یک هفته پس از حمله آمریکا به سوریه
آیا شیطنت آمریکا در مورد ایران هم گل می‌کند؟
یک هفته پس از آنکه نظامیان آمریکایی منطقه بوکمال در نزدیکی مرزهای عراق و سوریه را هدف قرار دادند تا به زعم خود چند تن از رهبران خطرناک القاعده را که وظیفه حمل سلاح، پول و جنگجو به داخل عراق را برعهده داشتند به هلاکت برسانند...
یک هفته پس از آنکه نظامیان آمریکایی منطقه بوکمال در نزدیکی مرزهای عراق و سوریه را هدف قرار دادند تا به زعم خود چند تن از رهبران خطرناک القاعده را که وظیفه حمل سلاح، پول و جنگجو به داخل عراق را برعهده داشتند به هلاکت برسانند، برخی از کارشناسان منطقه ای به خصوص برخی از شبکه های اطلاع رسانی عرب بر آن شده اند تا با ارائه تصویری از این حمله، ایران را به عنوان هدف بعدی حمله آمریکا معرفی کنند.
حمله غافلگیرانه آمریکا به خاک سوریه در حالی که این کشور همکاری امنیتی خوبی را با دولت عراق شروع کرده بود، نشان از آن داشت که آمریکایی به هیچ یک از اصول و مبانی بین المللی پایبند نبوده و به دلیل آنکه خود را قدرت برتر جهان در نظام تک قطبی معرفی شده از طرف خود می دانند، اجازه دارند که هر اقدام ممکن را انجام دهند. در همین تحلیل است که آنها اجازه دارند بدون مجوز بین المللی به عراق حمله کنند و این کشور را اشغال و پس از آن دنبال سازمان ملل برای تایید کار خود باشند. بدون شک حمله هفته گذشته آمریکا به خاک سوریه و کشتن شهروندان این کشور در چارچوب همین تحیلیل قرار دارد، حال سوال اینجاست که آیا شیطنتی که آمریکایی ها در حمله به آمریکا به خرج دادند، در مورد ایران هم صدق خواهد کرد و آیا ممکن است به دلیل تعدد اتهامات ثابت نشده آمریکایی ها به ایران در مورد دخالت در امور داخلی عراق، آن را بهانه ای قرار داده و حرکتی غیر عقلی در مورد ایران انجام دهند؟
هر چند در مورد این موضوع به دلایل سیاسی و امنیتی نمی توان صحبت کرد، اما باید این تحلیل را داشت که ایران و سوریه در سطوح برخورد و تعامل خود با دشمنان به هیچ عنوان همسان عمل نکرده اند و همین امر هم باعث شده است تا آمریکایی‌ها جرأت تجاوز نظامی به سوریه را در خود بیابند. سوری ها در طول چند سال گذشته در چند نوبت هدف تهاجم ارتش اسراییل قرار گرفته اند و بارها سازمان جاسوسی اسراییل در قلب این کشور عملیات های تروریستی را انجام داد در حالی که این کشور هیچ پاسخی به این حملات نداده و تنها از باقی ماندن حق پاسخگویی برای خود سخن می گفت، با این تفاصیل آمریکایی ها شک نداشتند که در صورت حمله به سوریه آنها تنها در همین حد اکتفا خواهند کرد و اقدام دیگری صورت نخواهند داد، در حالی که ایران در نوروز سال 1386 در آب های ساحلی خود در اروندرود، 15 ملوان انگلیسی را که تنها چندصد متر حریم کشور را نقض کرده بودند، چشم بسته به داخل کشور منتقل کرد، امری که برای نخست وزیر وقت انگلیس بسیار سنگین تمام شد؛ چرا که آنها فکر این موضوع را هم نمی کردند.
در مورد دیگر باید به سطح تعامل ایران با نیروهای خارجی در آب های خلیج فارس و دریای عمان اشاره کرده که با تحت نظر گرفتن تمام تحرکات این نیروها، آمادگی واکنش در هر سطحی را با این موضوع دارند. آمریکایی بارها همزمان با رزمایش های برگزار شده توسط نیروهای مسلح ایران، توان موجود خود را در سطح آب های منطقه کاهش داده و به آب های بین المللی برده اند. در حال حاضر نیز ایران با اتخاذ سیاست جدیدی در تقسیم آب‌های ساحلی میان سپاه پاسداران و ارتش، دفاع از خلیج فارس را به سپاه و دفاع از دریای عمان را هم به ارتش واگذار کرده است. این تقسیم توان، باعث شده است تا نیروهای مسلح ایران به بهترین وجه بتوانند در برابر هر گونه تجاوز احتمالی مقاومت کرده و این تجاوز را در هم بشکنند. این در حالی است که آمریکایی ها به شدت از سپاه پاسداران و عکس العمل نیروهای آن واهمه داشته و از نزدیک شدن به یگان های سپاه خودداری می کنند.
از بعد دیگر ماجرا می توان به قدرت نظامی ایران اشاره کرد که آمریکایی را از هر گونه تجاوز به خاک خود باز می دارد، باید درباره این مساله مطمئن بود اگر آمریکایی ها می دانستند که در حمله به ایران موفق خواهند بود، اقدام فوری می کردند. ایران 20 سال پس از پایان جنگ هشت تحمیلی هشت سال، توانسته قدرت نظامی خود را با تکیه بر دانش بومی و تولیدات داخلی افزایش دهد و از این رو شناسایی میزان توان ایران به دلیل لایه‌های پیچیده امنیتی و حفاظتی بسیار سخت بوده و از این رو نمی توان برآورد درستی از میزان توانایی ایران در بعد تسلیحاتی داشت، کما اینکه ایران تجربه هشت سال جنگ را داشته از این تجربیات برای دفاع از منافع خود استفاده می کند.
همان‌گونه که در بالا گفت ایران استراتژی نظامی خود را بر جنگ در دریا گذاشته است، چرا که در دکترین نظامی ایران هیچ یک از کشورهای همسایه نه قادر خواهند بود با ایران وارد جنگ شوند و نه می خواهند این کار را انجام دهند و اگر تهدیدی باشد از ناحیه قدرت های فرا منطقه ای است، بر این اساس استراتژی دفاعی ایران بر مبنای جنگ نامتقارن و آن هم در دریا استوار شده است. امروز ایران از نظر سیتسم های دفاعی ضد کشتی جزو قدرت های برتر جهان است و به گفته برخی از کارشناسان نظامی، ایران می تواند تنها در با استفاده از 10 درصد توان موشکی خود در خلیج فارس ناوگان آمریکا و متحدان این کشور را به نابودی بکشاند. البته ایران در بعد هوایی و زمینی نیز قدرت خود را به شدت افزایش داده است. در زمینه هوایی – مشخص نیست استعداد ایران در این زمینه چه اندازه است و چه امکاناتی در دست دارد – ایران با تکیه بر تقویت پدافند هوایی خود، آسمان کشور را برای هر متجاوزی ناامن کرده است. توان موشکی ایران که طیف وسیعی از موشک های کوتاه برد، میانبرد و دوربرد را دربر می گیرد در اختیار این نیرو قرار دارد. نیروهای زمینی ایران نیز توانسته‌اند نسل های جدیدی از زره پوش ها را به همراه قدرت ویرانگر توپخانه ای تدارک ببینند و در تمام طول مرزهای کشور گسترش یابند. در این دو نیرو نیز استراتژی دفاعی بر اساس جنگ نامتقارن خواهد بود که حزب‌الله لبنان در جنگ 33 روزه آن را به صورت کاملا موفقیت آمیزی در برابر ارتش اسراییل آزمایش کرد و موفق به شکست آن شد.
در پایان این مبحث باید گفت؛ هر چند برخی گزارش هایی را منتشر می کنند که ایران ممکن است در طرف کمتر از دوماه آینده هدف تهاجم نظامی آمریکا قرار گیرد، اما باید دانست که ایران سوریه نیست که پاسخی به این حملات ندهد و تنها به شکایت کردن از مجامع جهانی متوسل شود؛ ایران اول پاسخ کوبنده خود را خواهد داد و پس از آن اقدامات حقوقی خود را پی خواهد گرفت. نیروهای مسلح ایران در حال حاضر در حال آماده باش کامل به سر می برند، و آمریکایی ها در صورتی که به ایران حمله کنند باید منتظر شکل گیری تغییرات شگرف و عمیقی در خاورمیانه باشد، تغییراتی که خاورمیانه بزرگ و جدید آمریکا توان هضم کردن آن را نخواهد داشت.
نظر شما :