نمایشی سانتی مانتال یا یک مونولوگ جهان سومی
علیرضا شیخ عطار معاون وزیر امور خارجه و سفیر جدید ایران در آلمان در جمع دانشجویان اصفهانی گفته است: "در طول تاريخ قبل و بعد از انقلاب اسلامى شرايط سياست خارجى ما هيچگاه بهتر از الان نبوده است". در این یادداشت چگونگی رسیدن به این تعریف از سوی دیپلمات ارشد کشورمان مورد بررسی قرار می گیرد.
علیرضا شیخ عطار معاون وزیر امور خارجه و سفیر جدید ایران در آلمان در جمع دانشجویان اصفهانی گفته است "در طول تاريخ قبل و بعد از انقلاب اسلامى شرايط سياست خارجى ما هيچگاه بهتر از الان نبوده است". در این یادداشت چگونگی رسیدن به این تعریف از سوی دیپلمات ارشد کشورمان مورد بررسی قرار می گیرد.
کجا ایستاده ایم؟ نگاه دنیا به ما چگونه است؟ ما جهان را از کدام دریچه و به کدام وسعت می بینیم؟ چقدر و چگونه خود را باور می کنیم؟
اگر قرار باشد در این برهه از تاریخ ایران چند پرسش اساسی از خودمان داشته باشیم همین سوال های فوق است که میان مردم نیز ردوبدل می شود. مردمی که خود را دخیل در موضع گیری های سیاست خارجی و مناسبات آن نمی دانند و اگر سوالی از آنان درباره رابطه با آمریکا، حضور ایران در عراق، ارتباط با اتحادیه اروپا، چالش های جدید با خاورمیانه، میل به هم نوایی و هم پیالگی با روسیه و... شود، شاید کلیه آرای آنها برآمده از همان شبه تحلیل هایی باشد که توسط رسانه های رسمی القا شده است.
علیرضا شیخ عطار سه روز پیش در جمع دانشجویان دانشگاه اصفهان گفته است: "مردم نبايد نسبت به مسئولان نظام در زمينه پيشبرد مسائل هستهاى ترديد داشته باشند؛ چرا که اين چيزى جز بىانصافى نخواهد بود." (ایسنا)
شیخ عطار و سایر مقامات مسئول در سیاست خارجی کشورمان به نیکی می دانند که مردم ایران حتی در سختترین شرایط اقتصادی و معیشتی و در مقاطع بدبینی و ناامیدی هم بیشترین حمایت ها را از منافع ملی و عزت و اقتدار کشور داشته اند. عموما این دولتمردان بوده اند که با نگاه داشتن جامعه در وضعیت تبلیغاتی و احساساتی گاه از منافع آنان به راحتی عبور کرده و ملت را فدای دولت و ایدئولوژی رسمی و خط کشی های غیر مردمی کرده اند.
هر چه به تاکیدات و صراحت گفتار شیخ عطار نزدیک تر می شویم بیشتر ته دلمان خالی می شود. وقتی عليرضا شيخ عطار بگوید: "ما در سطح جهان دوستان بسيارى داشته و نه منزوى هستيم آن گونه که دشمنان تبليغ مىکنند و نه بىتاثير" این خود مصداق فرار از واقعیتی نگران کننده است.
او صریح تر و بلندتر و لابد خطاب به منتقدین دیپلماسی فعلی ایران تاکید می کند: "در طول تاريخ قبل و بعد از انقلاب اسلامى شرايط سياست خارجى ما هيچگاه بهتر از الان نبوده است." شاید اگر مردم بطور زنده با کلام این دیپلمات ارشد نظام در ارتباط بودند، از خود این سوال را می کردند که پس آنچه امروز بر ما حادث شده و میشود و بگومگوهای دائم با غرب – و نه فقط آمریکا – و حتی خاورمیانه ای ها نتیجه اعمال "بهترین سیاست خارجی" است؟ اگر ماحصل دیپلماسی و تعامل تا این اندازه فاجعه بار و آسیب رسان است چرا بر آن اصرار می ورزیم؟
نطق آقای شیخ عطار به حدی اغراق آمیز و سانتی مانتال است که مخاطب را به یاد نمایش های کلاسیک میاندازد: "هماکنون ما در سياست خارجى سربلند هستيم و بزرگترين دستاورد ما اين است که همه سران کشورها در اتاقهاى بسته ما را تحسين مىکنند و در بيرون درهاى بسته همه سعى خود را در راستاى بهبود بخشيدن به شرايط ما در عرصه جهانى مبذول مىدارند."
نکته جالب این است که مخاطبان شیخ عطار جماعتی دور از خبر و روزنامه و اینترنت نیستند. او این سخنان را خطاب به دانشجویان گفته است.
سربلندی در سیاست خارجی به معنی "نه گفتن" به یکی و چراغ سبز نشان دادن به دیگری به تلافی آن "نه" نیست. سطح دیپلماسی ایران و مراودات بین المللی ما با دولت های خارجی بعضا از سطح کشورهای در حال توسعه نیز فروتر رفته و البته این موجب فخری اخلاقی است که فقرا و دست پایین ها را هم دستگیری کنیم و اجماع هایی ضد امپریالیستی و ضد سرمایه داری را هدایت کنیم و علمدار این جبهه باشیم. اما این را نیز باید تصدیق کرد که چنین رویارویی و تقابل جویی به معنی برتری در سیاست خارجی نیست و آنجا می توان برتری را در ترازو سنجید که حاصل آن رویکردها به ثمر نشسته یا ننشسته باشد. درواقع باید منتظر نتیجه این گونه سیاست خارجی که به ضد دیپلماسی شبیه تر است تا دیپلماسی نشست و بعد سخنی این گونه بر زبان راند که: "امروز به کمک انرژى هستهاى ما در سياست خارجى توانستهايم غربىها را شکست دهيم و آنها را مجبور به پذيرش خواستهاى خود کنيم."
شیخ عطار در بخشی دیگر از سخنانش گفته است: "ما نظامى هستيم که حاکميت پارادايم سکولاريزم را در جهان متزلزل کرده و با تشکيل حکومت دينى پيشبرد اهداف خود را به جهانيان نشان داديم." نظامی که شیخ عطار از آن به عنوان ساقط کننده پارادایم سکولاریزم یاد می کند، در دهه های آغازین انقلاب و بهویژه دوران دفاع مقدس حقانیت و استقلال خود را به رخ جهانیان کشید و بعد از آن در مسیر سازندگی و جاده ثبات قرار گرفت و دیگر جهان در مقابل آن کلاه از سر برداشت. پایان جنگ و سربلندی نظامی و سپس اقتصادی ایران در زمان سازندگی به دوره اصلاحات رسید که روابط ایران با کشورهای خارجی وارد دوران تازه ای شد و بسیاری از سفرا و مقامات بلندپایه اروپایی عازم تهران شدند. گفتمان دیپلماتیک ایران که بر محور تنش زدایی و گفتگوی تمدنها استوار گشته بود خصلتی جذب کننده داشت و میل به تعامل را در میان دولت های مختلف بیدار می کرد؛ چنان که همین گونه شد.
سفیر جدید ایران در آلمان تعریفی از سیاست خارجی به دست می دهد که دایره مناسبات را تا اندازه ای محدود و شعاع آن را کوتاه می سازد. به اعتقاد وی: "امروزه سياست خارجى اهميتى کمتر از مبانى دينى و اسلامى ندارد؛ چرا که بازتاب وقايع بينالمللى در مسائل داخلى کل کشور را درگير خواهد کرد."
وی با دسته بندی جوامع به دینی و غیر دینی عملا خط و مرزهایی ایدئولوژیک برای دیپلماسی ترسیم می کند. او می گوید: "ما کشورى دينى بر پا کردهايم و اصول پارادايمهاى ما کاملا منطبق بر آموزههاى الهى است لذا ما معتقديم آنچه را که ما به آن اعتقاد داريم مىتواند الهامبخش ديگر کشورهاى جهان باشد."
روشی که شيخ عطار برای سياست خارجى قائل می شود روشی اصطلاحا تهاجمی و منطبق با حق مداری است. به بیان دیگر در این نگاه، خودمان صاحب تمام و کمال حق هستیم و این دیگران و طرف های مقابل اند که باید خود را با معیار حق (ما) هماهنگ سازند. این روش بر خلاف آنچه در دولت قبل رایج شد و گفتگومحوری یعنی حق برای دو طرف را ملاک قرار می داد، راهی برای گفتگو متصور نمی شود. چنین گفتاری بیشتر برآمده از خصلت هایی جهان سومی است که برای اتحاد بخش پایین جهان در برابر جهان بالادست، گفتمانی تنازعی را در پیش می گیرد.
بهره گیری از روش های سفسطه و پرسش به جای پاسخ که در گفتگوهای مسئولان رده بالای دولت نیز به یک روش تبدیل شده جزئی از دیپلماسی کنونی ایران است. شیخ عطار در این باره توضیح داده است: "تصميم داريم سوال شونده نباشيم بلکه اين بار ما پرسشگر بوده و همه آنچه را که قبلا به ما نسبت دادند و در ازاى آن از ما توضيح مىخواستند مثل انرژى هستهاى يا مسائل حقوقى بشر و ... را به خودشان برگردانيم و در خصوص نقض اين اصول در کشورهاى خودشان از آنها توضيح بخواهيم." چنین عبارتی به این معنی است که ما رفتار خطا را ممکن است تایید کنیم چون دیگران نیز بر مدار خطا می گردند. باید دید برای پیگیری این شیوه گفتمانی در جهان کدام ابزار قدرت و یا متحد قدرتمند، پشتوانه صاحب سخن قرار می گیرد.
نظر شما :