من نمی توانم ذهن دیگران را بخوانم
دکتر اکبر اعتماد پدر برنامه هستهای ایران است. وی پس از آنکه از دانشگاه لوزان در سال 1963 فارغالتحصیل شد به ایران بازگشت و به عنوان مشاور برنامه هستهای دولت ایران انتخاب شد. وی در سالهای 1974 تا 1978 ریاست سازمان انرژی اتمی ایران را برعهده داشت. گفتگو با دکتر اکبر اعتماد
اکبر اعتماد، مشاور شاه در امور انرژی هستهای، در گفت و گو با مازیاز بهاری در مورد تولد برنامه هستهای ایران سخن گفت.
دکتر اکبر اعتماد پدر برنامه هستهای ایران است. وی پس از آنکه از دانشگاه لوزان در سال 1963 فارغالتحصیل شد به ایران بازگشت و به عنوان مشاور برنامه هستهای دولت ایران انتخاب شد. وی در سالهای 1974 تا 1978 ریاست سازمان انرژی اتمی ایران را برعهده داشت.
افزایش قیمت نفت در اوایل دهه 1970 به محمد رضا پهلوی، شاه ايران این اجازه را داد تا در صنایع و پروژههای نظامی جاه طلبانه سرمایه گذاری کند. در دوران ریاست آقای اعتماد، ایران برنامه گستردهای در حوزه انرژی هستهای را آغاز کرد. هدف این برنامه تولید 23 هزار مگاوات برق از پایگاههای انرژی هستهای طی 20 سال بود.
قرارداهایی که در آن دوره بین ایران و تولیدکنندگان عمده انرژی هستهای در اروپا و امریکا بسته شد از این قرار است: ایران با شرکت کرافتورک یونیون، در آلمان غربی برای ساخت دو رآکتور 1200 مگاواتی در بوشهر قرارداد بست.در ماه اکتبر سال 1977، فرانسه برای احداث 2 نیروگاه هسته ای به ظرفیت 900 مگاوات در دارخوین و نزدیکی اهواز با ایران به توافق رسید که شرکت فراماتوم اجرای آنرا بر عهده گرفت. در سال 1974 ایران 1 میلیارد دلار در برنامه مجتمع غنی سازی اورانیوم یورودیف (Eurodif) که قرار بود در منطقه تریکاستن فرانسه احداث شود، سرمایه گذاری کرد.
برنامههای شاه و همکاری ایران با اروپا و امریکا بلافاصله پس از انقلاب سال 1979 ایران متوقف شد. بسیاری از همکاران آقای اعتماد از ایران فرار کردند و یا اعدام شدند. آقای اعتماد هم ایران را به مقصد فرانسه ترک کرد، جایی که اکنون حدود 30 سال است که آنجا زندگی می کند. این حوادث روحیات وی را تغییر نداده است. او در ابتدا امریکاییها و اروپاییها را مقصر اصلی بحران هستهای ایران میداند. وی بر این باور است که غرب به استقلال ایران احترام نمیگذارد و ایران نیز به اروپا و امریکا اعتماد ندارد.
- آیا می توانید تاریخ تکنولوژی هستهای ایران را برای ما شرح دهید؟
زمانی که دوایت آیزنهاور برنامه "اتم برای صلح" را در سال 1953 راه اندازی کرد، ایران جزو اولین کشورهایی بود که یک رآکتور هستهای کوچک دریافت کرد. این رآکتور در تحقیقات دانشگاهی مورد استفاده قرار گرفت. پس از آن در اوایل دهه 1970، شاه به این نتیجه رسید که ایران باید تکنولوژی هستهای خود را گسترش دهد. ما به انرژی هستهای برای تولید برق نیاز داشتیم: جمعیت در حال افزایش بود و مردم نیاز بیشتری به برق داشتند.
- آیا شما هیچوقت از شاه پرسیدید که چرا با وجود منابع وسیع گاز و نفت در ایران تصمیم به گسترش برنامه هستهای ایران گرفته بود؟
شاه همواره بر این باور بود که نفت نباید تنها برای تولید انرژی بسوزد. او به رهبران سایر کشورها نیز گفته بود که نفت یک ماده صنعتی است که مقداری محدودی از آن در دسترس ما قرار دارد. وی بر این باور بود که همه باید به دنبال جایگزینی برای منابع انرژی باشند.
- در آن زمان دولت امریکا به عنوان یکی از متحدان اصلی ایران در خصوص برنامه هستهای ایران چه فکری میکرد؟
آنها با برنامه هستهای ایران موافق بودند، اما با چند شرط. مذاکرات ما با امریکاییها در سال 1974 آغاز شد. از همان ابتدا، پیش شرط آنها این بود که کنترل کامل بر روی چرخه سوخت هستهای ایران داشته باشند. دولتهای فورد و کارتر به طور خصوصی اعلام کردند که هیچ درخواستی از دولت ایران ندارند. مشکل این بود که یوگسلاوی و مصر به دنبال نتایج مذاکرات ایران و امریکا بودند. امریکایی ها از ما میخواستند تا با آنها توافق کنیم تا آنها نیز بتوانند همین قرارداد را با سایر کشورها اجرا کنند. حتی به یاد دارم که آقای فورد در یک نامه خصوصی از شاه خواسته بود تا انعطاف بیشتری به خرج دهد. اما من به شاه گفتم که روابط امریکا با سایر کشورها، مشکل امریکاییها است. ما باید به فکر منافع ملی خود باشیم و بر روی چرخه سوخت هستهای خود کنترل کاملی داشته باشیم. شاه با من موافقت کرد و نظرات من را در پاسخ به نامه فرد منعکس کرده بود.
- آیا شاه هیچگاه به شما گفته بود که قصد توليد اسلحه هستهاى دارد؟
من همیشه به آن بخش از برنامه شاه برای تولید بمب اتمی مشکوک بودم. بنابراین برنامهای ریختم تا او را منصرف کنم. من از شاه خواستم تا هفتهای چند ساعت در مورد تکنولوژی هستهای به او آموزش دهم. تصور مى کردم با این روش می توانم خطرات بمب هستهای را به او بگویم. پس از پایان 6 ماه از شاه پرسیدم: حالا که درک خوبی از این تکنولوژی دارید کدام مسیر را میخواهید انتخاب کنید؟ آیا میخواهید اهداف صلح آمیز را انتخاب کنید و یا قصد تولید بمب را دارید؟ من باید برای ادامه برنامه ریزی پاسخ این سوال را میدانستم.
ما حدود سه ساعت با یکدیگر صحبت کردیم و وی نظراتش را در خصوص استراتژی دفاعی ایران برایم بازگو کرد. وی بر این باور بود که ارتش ایران، بیشترین قدرت را در منطقه دارد و ایران نیازی به داشتن سلاحهای هستهای ندارد. وی همچنین بر این باور بود که اگر ایران قصد گسترش سلاحهای هستهای را داشته باشد، اروپا و امریکا دیگر با وی همکاری نخواهند کرد. اما من فکر میکنم که اگر شاه همچنان در راس قدرت بود اسلحه اتمی را گسترش میداد، چرا که امروز، پاکستان، هند و اسراییل دارای سلاح های هستهای هستند.
- دولت کنونی ایران اعلام کرده است که برنامه هستهای خود را در راستای اهداف صلح آمیز گسترش می دهد. نظر شما در خصوص سیاست های هستهای دولت اسلامی ایران چیست؟
شما میتوانید از سیاستهای هستهای ایران انتقاد کنید، اما غرب میخواهد ایران را منزوی کند. به عنوان مثال امریکاییها و اروپاییها قطعات یدکی هواپیماهای صنعتی را که در زمان شاه هزینههای آن پرداخت شده است را به ایران تحویل نمی دهند. بنابراین ایران مجبور است هواپیماهای دست دوم روسیه را بخرد که هر چند وقت یکبار سقوط میکنند و موجب کشته شدن بسیاری از ایرانیها میشوند. اما دانشمندان جوان ایرانی در حال پیشبرد تکنولوژی هستهای ایران بدون هیچ کمک غربی هستند. این چیزی است که من واقعا از آن احساس غرور می کنم.
- اروپایی ها و امریکا بنابه آنچه آژانس بین المللی انرژی هستهای به عنوان پنهانکاری ایران در سالهای 1980 و 1990 اعلام کرده است میگویند حق غنی سازی اورانیوم را ندارد.
این یک دلیل قانونی نیست. من در خصوص اینکه در گذشته چه اتفاقی افتاده است زیاد مطمئن نیستم. اما اگر حتی بيست سال پیش نیز در برنامههای خود شفاف نبودند، به این معنا نیست که ایران نتواند از حق غنیسازی اورانیوم در چارچوب ان پی تی استفاده کند. بسیاری از کشورها گزارشهای کاملی از فعالیت های خود نمیدهند اما هرگز تنبیه نیز نمیشوند. ایران به طور کامل با آژانس بینالمللی انرژی هستهای در پنج سال گذشته همکاری کرده است. غرب تنها به برنامههای ایران مشکوک است. و شک و تردید هیچ ارزش قانونی ندارد.
- شما فکر نمیکنید که دولت ایران سعی دارد سلاح هستهای بسازد؟
من نمیتوانم ذهن دیگران را بخوانم. دولت ایران اعلام کرده است نمیخواهد بمب اتمی بسازد. اما اگر از من میپرسید، کاری که غرب برای منزوی کردن ایران در پیش گرفته است، اگر در مورد هر کشور ديگرى صورت گرفته بود به سلاح هسته اى دست پيدا کرده بود. ایران دیگر در مقابل تحریمها چیزی برای ترس و از دست دادن ندارد. زمانی که اسراییل تهدید میکند که به ایران حمله خواهد کرد، جرات این کار را دارد چراکه اسراییل دارای سلاح هستهای است و ایران چنين اسلحه اى ندارد.
- به نظر میرسد که دولت ایران نگران ادامه حیات خود است. فکر نمیکنید اگر غرب، بهوىژه امریکا، امنیت رژیم ایران را تضمین کند، ایران در برنامههای هستهای خود انعطاف بیشتری به خرج میدهد؟
حتما. ایران میخواهد به مذاکرات خود به عنوان بخشی از یک بسته بزرگتر ادامه دهد که امنیتش را تضمین کند. اگر غرب به مقامات ایرانی این اطمینان را بدهد که قصد براندازی آنها را ندارد، ایرانیها تمایل بیشتری برای مذاکره نشان خواهند داد. غرب باید از حمایت گروههای تروریستی مانند مجاهدین دست بردارد.
- شما فکر میکنید که چه کار دیگری میتوان کرد؟
ایران به غرب اعتماد ندارد. غرب نیز اعتمادی به ایران ندارد. ایران با موافقت برای تعلیق غنیسازی در نوامبر سال 2004، تمایل خود برای همکاری با غرب را نشان داد. اما با توجه به عکسالعمل غرب ناامید شد.
راه حل دیگری به جز یک راه حل دیپلماتیک برای حل مسئله هستهای ایران وجود ندارد. من به عنوان یک ایرانی وقتی حرف حمله به ایران را میشنوم احساس می کنم که به من توهین شده است. یک حمله نظامی، دولت ایران را ضعیف نمیکند و موجب توقف برنامههای هسته ای ایران نمیشود. حمله به ایران سبب یک بحران منطقهای جدید میشود که پایان آن را نمیتوان پیشبینی کرد.
زمانی که یک کشور وارد جامعه جهانی میشود در خصوص رفتار خود دقت بیشتری میکند. پیشنهادها و پاسخها باید شفاف باشد. هیچ کس نمیداند که غرب چه پیشنهادی به ایران داده است و پاسخ ایران چه بوده است. شفافیت در این موضوع سبب میشود که رهبران ایرانی در خصوص جامعه بینالمللی احساس مسوولیت بیشتری بکنند. اگر غرب این سیاست را پیشه کند میتواند مشکلاتش را با ایران نه تنها در برنامه هستهای که در تمامی زوایا حل کند.
منبع: Newstatesman
نظر شما :