به بهانه سفر رئیس جمهور لبنان به دمشق
سوریه دروازه لبنان به سوی جهان است
کريم جعفرى: امروز – چهارشنبه 23 مردادماه خورشیدی – اولین هیئت بلندپایه لبنانی به سوریه سفر می کند، به همين بهانه به بررسی چند روند مهم در این حوزه و تاثیرات سیاسی آن در منطقه مىپردازيم.
در دنیای سیاست آنچه که جایی برای تعریف کردن و ثابت ماندن ندارد، اختلافات و دشمنیهاست. تاریخ بشریت از ابتدا تاکنون همواره نمونه های بسیاری از این گونه حرکات را به خود دیده و تجربه ای از اختلافات نیست که در دوره ای به دوستی و رفع کدورت منجر نشود. آنچه در طول روزهای گذشته جامعه ملتهب و سیاست زده لبنان را به خود مشغول کرده بود، همین اختلافهای سیاسی و دسته بندی های خاص گروهی بود، لبنانیها علاوه بر اختلافات درونی به شدت با سوری ها هم اختلاف داشته و دارند که باز هم این اختلاف ها در چند سطح تعریف می شود.
امروز – چهارشنبه 23 مردادماه خورشیدی – اولین هیئت بلندپایه لبنانی به سوریه سفر می کند، در این مجال برآنیم تا به بررسی چند روند مهم در این حوزه و تاثیرات سیاسی آن در منطقه بپردازیم. لبنان روز گذشته دولت خود را شناخت و این دولت توانست از مجلس ملی رای لازم با تایید بالایی را کسب کند. امروز که میشل سلیمان وارد دمشق می شود در کادر همراه خود برخی از وزیران دولت را دارد، تا بتواند با قدرت بیشتری با سوری ها صحبت کند، اما چند سوال مهم در این میان مطرح می شود که شاید مهمترین آن چرایی انتخاب دمشق به عنوان مقصد اول رئیسجمهور لبنان باشد؛ علی رغم طرح دعاوی بسیار توسط جریان موسوم به 14 مارس است؟ برای پاسخ به این سوال باید نگاهی به جغرافیا و تاریخ سوریه و لبنان داشته باشیم تا به این موضوع بهتر و بیشتر واقف شویم. لبنان با مساحتی بالغ بر 10هزار کیلومتر مربع، در غرب خود در ساحل دریای مدیترانه واقع شده و از شمال و مشرق هم با سوریه هم مرز است، جنوب لبنان را هم سرزمین های اشغالی فلسطین در برگرفته است؛ همین جغرافیا بسیاری از مسایل را میان سوریه و لبنان به صورت مشترک در آورده است که این خود علاوه بر تاریخ بلند روابط دو سرزمین است. سوریه و لبنان تا پایان جنگ جهانی اول تابع عثمانی بودند و طبق معاهده ورسای تحت قیمومت فرانسوی ها درآمدند و جدایی از اینجا آغاز شد. این روابط در طول دوران 60 ساله گذشته همواره دستخوش تحولات گوناگون بوده که اوج آن را می توان به حادثه ترور رفیق حریری در فوریه سال 2005 مربوط دانست.
ترور حریری روابط دو طرف را وارد مرحله بسیار حساس کرد، جریانها و احزاب مخالف نظام سوریه، از این حادثه نهایت بهره برداری را کرده و از آن به عنوان حربه ای در راستای تحت فشار قرار دادن دمشق استفاده کردند. سوریه در بهار سال 2005 نیروهای نظامی خود را از لبنان خارج کرد و این پس از آن بود که جریان تشکیل شده موسوم به 14مارس ترور حریری را به دمشق و دستگاه اطلاعاتی آن نسبت داد. پس از ترور رفیق حریری موج ترورها در لبنان همچنان ادامه یافت و برخی از نمایندگان پارلمان و شخصیت های دیگر هم هدف قرار گرفتند که در تمام این موارد همیشه سوریه به عنوان متهم معرفی می شد. . امری که صحت آن تاکنون ثبت نشده است.
در بعد دیگر می توان به بهره برداری برخی از کشورهای غربی مخالف سوریه از این ماجرا اشاره کرد، اما آنچه امروز در دمشق در حال رخ دادن است، نه تنها سفر ساده رئیس جمهور لبنان به یک کشور دیگر است، بلکه سفر سلیمان به سوریه پیام های دیگری هم دربر دارد. از 7 ماه مارس 2005 که دیداری میان بشار اسد و امیل لحود رئیس جمهور وقت لبنان صورت گرفت، این اولین دیدار میان دو مقام بلندپایه سوری– لبنانی است. نکته دوم در مورد این سفر به زمان آن باز می گردد؛ فردا 24 مردادماه مطابق است با پایان جنگ 33 روزه اسراییل علیه لبنان و پیروزی مقاومت اسلامی لبنان. سلیمان که در آن زمان فرمانده ارتش لبنان بود، توانست با همکاری گسترده با مقاومت اسلامی، این جنگ را به پایان برساند و از این رو می توان گفت، او به نوعی پیامدار این جنگ برای طرف سوری است که در طول دوران جنگ به شدت از مقاومت اسلامی لبنان حمایت می کرد و با پیروزی مقاومت اسلامی در جنگ، این کشور هم به عنوان شریک پیروز جنگ شناخته شد.
البته در بعد دیگر سفر رئیس جمهور لبنان به سوریه می تواند پیام های مختلف دیگری هم به همراه داشته باشد. امروز منطقه خاورمیانه میان دو موج متفاوت تقسیم شده است. موج اول که به عنوان محور مقاومت شناخته می شود و به رهبری ایران، سوریه، مقاومت لبنان، مقاومت اسلامی فلسطین و برخی از گروههای مقاومت در عراق را با خود دارد. موج دوم که تحت رهبری آمریکا قرار دارد، شامل کشورهای مصر، اردن و کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس است. رژیم اسراییل از این کشورها حمایت می کند و در اصطلاح سیاسی آمریکا و غرب این کشورها، جبهه میانه روها را در خاورمیانه شکل می دهند. در لبنان نیز تلاش شد تا گروه های طرفدار غرب با انجام اقدامات متفاوت، خود را وارد حوزه کشورهای معتدل نند که این امر با پیروزی مقاومت اسلامی لبنان در جنگ 33 روزه راه به جایی نبرد.
سفر امروز سلیمان به دمشق پیام آشکاری بود به رهبران جریان غربگرا در لبنان که این کشور همچنان در محور مقاومت قرار دارد و اگر در غیر این صورت بود، باید سلیمان ابتدا به مصر و یا عربستان می رفت؛ سوریه دروازه لبنان به سمت کشورهای عربی است و آنچه امروز در حال رخ دادن در منطقه است، نشانگر تغییر بازی های سیاسی در منطقه است، بازی هایی که نشان می دهد محور مقاومت در خاورمیانه از پتانسیل های بالایی برخوردار است و ایران و سوریه به عنوان رهبران اصلی این محور توانایی ها و ظرفیت های بسیاری دارند.
روز گذشته سعد حریری که علیه مقامات سوری بسیار حرف زده و شخص رئیس جمهور این کشور را متهم به دخالت در ترور پدرش کرده، اعلام کرد به سوریه نخواهد رفت، اما از رئیس جمهور می خواهد تا به مسایل موجود میان دو کشور رسیدگی کند، نظر او در مورد همکاری سوریه با دادگاه بین المللی ترور حریری بود که به نظر می رسد در دیدار سلیمان با اسد در مورد آن صحبت نشود. انتظار می رود در این دیدار مسایل مختلفی از جمله تبادل سفیر و آغاز روابط دیپلماتیک، تعیین حدود مرزی و سرنوشت نهایی مزارع شبعا، سرنوشت زندانیان لبنانی در سوریه و همچنین روابط اقتصادی و سرمایه گذرای مطرح شود. به هر حال سوری ها به صورت بی سابقه ای از سلیمان پذیرایی خواهند کرد و سلیمان نیز با دست پر از دمشق به بیروت بازخواهد گشت. سوریه بازی کردن نقش های بزرگ تر در خاورمیانه را شروع کرده و کسی هم نمی تواند چندان مانع این امر گردد.
نظر شما :