دلایل اعراب چندان روی خوشی به آمدن هیلاری کلینتون به وزارت امور خارجه امریکا نشان نمیدهند. آنها هیلاری کلینتون را فردی میدانند که برنامههای معوقه جورج بوش و جمهوریخواهان را دوباره زنده میکند و میخواهد کار راکد شده نوجمهوریخواهان به ویژه موضوع خاورمیانه بزرگ و گسترش دموکراسی در خاورمیانه را پیگیری کند. اما به هر حال ظاهرا اعراب در تلاشهایشان برای نیامدن هیلاری کلینتون شکست خوردهاند زیرا ظاهرا وی پست وزارت امور خارجه امریکا را پذیرفته است.
نظر شما :