مناقشه قفقاز؛ نتیجه پیروی روسیه از روشهای امریکایی
با روى کار آمدن ساکاشويلى که هوادار غرب بوده و در انقلاب گل سرخ در سال 2003، غربى ها به ويژه امريکايى ها از آن حمايت مى کردند، دامنه اختلاف روسيه و گرجستان توسعه يافت.
ساکاشويلى مايل بود به وعده هاى انقلابى و انتخاباتى خود که استقرار تماميت ارضى گرجستان و بازگرداندن اوستياى جنوبى و آبخازيا به آغوش گرجستان بود، جامه عمل بپوشاند. ولى به سبب عدم موفقيت در اين کارها، رئيس جمهور جوان به درگيرى هاى لفظى و سپس ديپلماتيک با روسيه ادامه داد تا جايى که در سال 2006 ديپلمات هاى روسى را به اتهام جاسوسى دستگير کردند که سبب قطع مناسبات و روابط دو کشور شد. روسيه مرزهاى خود را روى گرجستان بست، جريان گاز ارسالى به گرجستان قطع شد و شهروندان گرجى ساکن در روسيه را دستگير و از روسيه اخراج کردند. با توجه به آنکه تعداد زيادى از شهروندان گرجى در روسيه ساکن بوده و در آنجا کار مى کنند و درآمدهاى حاصل از کار خود را براى خانواده هاى خود در گرجستان ارسال مى کنند، اين عمل روسيه ضربه سختى به اقتصاد ضعيف گرجستان وارد کرد. از طرفى محصولات گرجى از جمله شراب گرجى بازار خوبى در روسيه دارد که با تنش در روابط دو کشور نيروى کار و محصولات گرجى بازار خود را در روسيه از دست داده بودند. در پى اين اقدامات بحران بزرگى در روابط دو کشور به وجود آمد که گرجستان ناگزير به تمکين شد. با فشار مردم گرجستان و روسيه و افکار عمومى جهان، رئيس جمهور گرجستان ناگزير به تحويل ديپلمات هاى روسى به کشور ثالث شد و روابط به حالت عادى بازگشت. بروز انقلاب رنگى ديگرى با کمک گرجستان و غرب در اوکراين معروف به انقلاب نارنجى در سال 2005به وقوع پيوست. قرار گرفتن هر دو کشور در جبهه يى عليه روسيه خشم مسکو را برانگيخت. فعال شدن پيمان «گوام» با فعاليت بيشتر گرجستان و اوکراين عليه روسيه، مسکو را به عکس العمل واداشت. هرچند زمينه هاى بحران از پيش آماده بود.
با اختلاف روسيه با غرب در زمينه توسعه ناتو به سوى شرق پيرامون مرزهاى غربى و جنوبى روسيه و با اعلام داوطلبى گرجستان براى پيوستن به ناتو، اختلاف دو کشور شدت گرفت. با اين وجود روسيه توانست با تکيه بر سلاح انرژى در اروپا، وارد کنندگان عمده و بزرگى چون فرانسه و آلمان را به مخالفت با پيوستن گرجستان و اوکراين در اجلاس بهار سال 2008 ناتو در بخارست وادارد. استقرار سپر دفاع موشکى امريکا در اروپا ضربه ديگرى به مسکو بود که سبب عکس العمل و اعتراض شديد مسکو شد به طورى که کشورهاى ميزبان(چک و لهستان) را تهديد به حمله موشکى کرد. در اين ميان گرجستان براى ميزبانى سامانه هاى دفاع موشکى اعلام آمادگى کرده است و آمادگى دوباره خود را براى پيوستن به ناتو با تاکيد امريکا اعلام کرده است.
علل حمله روسيه
با حمله ناگهانى گرجستان به مواضع پاسداران صلح مستقر در تسخينوالى در 8 آگوست سال 2008، جنگ بين گرجستان و جدايى طلبان اوستى از يک سو و سربازان پاسدار صلح روسى از سوى ديگر درگرفت. اين عمليات گرجستان ضربه يى سنگين بر شرايط شکننده اوستياى جنوبى بود که منجر به دخالت روسيه شد. گرجى ها در آغاز حمله، موفق شدند با وارد کردن تلفاتى به نيروهاى پاسدار صلح و جدايى طلبان اوستى و انهدام شهر، تسخينوالى را به تصرف در آورند. روز بعد يگان هاى ارتش 58 روسيه براى کمک به پاسداران صلح وارد منطقه شدند. با حمله روسيه به اوستياى جنوبى و آتش شديد توپخانه يى و تانک هاى روسى، سربازان گرجى مقاومت خود را از دست داده و با دادن تلفاتى ناگزير به عقب نشينى شدند و شهر تسخينوالى به تصرف روسيه درآمد. اما روسيه اعلام کرد قصد تجاوز به گرجستان را ندارد و اين عمليات صرفاً براى کمک به نيروهاى پاسدار صلح روسى و شهروندان روسى ساکن در اوستياى جنوبى صورت گرفته است. عمليات سريع روسيه در اوستياى شمالى غيرمنتظره و دور از انتظار گرجى ها بود. ارتش گرجستان هرگز تصور نمى کرد روسيه چنين عکس العمل شديدى از خود نشان دهد. اين نکته نشان دهنده اشتباه گرجستان در محاسبه ضدحمله روسى بود.
نتايج جنگ
اين جنگ سبب کشته شدن 15 سرباز و زخمى شدن 30 سرباز پاسدار صلح روسى در آغاز حمله گرجى ها و کشته شدن حدود دو هزار غيرنظامى شد. بنابر ادعاى ارتش گرجستان، در اين عمليات حدود 100 نفر از نيروهاى گرجى نيز کشته شدند. با آغاز درگيرى ها، موج پناهندگان به سوى شمال، به اوستياى شمالى در فدراسيون روسيه به حرکت درآمد. حدود 30 هزار نفر از اوستياى جنوبى به اوستياى شمالى پناه آورده اند. بايد ياد آور شد که تعداد زيادى از پناهندگان اوستياى جنوبى در آغاز درگيرى هاى آغاز دهه 90 نيز همچنان در اوستياى شمالى زندگى مى کنند. گرجستان ناگزير به فراخواندن دو هزار سرباز گرجى مستقر در نيروهاى ائتلاف در عراق شده است تا براى کمک به ارتش گرجستان به ميهن بازگردند. علاوه بر مشکلات اقتصادى و بيکارى که فشار زيادى بر اقتصاد ناتوان گرجستان وارد مى کند، گرجستان با مشکلات جديدى مواجه شده که ناشى از اين شرايط است. اين موارد به مخالفان حکومت بهانه مى دهد که فشار خود را بر دولت ساکاشويلى افزايش داده و در راه سرنگونى آن متحد شوند.
مراکز مورد حمله از سوى روسيه
روسيه علاوه بر حمله به تسخينوالى و بازپس گيرى آن حملات نظامى خود را به مناطق همجوار گسترش داد. پايگاه هوايى وازيانى در تفليس و کارخانه مونتاژ سوخو در تفليس از جمله اهداف نظامى بود که روسيه بدان ها دست زده است. شهر گورى در شمال غرب تفليس و در نزديکى تسخينوالى به عنوان پشتيبانى عملياتى و محل استقرار نيروهاى گرجى، هدف حملات هوايى روسيه قرار داشته است. بندر پوتى گرجستان در ساحل درياى سياه براى جلوگيرى از دريافت کمک هاى ارسالى از سوى دريا منهدم شده است. محاصره دريايى گرجستان توسط نيروى دريايى روسيه نيز بنا به ادعاى گرجى ها از سوى روسيه اعمال شده است.
آينده مناقشات قفقاز
سوالى که در ذهن بسيارى از کارشناسان و سياستمداران پيش مى آيد اين است که آينده اين مناقشه چيست؟ در اين مورد بايد يادآور شد عوامل و بازيگران متعددى در اين عرصه به ايفاى نقش مى پردازند. آنچه مسلم است اين است که روسيه با توانمندى و اقتدار بيشترى نسبت به گذشته در حال ايفاى نقش است. حل مساله چچن و فرونشاندن تقريبى بحران در قفقاز شمالى و انجام اصلاحات اقتصادى و بهبود نسبى اوضاع اقتصادى شهروندان روسى و مبارزه با مافياى گسترده روسيه و انهدام باندهاى تبهکار و ثبات سياسى و اقتصادى به روسيه اين امکان را داده است که بتواند در عرصه بين الملل تاثيرگذار باشد. روسيه به عنوان قدرت هسته يى قدرتمند و عضو داراى حق وتو شوراى امنيت که خود درگير مناقشه است، به امريکا اين امکان را نخواهد داد که در امور او دخالتى تاثيرگذار داشته باشد. به ويژه آنکه امريکا در حمله و اشغال نظامى افغانستان و عراق خود پرونده يى سياه دارد و نمى تواند مانع عمليات روسيه در رفع تهديدات امنيتى در مرزهاى خود شود. ورود امريکا به عرصه مناقشه مى تواند سبب طولانى شدن حل مناقشه شود.
ايالات متحده امريکا خواستار توقف جنگ و بازگشت مناقشه به موقعيت قبل از درگيرى است. سفر وزير خارجه امريکا به تفليس اگرچه براى حمايت از گرجستان اعلام شده است، ولى مى توان حدس زد که بيشتر براى راضى کردن گرجستان براى توقف جنگ صورت گرفته است. دستور جرج بوش به وزارت دفاع امريکا براى انجام عمليات امداد رسانى و کمک هاى بشر دوستانه و درخواست از روسيه براى فراهم کردن امکان کمک رسانى به حادثه ديدگان نشان مى دهد که امريکا قصد رويارويى با روسيه را ندارد.
مصوبه دوماى دولتى روسيه داير بر شناسايى استقلال اوستياى جنوبى و آبخازيا و سپس تاييد آن از سوى شوراى فدراسيون روسيه، موجب حيرت غرب شد. متعاقب آن «ديميترى مدودوف» رئيس جمهور فدراسيون روسيه در 5 شهريور 1387 حکم به رسميت شناختن استقلال اوستياى جنوبى و آبخازى از سوى روسيه را امضا کرد. رئيس جمهور در اين روز طى سخنرانى تلويزيونى گفت؛ «با در نظر داشتن اعلام آزادانه اراده مردم اوستيا و آبخازى، با ملاک قرار دادن آيين نامه سازمان ملل متحد، بيانيه مصوبه سال 1970 درباره اصول قوانين بين الملل در رابطه با روابط دوستانه بين کشورها، صورت مجلس هلسينکى سازمان امنيت و همکارى اروپا مصوبه سال 1975 و ساير اسناد پايه بين المللى، من حکم به رسميت شناختن استقلال اوستياى جنوبى و استقلال آبخازى از سوى فدراسيون روسيه را امضا کردم.» به گفته وى روسيه ساير کشورها را فرا مى خواند که از اين الگو پيروى کنند. رئيس جمهور گفت؛ «اين انتخابى دشوار است، اما اين تنها امکان براى حفظ جان مردم است.» با اين اقدام روسيه روابط روسيه با غرب به تيرگى گراييده است. اجلاس اضطرارى اتحاديه اروپا در روز 11 شهريور ماه نتوانست به جمع بندى يکدستى نائل شود. تهديد به اخراج روسيه از گروه جى 8 نيز نمى تواند بر عزم روسيه خللى وارد کند. در شوراى امنيت هم با وجود چندين نشست امکان صدور قطعنامه يى کارساز عليه روسيه به جهت جايگاه روسيه در اين شورا به عنوان يکى از پنج عضو دائم و داراى حق وتو فراهم نشده است. از سوى ديگر امريکا خود با حمله نظامى گسترده به افغانستان در 2001 و اشغال نظامى عراق در 2003 و شناسايى استقلال يکجانبه کوزوو در آغاز سال 2008، به اندازه کافى بهانه به دست روسيه براى جنگ با گرجستان داده است. به زعم روسيه اگر امريکا مى تواند تهديدات امنيت ملى و حياتى خود را در فراسوى اقيانوس ها با حمله و تهاجم نظامى برطرف کند، طبيعى است که روسيه در کنار مرزهاى جنوبى خود به طريق اولى مى تواند از اين حق برخوردار شود. بدين ترتيب با رويه هايى که امريکا در پيش گرفته و روسيه بدان تاسى مى جويد، نظام بين الملل تبديل به نظام زورمدارانه يى شده است که کشورهاى کوچک سهم کوچکى از استقلال را دارا هستند. اين نظم بايد دگرگون شود.
نظر شما :