آنچه هست؛ زمینه سازی روابط ایران و امریکاست
اوباما، گزینه ای کم هزینه برای ایران
نویسنده خبر:
دکتر ناصر هادیان
گفتارى از ناصر هاديان، استاد دانشگاه و کارشناس مسائل امریکا
در پی تلاش شورای غیر دولتی امریکاییان-ایرانیان برای گشایش دفتری در تهران، علاءالدین بروجردی رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس ایران با تاسیس این دفتر مخالفت کرد که اولین اعلام موضع رسمی مقامات ایرانی در این خصوص محسوب می شود، همزمان با این اعلام مخالفت کاندولیزا رایس، وزیر امور خارجه ایالات متحده امریکا، درباره گشایش دفتر حافظ منافع این کشور در تهران، آن را طرح جالبی عنوان کرد که مقامات امریکایی در حال بررسی آن هستند.
گفتارى از دکتر ناصر هادیان، استاد دانشگاه و کارشناس مسائل امریکا پيرامون تحرکات جدید در روابط تهران و واشنگتن:
دولت امریکا در برابر تاسیس دفتر حافظ منافع خود در تهران و فعالیت شورای امریکاییان-ایرانیان سکوت اختیار نکرده است، زمانی که موضوع تاسیس دفتر حافظ منافع در تهران در دستور کار بررسی مقامات این کشور است و یا مجوز فعالیت برای شورای امریکاییان-ایرانیان از سوی دولت ایالات متحده امریکا صادر شده است، این به معنای پذیرش اقدامات جدیدی است که در راستای روابط تهران و واشنگتن در حال انجام است، از سوی دیگر، سخنگوی وزارت امور خارجه ایران نیز در واکنش به تصمیم آغاز فعالیت شورای ایرانیان و امریکاییان در تهران، بیان داشته که این شورا برای آغاز فعالیت باید از وزارت کشور ایران مجوز دریافت کند که پاسخ وزارت کشور، خود نوعی جواب دادن به درخواست این شوراست.
به هر حال فعالیت این شورا که نهادی غیر دولتی است، اهمیت دارد چراکه به دنبال بهبود رابطه میان ایران و امریکاست اما در خصوص میزان اهمیت آن در برقراری رابطه بین دو کشور، من چندان وزنی برای آن قائل نیستم، زمانی که که اگر ما حداکثر رابطه ایران و امریکا را وجود رابطه دیپلماتیک بین دو کشور و حداقل را مبادلات مردمی در نظر بگیریم، مبادلات مردمی همواره وجود داشته و درخواست فعالیت شورای ایرانیان و امریکاییان در تهران تنها مقداری از سطح مبادلات مردمی بالاتر است چراکه نهاد یا سازمانی که در هر دو کشور قصد بهبود روابط فی مابین را دارد، در حال تاسیس در این دو کشور است.
در ادامه این تلاش ها باید دید که ارتباط بین پارلمانهای دو کشور و در نهایت دو دولت ذینفع چگونه خواهد بود، بازگشایی یا عدم بازگشایی دفتر حافظ منافع واشنگتن در تهران نیز در این راستا تاثیر گذار است چراکه بازگشایی این دفتر به نوبه خود سطحی از روابط دیپلماتیک بین دو کشور را ایجاد می کند، اینها سطوح مختلفی است که می توان بین ایران و امریکا متصور شد.
اگر بخواهیم رابطه ایران و امریکا را بین یک تا صد درجه بندی کنیم و رابطه مناسب دیپلماتیک را صد و مبادلات عادی مردمی را یک در نظر بگیریم، معتقدم با فرض اینکه رابطه موجود در درجه 15 – بهواسطه جابجاییها و ارتباطات مردمی بین دو طرف - قرار داشته باشد، تاسیس دفتر شورای ایرانیان و امریکاییان، درجه رابطه را از 15 به 18 افزایش خواهد یافت و بنابراین تاثیر شگرفی در ارتقای سطح مناسبات بین دو کشور نخواهد داشت.
به نظر می رسد در روابط تهران و واشنگتن تا زمانی که دولت جدید امریکا بر سر کار نیاید و نتیجه انتخابات ریاست جمهوری ایران نیز مشخص نشود، جهش جدی رخ نخواهد داد، طی این دوران هر اقدامی که انجام شود، بیشتر زمینه سازی برای برقراری رابطه خواهد بود، البته انتخاب آقای اوباما بهواسطه بازگرداندن نوعی اقتدار و اعتبار معنوی به رهبری ایالات متحده امریکا در سطح جهان، می تواند هم مثبت و هم منفی باشد.
در بعد مثبت، او می تواند از ایران تقاضای برقراری ارتباط را داشته باشد و دنیا نیز حمایت خواهد کرد، این بستگی به پاسخ ایران دارد که آیا قصد برقراری رابطه با امریکا را دارد یا خیر؟ و به نظر می رسد که برای ایران نیز گزینه کم هزینه تر در برقراری رابطه، باراک اوباما خواهد بود. در بعد منفی نیز وی در صورت عدم پاسخ ایران به خواسته های غرب، تحریم های اقتصادی را تشدید خواهد کرد که در دراز مدت برای ایران زیان آور خواهد بود، با این وجود اطمینان دارم که اوباما گزینه نظامی علیه ایران را به هیچ عنوان مد نظر ندارد.
اما در صورت انتخاب آقای مک کین، نمی توان احتمال تحرکات نظامی بر ضد ایران را حذف کرد، مک کین با تجربه ای که دارد بر امور نظامی، امنیت بین الملل و سیاست خارجی مسلط است و می تواند بهصورت معتبر از قدرت و زور امریکا بهره گیرد، در این راستا توان جلب نظر برخی کشورهای اروپایی را نیز دارد. او مثل جرج بوش نیست که اشرافی به مسائل بین المللی نداشته باشد، باورهایش نیز وی را مجاز به استفاده از قدرت امریکا در سطح جهان می کند، از این لحاظ معتقدم که سیاستهای مک کین برای ایران خطرناک تر خواهد بود.
ایران در قبال سیاستهای تحریمی، فرصت تجدید نظر در سیاستهایش را دارد اما چنانچه گزینه نظامی مطرح باشد، احتمال تغییر مواضع و سیاست های سخت تر خواهد بود، بنابراین معتقدم که انتخاب اوباما برای ایران سودمند تر خواهد بود.
از سوی دیگر دولت امریکا نیز تا زمان برگزاری انتخابات دور دهم ریاست جمهوری ایران و مشخص شدن نتیجه آن، برای اعمال هر سیاستی که در مورد تهران مد نظر داشته باشد، دست نگه خواهد داشت. در نتیجه تا پیش از دو تحول مهم یعنی انتخابات امریکا و روی کار آمدن رئیس جمهور دهم در ایران، اکثر اقدامات، جنبه زمینه سازی برای رابطه ایران و امریکا دارد.
نظر شما :