فرصت های ایران در دعوای نوظهور قدرت ها

۱۵ شهریور ۱۳۸۷ | ۰۴:۱۳ کد : ۲۶۰۶ اخبار اصلی
سردی اخیر در روابط روسیه و آمریکا موقعیتی را برای ایران فراهم آورده است که در صورت اتخاذ یک دیپلماسی منعطف و آینده نگرانه می توان به نقش ها و فرصت های جدیدی برای تهران در عرصه بین الملل امیدوار بود.
فرصت های ایران در دعوای نوظهور قدرت ها
سردی اخیر در روابط روسیه و آمریکا موقعیتی را برای ایران فراهم آورده است که در صورت اتخاذ یک دیپلماسی منعطف و آینده نگرانه می توان به نقش ها و فرصت های جدیدی برای تهران در عرصه بین الملل امیدوار بود.
 
 
یکی از هنرهای دیپلماسی در جهان امروز این است که فارغ از مرزبندی های سنتی در همراهی با هم پیمانان و عداوت با دشمنان، گزینه ای که بیشترین شانس تامین منافع را دارا است، در دستور کار قرار می دهد. بر اساس این رویکرد همیشه آسانترین مسیر بهترین نیست و گاهی ممکن است مجبور شویم در مسیری قدم بگذاریم که با رویه های پیشین چندان سازگاری ندارد.
شاید بتوان نزاع اخیر در گرجستان و تاثیرپذیری نیروهای موجود در محورهای ایران – روسیه و آمریکا – روسیه از آن را مصداقی بارز از این انعطاف پذیری در دیپلماسی مدرن دانست که بهره گیری صحیح و به جا از آن خود هنری دوچندان می طلبد.
هنگامی که اولین جرقه های نزاع اخیر در گرجستان شعله ور شد، به نظر می رسید که بارزترین پیامد آن بر موضوع هسته ای ایران و تلاش آمریکا برای به تصویب رساندن قطعنامه ای جدید در این مورد، به تاخیر افتادن این روند و نزدیکی بیشتر مسکو به تهران است. اما گذشت زمان و سابقه مناسبات روسیه و ایران نشان داد که شاید این سطحی ترین تحلیل در مورد تاثیر یک رخداد نه چندان قابل پیشی بینی بر یک روند برگشت ناپذیر است.
روسیه همچنان که طی دوران پس از فروپاشی شوروی دشمنی دیرین در مقابل منافع آمریکا در منطقه قفقاز و آسیای میانه محسوب می شود، در موقعیت هایی نظیر نقش آفرینی در گروه 1+5 به دلیل جاه طلبی های نوظهور این کشور برای ادامه حیات و افزایش نفوذ در عرصه بین الملل، به همراهی با واشنگتن و سایر اعضای این گروه گرایش داشته است. به همین دلیل به نظر می رسد که ایران نمی تواند از منظر استراتژیک به همراهی مسکو در ماراتن تصویب قطعنامه های جدید شورای امنیت حساب ویژه ای باز کند.
از طرفی سابقه نه چندان دوستانه مسکو در برهه هایی نظیر جدی شدن بحث بر سر رژیم حقوقی دریای خزر و عمل به وعده هایی نظیر تکمیل به موقع نیروگاه هسته ای بوشهر، به دستگاه دیپلماسی ایران آموخته است که هرگز نمی توان روی حمایت مستمر روس ها از یک توافق دو جانبه اتکا کرد. شاید به همین دلیل است که برخی از تحلیل گران در توصیف روابط تهران و مسکو آن را "ازدواجی مصلحتی" توصیف کرده اند که در مواقع لزوم داماد بدون احساس هر نوع پایبندی، عروسی دیگر اختیار می کند.
توجه به همین نکته بود که باعث شد باوجود اعتراض برخی از ارگان های نزدیک به گروه های تندرو و مخالف حضور آمریکا در منطقه، وزارت خارجه ایران از همان ابتدای شروع نزاع در گرجستان، رویکردی بی طرفانه اتخاذ کرده و طرف های متخاصم را به استفاده از روش های صلح طلبانه برای پایان دادن به این نزاع فراخواند.
به نظر می رسد که دستگاه دیپلماسی ایران پذیرفته است که آتش افروزی اخیر در گرجستان نشانه ای بارز از ماجراجویی روسیه در عرصه بین الملل است و نباید این درگیری را به مثابه فرصتی که قادر است نفع ایران را در ماجرای اتهامات هسته ای تامین کند، تلقی کرد.  
بر همین اساس است که می توان موضع گیری ایران در مورد جنگ گرجستان را نوعی ارسال سیگنال از سوی تهران به واشنگتن نیز قلمداد کرد که بر مبنای آن نقش های جدیدی برای ایران تعریف و پررنگ خواهد شد. جنگ در گرجستان به واشنگتن هشدار داد که نمی تواند با اطمینان به توانایی هم پیمانان خود در تامین منافع آمریکا در منطقه نظیر خط لوله باکو-تفلیس-جیحان امیدوار باشد و در این مورد می توان حتی روی گزینه های غیرمحتمل تر – و ناخوشایند تری از نظر واشنگتن نظیر ایجاد خط لوله ای جدید با گذر از ایران – هم فکر کند.
در این صورت است که ایران به جای نقش آفرینی در قامت دوستی سرخورده برای روسیه، حکم اهرمی کنترلی در مقابل قدرت طلبی های اخیر این کشور را پیدا خواهد کرد که می تواند زمینه گرایش بیشتر در محافل سیاسی آمریکا به سوی نزدیکی به ایران را نیز فراهم آورد.
در حال حاضر با وجود بروز برخی نشانه ها نظیر پاسخ مثبت ایران به پیشنهاد بازگشایی دفتر حفظ منافع آمریکا در تهران، به نظر می رسد بر سر راه عادی سازی روابط میان تهران و واشنگتن موانع زیادی قرار گرفته اند. به گفته کارشناسان اصلی ترین مانع بر سر کار بودن دو دولت محافظه کار در دو کشور است که عادی سازی مناسبات اصولا با ماهیت وجودی آنها سنخیتی ندارد.
با این حال به نظر می رسد که قرار دادن روسیه در یک حالت تردید از احتمال برقراری این مناسبات در موقعیتی که مسکو نمی تواند نقش تهران را در دور جدید قدرت طلبی خود نادیده بگیرد، خالی از فایده نباشد. این سیاست تهران را قادر خواهد ساخت که علاوه بر تامین برخی از انتظاراتش از روسیه در بحث هسته ای، این کشور را در عمل به وعده هایش پیرامون توافق نامه های پیشین نظیر نیروگاه اتمی بوشهر و حتی فروش سلاح تحت فشار و معذوریت قرار دهد.
همچنین تنش های اخیر در روابط آمریکا و روسیه به مثابه فرصتی است که ایران را قادر می سازد از طریق آن قدرت چانه زنی خود را در مورد اختلاف نظرهای امنیتی نظیر مخالفت روسیه و چین برای عضویت ایران در سازمان شانگهای افزایش دهد. 
در حال حاضر سردی روابط غرب با آمریکا که به عقیده بسیاری از کارشناسان بین المللی به دورانی جدید از نقش آفرینی قدرت ها اشاره دارد، به منزله موقعیتی بی نظیر در اختیار دستگاه دیپلماسی ایران است که تنها اتخاذ یک دیپلماسی منعطف و آینده نگر – و نه زود بازدهی نظیر همراهی صرف روسیه در موضوع هسته ای – قادر است زمینه بیشترین بهره مندی را برای سیاست خارجی تهران از این موقعیت فراهم آورد.  

نظر شما :