پاکستان... موعدی با دموکراسی
پاکستان در برابر راههای مختلفی ایستاده است.... خطراتی که در این راه وجود دارد باعث شد تا از طریق حزبم، حزب مردم پاکستان خود را برای انتخابات ریاست جمهوری نامزد کنم.
من و فرزندانم، تا کنون هنوز در سوگ فقدان رهبر محبوبمان هستیم، همسر و مادر، بینظیر بوتو که قربانی تروریسم شد. تصمیم من برای این نامزدی در انتخابات یقینا بدون مشورت نبوده است، اما این تصمیم را با وجود این که به مخاطرات و محدودیتهایی که برایمان وجود دارد، آگاهیم، اتخاذ کردهایم. شاید مهمترین و خطرناکترین این تهدیدها همان تروریسم بینالمللی باشد که متاسفانه در هفتههای گذشته مجددا متبلور شده که در ترور یوسف علی گیلانی نخست وزریر کشور به اوج خود رسید.
بازگشت روند ریاست جمهوری به راه دموکراتیک آن در کشورمان روندی گذار از انتقال دیکتاتوری به دموکراسی محسوب میشود... راهی که باید کامل شود، و امیدوارم حزبم، کشورم و قبل از هر چیز همسرم که زندگیش را در این راه از دست داد، تنها برای این که پاکستان کشوری آزاد، تکثرگرا و دموکراتیک باشد، در آن موفق شود.
پاکستان همواره حیات سیاسی خود را در درگیری میان نیروهای مختلف دموکرات در سراسر کشور گذرانده است. نیروهای اولیگارشی نخبهای که در مناطق لاهور، راولپندی تا اسلامآباد متمرکز شدهاند بسیاری از این درگیریها را موجب شده و در اقلیمهای سند، مناطق مرزی شمال غربی پشتونکوا، بلوچستان به اضافه مناطق زراعی در اقلیم پنجاب که از قدرت دور ماندند، به سوی این درگیری طائفهای تحریک شدند.
و اکنون اکثریت ملت پاکستان، در امتداد میهن، مورد بیتوجهی و قهر موسسات سیاسی پاکستان قرار گرفتهاند. در همین حال تمرکز تمام قوای سیاسی برای رسیدن بر قدرت مطلقه، باعث شده که کشورمان به سوی چند پاره شدن حرکت کند. لازم به ذکر است که حزب ملت پاکستان، تنها حزب کشور است که مورد تایید ایالتهای اصلی چهارگانه کشور به علاوه ایالت کشمیر و مناطق قبیلهای که بر اساس اصول دموکراتیک فعالیت میکنند، قرار دارد. شکی نیست که پیروزی دموکراتیک حزب برای رسیدن به ریاست جمهوری، باعث میشود پاکستان همانند یک امت بر حفظ قدرت باقی بماند. به موجب قانون اساسی پاکستان، رئیس جمهوری خود در راس دولت قرار میگیرد گرچه در اداره روزمره امور دولتی به طور مستقیم دخالت نمیکند. در گذشته افراد مستبد نظامیای چون محمد ضیاء الحق و پرویز مشرف قانون اساسی را با هدف قدرت بخشیدن به حکومتشان تغییر دادند، به گونهای که ضمن گسترش اختیارات رئیس جمهوری به وی اختیار دادند که دولت منتخب و دموکراتیک مردم را عزل کند.
و اگر من به عنوان رئیس جمهوری پاکستان که فعلا اولویت فعالیتهای من است، انتخاب شوم، حامی نخستوزیر، مجلس ملی و مجلس سنا بر اساس قانون اساسی خواهم بود، اختیارات رئیس جمهوری را به توازن صحیح آن باز خواهم گرداند و اختیار عزل دولت دموکراتیک را از آن خواهم گرفت.
از این رو ضروری است که در همین راستا، بازگشت و بازسازی دادگاههای مستقل برای ملت پاکستان فراهم شود. در این جا من قول میدهم به واسطه دولتی که حزب من رهبری خواهد کرد، قضاتی را که مشرف در ماه نوامبر از سمتشان بر کنار کرد به دادگاههای عادلانهشان باز گردانم. به اعتقاد من، پارلمان لازم است برای اصلاح نظام قضایی کشور با هدف تضمین اختیارات قضات در آینده بر اساس معیارهای استحقاقی و نه چیزی دیگر فعالیتهایی انجام دهد. حزب مردم پاکستان و دیگر گروهها و احزاب متحد با آن خود را در این زمینه ملزم میدانند و به هیچ وجه خلف وعده نمیکنند. باید از حیث مبداء به استقلال قضات که مورد حمایت پارلمان و موافق قانون اساسی و تسلیم ناپذیر در برابر فشارهای سیاسی از هر جهتی که باشد، احترام گذاشته شود.
من به پاکستان دموکراتیک، معتدل و پیشرفته وفا دارم. نظریات من برای رویارویی و سرکوب تروریسم به اندازه کافی کاملا مشهور و شناخته شده هستند.. من به وسیله آنها برای نابودی طالبان محلی فعالیت خواهم کرد تا تضمینی برای عدم استفاده از خاک پاکستان در حمله به همسایگانمان یا نیروهای ناتو در افغانستان به دست آید.
بسیار مهم است که یادآور شویم که پاکستان خودش نیز قربانی تروریسم است، سربازان ما در خط مقدم کشته میشوند، کودکانمان توسط مهاجمان انتحاری در عملیات فاجعه بار تروریستی مورد تعرض قرار میگیرند و این ما را بر آن میدارد که کنار ایالات متحده، بریتانیا، اسپانیا و دیگر کشورهایی که مورد تعرض تروریسم قرار گرفتهاند، بایستیم. در همین حال باید بگویم جنگی که اکنون به وقوع پیوسته در اساس جنگی برای خود ما است. درگیریای که از اول تا آخر پیرامون روح پاکستان جریان دارد. نباید فراموش کنیم که جایگاه پایدار همسرم که همان نابودی تروریسم است، چه بود، او کسی بود که تمام زندگی خود را با همین هدف گذراند. به همین دلیل من و حزبم یک لحظه برای زنده نگه داشتن یاد مردگانمان فروگذار نخواهیم بود.
شاید همه گمان کنند که من 9 سال به عنوان گروگان آینده همسرم در زندان گذراندم. من به دلیل تهمتهای بیاساسی که هیچ پایه و اساسی نداشتند زندانی شدم و اکنون باید اعتراف کنم که من تاوان فعالیتهای سیاسی خود را پرداختم. اکنون من هیچ چیز را محکوم نمیکنم به رغم آن که قضاتی که مرا مورد محاکمه قرار دادند با من خصومت شخصی داشتند. این برداشت شخصی نیست بلکه چیزی است که در زندان با آن برخورد داشتم، در آنجا بر من فشارهای بسیاری میآمد تا در برابر آزادیم به همسرم خیانت کنم، به اصولم خیانت کنم به حزبم خیانت کنم اما من تمام آنها را رد کردم.
به رغم تمام اینها، در تمام این سالها عزم خود را جزم کردم که بازگردم و حتی برای دموکراسی هم که شده، جان دهم. آرزوی من این بود که در کنار همسرم به فعالیت بپردازم اما مرگش مرا وادار ساخت که به جای او برای تحقق آرمانها فعالیت کنم.
نیروی دیکتاتوری که بر پاکستان در طول این زمان طولانی حکمرانی کرد، قصد داشت پایههای برقراری دموکراسی را در کشورمان متزلزل کند. در همین راستا نیروهای سیاسی مخالف و همپیمانانشان سیلی از حملات شخصی را متوجه من و همسرم و فرنزندانم کردند. کاری که آنها آغاز کردهاند در حقیقت نابودی سیاسی شخصیتی و ترور معنویتی است که نخبگان سیاسی برای احیا و پویایی آن 30 سال تلاش کردند. اما ملت پاکستان همواره این حملات شخصی را به شدت رد کرده و ما را در انتخابات آزاد حمایت کردهاند. و به رغم صدماتی که از این حملات متوجه ما شده، ما اعلام میکنیم که با صلابت هر چه بیشتر در برابر نیروی دیکتاتوری ایستادهایم همان طور که در گذشته ایستاده بودیم.
خانواده من همواره سنگینترین هزینهها را برای رسیدن به دموکراسی پرداخته است. انتخابات 8 فوریه گذشته مهمترین حرکت برای گذر از دوره انتقالی به دموکراسی در پاکستان بود. و از صمیم قلب خواهش میکنم، انتخابات روز شنبه 6 سپتامبر به مثابه پیروزی نهایی دموکراسی بر دیکتاتوری و در طولانی مدت فرصتی برای شکست تهدیدات تروریسم باشد.
منبع: روزنامه اماراتی الاتحاد
نظر شما :