نطم جدید ژئوپلیتیکی جهان: پایان صحنه اول
دست کم گرفتن اهمیت توافقنامه 9 سپتامبر بین نیکولا سارکوزی، رییس جمهور فرانسه در موقعیت جدیدش به عنوان رییس دوره ای اتحادیه اروپا و دیمتری مدودف، رییس جمهور روسیه اشتباه است. این توافقنامه نشان دهنده قطعی پایان صحنه اول در نظم جدید ژئوپلیتیکی جهان است. يادداشتى از ايمانوئل والرشتاين
دست کم گرفتن اهمیت توافقنامه 9 سپتامبر بین نیکولا سارکوزی، رییس جمهور فرانسه در موقعیت جدیدش به عنوان رییس دوره ای اتحادیه اروپا و دیمتری مدودف، رییس جمهور روسیه اشتباه است. این توافقنامه نشان دهنده قطعی پایان صحنه اول در نظم جدید ژئوپلیتیکی جهان است.
در این قرارداد چه مسائلی مطرح شده است؟ روسیه توافق کرده است تا نیروهای خود را از بخش "مناطق مرکزی گرجستان" یا " بخش گرجستان" که شامل مناطقی از گرجستان است که روس ها به عنوان گرجستان می شناسند، خارج کند. این نیروها توسط 200 بازرس اروپایی جایگزین خواهند شد. این اقدام در پی تضمین اروپا برای عدم استفاده از هرگونه قدرتی در اوستیای جنوبی و آبخازیا اجرا می شود.
موضوع به رسمت شناختن استقلال اوستیای جنوبی و آبخازیا همچنان مانند پرونده ای روی میز باز است. سارکوزی و خاویر سولانا، مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، امیدوارند که روسیه در آینده به بازرسان اروپایی اجازه دهد تا وارد این دو منطقه شوند. سرگی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه، اعلام کرد که ما هیچ تعهدی در این خصوص نداده ایم و حضور هر بازرسی در این منطقه در آینده نیازمند تصویب دولت اوستیای جنوبی و آبخازیا خواهد بود. لاوروف گفت که نیروهای روسی در این دو منطقه باقی خواهند ماند. الکساندر لومایا، رییس سازمان امنیت ملی گرجستان در حالی که در خصوص ضرب العجل خروج نیروهای روسی از گرجستان سخن می گفت اعلام کرد که خبر بد این است که در این قرار داد اشاره ای به تمامیت ارضی گرجستان نشده است.
روسیه و اروپا با یکدیگر به این توافق رسیدند و امریکا هیچ نقش دیپلماتیکی در این بازی نداشته است. مدودف امریکا را متهم کرد که گرجستان را برای ورود به اوستیای جنوبی تحریک کرده است. او در مقابل گفت که اروپایی ها هم پیمانان طبیعی ما هستند و یاران کلیدی ما هستند. رییس جمهور گرجستان حمایت زیادی را از طرف جان مککین دریافت کرد و دیک چینی به گرجستان سفر کرد تا خبر کمک 1 میلیارد دلاری امریکا برای بازسازی گرجستان را برساند. رابرت گیتس، وزیر دفاع امریکا در خصوص اینکه چرا این کمک ها به صورت کمک های نظامی ارسال نشد و چرا روسیه برای اعمال خشونت در منطقه تحریم نشد گفت که اگر با شتاب برخورد کنیم این ما هستیم که منزوی می شویم.
بنابراین آخر خط کجاست؟ روسیه بیش از آنچه که از این درگیری انتظار داشت به نفع خود رقم زد. به رسمیت شناختن قطعی استقلال اوستیای جنوبی و آبخازیا مبادله ای است که در آینده روسیه به نفع خود در روابطش با گرجستان از آن استفاده خواهد کرد. حقیقت این است که اروپا بر این باور است که باید با روسیه به نقطه پایانی برسد و سعی دارد که جنگ غیر نظامی اروپایی ها را از سر آغاز کند.
امریکا به این نتیجه رسیده است که هیچ کارتی برای بازی ندارد. این درحالی است که در خاورمیانه، توسط نزدیک ترین همپیمانانش طرد شده است. در عراق، المالکی، نخست وزیر عراق در خصوص ادامه حضور نیروهای امریکایی در عراق رضایت ندارد.
در افغانستان، کرزای، رییس جمهور افغانستان، از عملیات بمب باران نیروهای امریکایی در کشور ناراحت است. امریکا اعلام کرده بود که این عملیات برای نابودی یک گروه از طالبان انجام شده بود. این درحالی است که افغان ها اعلام کردند که در این منطقه هیچ یک از اعضای طالبان حضور نداشت و تعداد زیادی از غیر نظامیان جان خود را از دست دادند. زمانی که مقامات سازمان ملل سخنان افغان ها را تایید کرد، دیوید مککرنان فرمانده امریکا در افغانستان حرف خود در خصوص موقعیت نیروهای امریکایی پس گرفت و خواهان بررسی موضوع از طرف ژنرال ارسالی از امریکا شد.
در پاکستان، جورج بوش، با وجود مخالفت وزارت امنیت کشور در خصوص تعقیب طالبان در مرزهای پاکستان، دستور این کار را صادر کرد. وزارت امنیت امریکا، تعقیب طالبان در مرزهای پاکستان را سبب سست شدن ارتش و دولت پاکستان در آینده می دانست. ژنرال اشفق کیانی، رییس ستاد ارتش پاکستان اعلام کرد که پاکستان توانایی دفاع از استقلال خود را دارد. از آنجا که امریکا این ژنرال را بزرگ ترین حامی خود در پاکستان می دانست انتظار شنیدن چنین سخنانی را نیز داشت. نیویورک تایمز این اظهارات را اظهاراتی غیر معمول و قدرتمند خواند.
بنابراین، امریکا که در بحران گرجستان نادیده گرفته شده است و در تیرس همپیمانان نزدیکش در جنگ عراق و افغانستان و پاکستان قرار گرفته است، امریکا از اینکه جهان به مرحله یک جنگ سرد گام برمی دارد خوشحال نیست چرا که باید با قوانین جدیدی بازی کند که چندان خوشایند نیست.
در عین حال، به عنوان یک نکته طعنه آمیزی که نمی توان بی اهمیت از کنار آن گذشت، روز 10 سپتامبر آزمایشگاه اروپایی به نام سرن، پس از 14 سال و هزینه ای بالغ بر 8 میلیارد به یک کشف بزرگ علمی در زمینه فیزیک اتمی نائل شد و آن را جشن گرفت. این یک لحظه بسیار مهم در علم بود به طوری که فیزیکدانان امریکایی نیز آن را جشن گرفتند. تا سال 1993، امریکا در علم فیزیک اتمی پیشرو بود. در آن سال کنگره امریکا، که به نظر خودش برنده جنگ سرد بود، به این نتیجه رسید که دیگر نیازی نیست که در زمینه فیزیک اتمی هزینه شود چرا که هم بسیار گران است و هم از نظر ژئوپلیتیکی نیازی به آن نیست. اروپایی ها تصمیم دیگری اتخاذ کردند و اکنون امریکایی ها در این مرحله هم خود را در پله پایین تری می بینند.
من این را پایان صحنه اول می دانم چراکه مهری است بر واقعیت فضای چند بعدی ژئوپلیتیکی. مسلم است که صحنه های دیگری نیز پیش رو خواهد بود و هر تئاتر دوستی می داند که بازیکنان صحنه های بعدی چه کسانی خواهند بود. در صحنه دوم است که می بینیم واقعا چه اتفاقی می افتد و این داستان در صحنه سوم پایان می گیرد.
نظر شما :