نگاهى به مطبوعات جهان-12 آگوست 2008
*نیویورک تایمز:گرجستان کبریتی در انبار باروت روسیه -*فایننشال تایمز: بحران قطع برق در ایران-*دویچه وله:مردم اسرائیل یا «نمایندگان و سربازان رژیم صهیونیستی»؟-
نیویورک تایمز:گرجستان کبریتی در انبار باروت روسیه درحالی که یک جنگ نظامی خونبار نامتناسب میان روسیه و گرجستان درگرفته است، حتی بازیگران اصلی این جنگ نیز از این که چگونه کشمکشهای کوچک مرزی ناگهان چنین سریع به یک درگیری تمام عیار تبدیل شد که دولت و حتی خود کشور گرجستان را تهدید میکند، شگفت زده شدهاند.چندین مقام آمریکایی و گرجی عنوان میکنند که برخلاف حملهی روسیه به افغانستان در سال 1979، اقدامی که در آن نیروهای شوروی پیش از حمله متمرکز شدند، به نظر نمیرسید که روسیه آمادهی یک حمله بوده باشد. آنها اعلام میکنند دیپلماتهای روسی حتی تا روز پنجشنبه (آغاز درگیری) نخست در تلاش بودند مذاکرات میان گرجستان و اوستیای جنوبی آغاز شود. اوستیای جنوبی، منطقهی جداییخواه گرجستان است که پس از فروپاشی شوروی در سال 1990، جنگی را با گرجستان، جمهوری پیشین اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی آغاز کرد تا بتواند برای خود کشوری مستقل شود. اگرچه هیچ کشوری در جهان این جمهوری را به رسمیت نشناخته است، اما این منطقه به همراه آبخازیا عملا به طور مستقل امور خود را اداره میکنند. اگرچه در نتیجه آن جنگ تفلیس پذیرفت مقداری خودمختاری به این دو منطقه که گرجستان آنها را شورشی مینامد، بدهد، اما این دو جمهوری در دفاع از هدف نخستین خود که همانا کسب استقلال بود، از پای ننشستند و تا کنون به جنگ خود با نیروهای گرجی ادامه دادهاند. یک مقام ارشد آمریکایی میگوید به نظر نمیرسد که پیش از آغاز یک جنگ تمام عیار، دو طرف در مورد آن اندیشیده باشند و چنین گسترده تجهیزات خود را به کار گیرند. تا شب آغاز درگیری به نظر میرسید روسیه یک نقش سازنده خواهد داشت. اما اگرچه دلایل و تشدید حمله روسیه سیاست خارجی گرجستان وغرب را بهت زده کرده است، نشانههای آشکاری وجود دارد مبنی بر این که گرجستان و روسیه از لحاظ تئوری و اگر چه آرام خود را آمادهی این درگیری میکردهاند. چندین عامل دیگر نیز به امکان این جنگ کمک کردهاند. این عوامل شامل توفیقات نظامی روسیه در چچن و حمایت فراوان آمریکا از میخاییل ساکاشویلی، رییسجمهور گرجستان است.پیروزهایی که روسیه در جنگ با جمهوری خودمختار چچن، به دست آورد باعث امنیت داخلی فدراسیون روسیه شد و توانست نیروهای خود را به فرامرزهای خود بفرستد. از سوی دیگر ساکاشویلی شخصیتی است که کرملین هم از لحاظ شخصی و هم از لحاظ سیاسی از او نفرت دارد. افزون بر این، آمریکا با آماده کردن سربازان گرجی برای حضور در عراق، به نظر رسید که به جرات دادن گرجستان برای ورود به جنگی که نمیتوانست پیروز آن باشد کمک کرده باشد. مقامات آمریکایی و یک افسر نظامی که با گرجستان کار کردهاند، اعلام میکنند که نتیجهی این جنگ میتواند فاجعهای برای سیاست خارجی آمریکا شود که تصویر صلاحیتش در منطقه پس از آن که ثابت کرد نمیتواند به گرجستان کمک کند و یا کرملین را تحت فشار قرار دهد، به زیر سوال میرود. این در حالی است که ارتش روسیه حملات خود را بیشتر میکند. زیربنای نظامی و بوروکراتیک روسیه حتی پیش از آنکه ساکاشویلی، رییسجمهور گرجستان در سال 2004 بر سر کار آید و موضع خود را به عنوان یکی از سرسختترین منتقدان کرملین نشان دهد، ساخته شده بود. روسیه در دوران ریاست جمهوری ولادیمیر ولادیمیرویچ پوتین، اعطای شهروندی و توزیع پاسپورتهای روسی را به تقریبا تمام ساکنان بزرگسال اوستیای جنوبی و آبخازیا آغاز کرده بود. آبخازیا یک منطقهی بزرگتر جداییخواه گرجستان است که روسیه نیروهایش را طی هفتهی گذشته در آنجا متمرکز کرده است. غرب نیز نسبت به اعتبار دادن هزاران پاسپورت به شهروندان یک کشور دیگر مشکوک بوده است. یک دیپلمات آمریکایی در سال 2004، هنگامی که روسیه این برنامه را گسترش داده بود، گفته بود: در دست داشتن سندی در دست، یک فرد را شهروند روسیه نمیکند اما کرملین بدون توجه به امتیازهای قانونی، شالودهی یکی از دعواهای خود را برای حمله بنا نهاد و آن این که ارتش و شهروندان روسی در معرض حملهی خارجی قرار گرفتهاند. ساکاشویلی در سالهای پس از این اقدام حتی با وجود هشدارهای روسیه، جرات بیشتری پیدا کرد. هنگامی که در سال 2004 به قدرت رسید، چهار منطقه تحت کنترل گرجستان نبودند اما وی دو منطقهی کوچکتر را به نامهای آجاریا در سال 2004 و تنگه ’کودری’ در سال 2006 با تعداد بسیار اندکی کشته به منطقهی حاکمیت تفلیس بازگرداند. این پیروزیها به وی جرات داد بنابراین اتحاد ملی را محور مرکزی برنامهی خود قرار داد. روسیه اما انتقامجویی را علیه گرجستان در بسیاری جهات آغاز کرد. نخست خدمات هوایی و پستی را میان دو کشور قطع کرد، مرز را بست و صادرات گرجستان را رد کرد. روسیه همچنین پیش از آن که تنگه کودری به زیر کنترل گرجستان بازگردد، کنترل خود را بر چچن تقویت کرده بود. هم اکنون رمضان قدیرف، یک رهبر محلی چچن مدیریت بیشتر این جمهوری همیشه ناآرام را به همراه نیروهای چچنی برخوردار از حمایت کرملین بر عهده دارد.چچن سالها ذهن نیروهای زمینی روسیه را به خود مشغول کرده بود. اما توانایی و قدرت قدیرف روسیه را توانا ساخت تا بسیاری از نیروهایش را در آنجا مستقر کرده و توجه خود را به جای دیگری معطوف کند. به طور همزمان، همانطور که رقابت اراده و توانایی میان گرجستان و روسیه شدت پیدا کرد، حمایت آمریکا از ساکاشویلی در داخل سیاست خارجی واشنگتن تنشزا شد و نظرات مخالف را ایجاد کرد. بدین گونه که بعضی از دیپلماتها ساکاشویلی را سیاستمداری غیر عادی محسوب کردهاند، کسی که میتواند گرجستان را در امتداد خطوط یک دموکراسی غربی بار دیگر سر و سامان دهد و سمبل تغییر در کشورهای پس از دوران شوروی شود که از لحاظ سیاسی در شرف نابودی هستند. ساکاشویلی با نشان دادن خود به عنوان یک آدم ژرفاندیش که رهبری ستونی از جنبشهای دموکراسی خواهانه را در منطقه بر عهده دارد، این دیدگاه را تقویت کرد. در مقابل دیگر دیپلماتها نگرانند از این که هم پرسونای (وجهه) ساکاشویلی و هم برنامههایش چالشی غیر آشکار برای کرملین باشد و این که ساکاشویلی خودش را به سمبل چیز دیگری تبدیل کند: شک و تردید روسیه در مورد نیات آمریکا در امپراتوری کهن کرملین. آنها از این نگرانند که وی روسیه و آمریکا را به دعواهایی بکشاند که آمریکا خواهان آن نیست. این حس به ویژه در میان متخصصان روسی صادق است که میگویند بدون توجه به امتیازات ساکاشویلی، نسنجیدگی و ناسیونالیسمش بعضی وقتها از خود وی نیز بیشتر میشود! افزون بر این، عدم حمایت محض آمریکا از دموکراسی جوان گرجستان و تنها کمک به مسلح شدن این کشور ضعیف به این خطرات دامن زده است. ساکاشویلی به هنگام رسیدن به قدرت و ترغیب واشنگتن، قاطعانه از ماموریتهای آمریکا در افغانستان و عراق استقبال کرد. در حالی که او در آغاز عملا چیز برای پیشنهاد نداشت زیرا ارتش گرجستان کوچک، با رهبری ضعیف، با تجهیزات بد و ضعیف بود. اما خیزش ساکاشویلی خیلی خوب با نیاز فوری آمریکا به حمایت سیاسی و سربازان خارجی درعراق همزمان شد. پیشنهاد او برای فرستادن سربازان گرجی به عراق با تلاش پنتاگون برای بازسازی از سر تا پای نیروهای گرجستان تناسب داشت. آمریکا در سطوح بالاتر، به بازنویسی دکترین نظامی گرجستان و آموزش فرماندهان و افسران ارتش آن کمک کرد. در سطح جوخهها، تفنگداران و سربازان آمریکایی آموزشهای اساسی درگیری را به سربازان گرجی آموزش دادند. در عین حال، گرجستان باز تجهیز نیروهای خود را با تسلیحات، هواپیماهای بدون سرنشین تجسسی، تجهیزات مدیریت میدان جنگ و ارتباطاتی، خودروهای زرهی و ذخایر مهمات اسراییلی و آمریکایی آغاز کرد. هدف آشکار از این اقدامات اما هل دادن گرجستان به سمت استانداردهای نظامی ناتو بود. مقامات گرجی به طور خصوصی از ترتیب و تجهیزات نظامی استقبال کردند و آشکارا اعلام کردند که شرکت نیروهای ارتش گرجستان در عراق راهی است مطمئن برای این که ارتش گرجی آمادهی ’اتحاد دوبارهی ملی’ شود. اصطلاح ’اتحاد دوبارهی ملی’ حسن تعبیری است از گزینهی پیش رو برای بازگرداندن آبخازیا و اوستیای جنوبی به زیر کنترل گرجستان که مقامات تفلیس از آن استفاده میکنند و بالاخره تمام این سیاستها هفتهی گذشته با یکدیگر برخورد کردند.یک مقام آمریکایی کارشناس امور گرجستان در حالی که آمریکا پاسخ بعدی علنی خود را برنامهریزی میکند، خواست نامش فاش نشود از با مشکل مواجه شدن تمام کارها خبر داد. او میگوید: ساکاشویلی نسنجیده عمل کرده است و به روسیه دلیل حمله داده است.
وی عنوان میدارد که این حمله ترسآور، نامتناسب و ... است و زمینههای یک محکومیت قوی را ایجاد کرده است. اما پرسشی که سریعا به ذهن متبادر میشود این است که روسیه برای نشاندن گرجستان بر سر جایش، چقدر تلاش خواهد کرد؟ تا کنون هیچ نشانهی آشکاری از تمایل کرملین برای مذاکره با طرف گرجی دیده نمیشود. یک تحقیر ملی در حال رخ داده است. این مقام میگوید گرجیها تقریبا همه چیز را از دست دادهاند. ما همیشه به آنها میگفتیم که این کار را نکنید زیرا اهداف روسها محدود نیست. فایننشال تایمز: بحران قطع برق در ایران برای اغلب ایرانی ها قطعی برق در این اواخر، یادآور کمبود شدید انرژی است که تقریباً به مدت یک دهه پس از انقلاب اسلامی 1979 تحمل کردند. قطعی برق که در تابستان جاری دست کم دو ساعت در روز ادامه داشته است، دمای هوا را تا گرمای 50 درجه هم رسانده و زندگی و کار را مختل کرده است. صف های طولانی در مقابل جایگاه های بنزین و بانک ها تشکیل شده و تولید کارخانجات، شرکت های خصوصی و سازمان های مختلف تحت تأثیر قرار گرفته است.سه دهه پیش قطع برق به عنوان جزئی از زندگی روزمره مردم پذیرفته شده بود اما ایرانی ها اکنون می پرسند چگونه است بااینکه رکورد درآمد نفت شکسته شده و به 54 میلیارد دلار در شش ماهه اول سال جاری رسیده، بااینحال اثرات آن بر استاندارد زندگی مردم اینقدر ناچیز بوده است؟درصورتیکه که قیمت ها در همین حد باقی بماند، درآمد ایران با دراختیار داشتن دومین منابع عظیم نفت و گاز دنیا ممکن است در سال جاری به 120 میلیارد دلار برسد. این تقریباً دوبرابر درآمد سال گذشته است.اقتصاددانان و سیاستمداران اصلاح طلب، بحران برق را شاهدی از ناتوانی دولت در هدایت درآمد نفت به سوی توسعه زیرساخت های کشور می بینند. چهار سال پیش مجلس تحت کنترل اکثریت محافظه کار، اولین قدم خود را برای مجبور کردن دولت اصلاح طلب به ثابت نگه داشتن بهای کالاهای اساسی و خدماتی نظیر برق، بنزین و آب برداشت. توضیح رسمی هم این بود که این اقدام به کاهش تورم کمک می کند. این درحالی بود که اصلاح طلبان اعتقاد داشتند به مردم دو گزینه قیمت های پائینتر و یا دعوت به دموکراسی بیشتر داده شده است. محمود احمدی نژاد رئیس جمهور ایران هم از همان موضع سود برد و انتخابات سال بعد را با وعده رفاه همگانی برنده شد. محمد خوش چهره، نماینده سابق مجلس که از حامیان اقدام مجلس در ثابت نگهداشتن بهای برق بود، حالا می گوید قرار بر این بوده که ثابت نگهداشتن قیمت ها برای مدت کوتاهی باشد و دولت را به عنوان مسؤول ادامه آن سرزنش می کند. او گفت: «ادامه ثابت ماندن قیمت ها یک اشتباه بود و خود یکی از عوامل کم کاری در سرمایه گذاری در بخش برق بوده است.»دولت از خشکسالی به عنوان عامل اصلی کمبود برق یاد می کند، اما کارشناسان با رد این ادعا می گویند 90 درصد از 38,000 مگاوات برق تولیدی کشور در نیروگاه های حرارتی- و نه آبی- تولید می شوند. رسانه های ایران هم ادعا می کنند تولید برق در حال حاضر 15 درصد کمتر از میزان مصرف آن است. کارشناسان امور برق اعتقاد دارند تحریم های بین المللی علیه برنامه هسته ای ایران نیز با پرخطر نشان دادن سرمایه گذاری (در این کشور) در بروز این مشکل نقش داشته است. تأمین قطعات یدکی دیگر مثل گذشته آسان نیست. آنها می گویند توسعه و نوسازی نیروگاه های برق با سرعت کم، و نیز افزایش مصرف سالانه تا حد میانگین 10 درصد، عوامل اصلی عقب ماندگی در این بخش است.وزارت نیرو عمدتاً درنتیجه سیاست عدم افزایش هزینه (های خدماتی)، با کمبود 20,000 میلیارد ریالی در بودجه روبرو است.محمد احمدیان معاون وزیر نیرو به یک روزنامه ایرانی گفت که دولت برای تأمین یارانه سال پیش، 100,000 میلیارد هزینه کرده است. تحلیلگران تردید دارند در آینده نزدیک تحولی در بخش برق بوجود آید. ضمناً آنها هشدار می دهند بحران فعلی می تواند به تشدید تورم منجر شود. نرخ تورم درحال حاضر 4/26 درصد است که به بالا رفتن بهای تمام شده اقلام ساخت داخل انجامیده است. دویچه وله:مردم اسرائیل یا «نمایندگان و سربازان رژیم صهیونیستی»؟ حدود یک ماه پیش معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان میراث فرهنگی، ملت ایران را دوست همهی ملتها از جمله مردم اسرائیل خوانده بود. این سخنان پس از واکنشهای تندی که به دنبال داشت، از سوی اسفندیار رحیممشایی تکذیب شد. او روز یکشنبه در یک نشست مطبوعاتی تاکید میکند: «برای هزارمین بار میگویم که با همهی مردم دنیا حتی مردم آمریکا و اسرائیل دوست هستیم.» برخی از منتقدان رحیممشایی، یهودیان مهاجر اسرائیل را «سربازان رژیم صهیونیستی» میخوانند.اسفندیار رحیممشایی اواخر تیرماه گفته بود، هیچ ملتی با مردم ایران دشمن نیست و ما نیز با مردم جهان حتا با مردم آمریکا و اسرائیل دوست هستیم. این سخنان بازتاب گستردهای در رسانههای داخل و خارج داشت و با اعتراضها و مخالفتهای تندی روبرو شد. معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان میراث فرهنگی در توضیحاتی که به عنوان تکذیب گفتههای قبلی او مطرح شده مینویسد، از آنجا که به کار بردن واژهی ملت «به مفهوم پذیرش یک جامعه سیاسی در قالب یک حاکمیت سیاسی است» منظور او مردم اسرائیل بوده است. رحیممشایی دامنهی شمول این مفهوم را نیز به ساکنان اصلی این منطقه محدود میکند که به زعم او اکثریتشان «تفکر صهیونیستها را به رسمیت نمیشناسند.»به رغم توضیحات رحیممشایی، ارگان مطبوعاتی سپاه پاسداران در روز سوم مرداد مینویسد: «صحبت از مردم و ملتها با چنین ادبیاتی در شرایط حاضر بسیار ابهامآفرین و فاقد ارزشهای عملکردی و یقینا مشکلآفرین است.» رئیس مجلس نیز ششم مردادماه، بدون نام بردن از معاون رئیس جمهور «برخی اظهارات در مورد مردم اسرائیل و آمریکا» را که به گفتهی او «وسیله تبلیغاتی رسانههای بیگانه گردید» تأسفبار خوانده است. علی لاریجانی به مدیران دولتی توصیه میکند که «با درک شرایط کشور سنجیده سخن بگویند» و هشدار میدهد که «حریف هیچگاه اصلاحات بعدی شما را مورد توجه قرار نمیدهد.» رحیم مشایی در یک نشست خبری، با تاکید بر سخنان قبلیاش، به انتقادهای مطرح شده نیز پاسخ داد. او با اشاره به اظهارات لاریجانی میگوید: «اتفاقا این حرف در شرایط حساس کشور قیمت بیشتری دارد.»چند ساعت پیش از نشست خبری روز یکشنبه، علی مطهری در نطقی که در مجلس ایراد شد، به گفتههای قبلی معاون رئیس جمهور اشاره کرد که به اعتقاد او «عواطف همه علاقمندان به انقلاب اسلامی را جریحهدار ساخته.» این نمایندهی اصولگرا از رئیس جمهور میخواهد که «تصمیم مقتضی را درباره وی اتخاذ نماید.» عصر روز یکشنبه خبرگزاری فارس، از قول حجتالاسلام محمد حسن رحیمیان، سخنانی از ایتالله خمینی را نقل میکند که در آن برخورد با یهودیان اسکان داده شده در اسرائیل مشروع خوانده شده. بنابراین گزارش، نماینده ولی فقیه در بنیاد شهید و امور ایثارگران، در مصاحبه با نشریهی «شاهد یاران» با استناد به گفتههای یک مقام فلسطینی میگوید، آیتالله خمینی اعتقاد داشت که «همه یهودیانی که در فلسطین اشغالی اسکان داده شدهاند در حکم همان سربازان و اجزاء رژیم غاصب هستند.»به رغم جنجالی که بر سر اظهارات رئیس سازمان میراث فرهنگی برپا شده، به نظر میرسد که موضع او تفاوت چندانی با مواضع رسمی جمهوری اسلامی نداشته باشد. در جمهوری اسلامی گاهی حساب مردم را از حکومت اسرائیل جدا میکنند و در مواردی، از جمله در رویدادهای ورزشی، هر تبعهی اسرائیل نمایندهی دولت و حکومت این کشور تلقی میشود. روز شنبه آیتالله یزدی رئیس جامعهی مدرسین حوزهی علمیهی قم، در دیدار با تکواندوکاران اعزامی به مسابقات المپیک پکن، میگوید: «عدم رویارویی ورزشکاران ایرانی در برابر صهیونیستها برای کشور ما یک برجستگی و امتیاز به حساب میآید.»محسن رضایی فرمانده سابق سپاه و دبیر فعلی مجمع تشخیص مصلحت نظام، سیام تیرماه، دولتمردان ایران را، که به گفتهی او «گاهی هولوکاست را نفی میکنند و گاهی از ملت اسرائیل دفاع میکنند»، به افراط و تفریط متهم کرده و تاکید میکند: «ملت و دولت اسرائیل هر دو نامشروعاند.» سایت تابناک، که ظاهرا به محسن رضایی تعلق دارد، روز یکشنبه رحیممشایی را «دوست وفادار مردم اسرائیل» میخواند و تکرار سخنان قبلی او را نتیجهی «مماشات مقامات و مسئولان کشور» عنوان میکند. معاون رئیس جمهور در توضیحاتی که در مورد اظهاراتش داده، با اشاره به این که محمود احمدینژاد بارها گفته اسرائیل باید از صفحهی روزگار محو شود، تاکید میکند: «جالب است بدانید نظر من تندتر از [نظر] آقای رئیس جمهور است.»
وی عنوان میدارد که این حمله ترسآور، نامتناسب و ... است و زمینههای یک محکومیت قوی را ایجاد کرده است. اما پرسشی که سریعا به ذهن متبادر میشود این است که روسیه برای نشاندن گرجستان بر سر جایش، چقدر تلاش خواهد کرد؟ تا کنون هیچ نشانهی آشکاری از تمایل کرملین برای مذاکره با طرف گرجی دیده نمیشود. یک تحقیر ملی در حال رخ داده است. این مقام میگوید گرجیها تقریبا همه چیز را از دست دادهاند. ما همیشه به آنها میگفتیم که این کار را نکنید زیرا اهداف روسها محدود نیست. فایننشال تایمز: بحران قطع برق در ایران برای اغلب ایرانی ها قطعی برق در این اواخر، یادآور کمبود شدید انرژی است که تقریباً به مدت یک دهه پس از انقلاب اسلامی 1979 تحمل کردند. قطعی برق که در تابستان جاری دست کم دو ساعت در روز ادامه داشته است، دمای هوا را تا گرمای 50 درجه هم رسانده و زندگی و کار را مختل کرده است. صف های طولانی در مقابل جایگاه های بنزین و بانک ها تشکیل شده و تولید کارخانجات، شرکت های خصوصی و سازمان های مختلف تحت تأثیر قرار گرفته است.سه دهه پیش قطع برق به عنوان جزئی از زندگی روزمره مردم پذیرفته شده بود اما ایرانی ها اکنون می پرسند چگونه است بااینکه رکورد درآمد نفت شکسته شده و به 54 میلیارد دلار در شش ماهه اول سال جاری رسیده، بااینحال اثرات آن بر استاندارد زندگی مردم اینقدر ناچیز بوده است؟درصورتیکه که قیمت ها در همین حد باقی بماند، درآمد ایران با دراختیار داشتن دومین منابع عظیم نفت و گاز دنیا ممکن است در سال جاری به 120 میلیارد دلار برسد. این تقریباً دوبرابر درآمد سال گذشته است.اقتصاددانان و سیاستمداران اصلاح طلب، بحران برق را شاهدی از ناتوانی دولت در هدایت درآمد نفت به سوی توسعه زیرساخت های کشور می بینند. چهار سال پیش مجلس تحت کنترل اکثریت محافظه کار، اولین قدم خود را برای مجبور کردن دولت اصلاح طلب به ثابت نگه داشتن بهای کالاهای اساسی و خدماتی نظیر برق، بنزین و آب برداشت. توضیح رسمی هم این بود که این اقدام به کاهش تورم کمک می کند. این درحالی بود که اصلاح طلبان اعتقاد داشتند به مردم دو گزینه قیمت های پائینتر و یا دعوت به دموکراسی بیشتر داده شده است. محمود احمدی نژاد رئیس جمهور ایران هم از همان موضع سود برد و انتخابات سال بعد را با وعده رفاه همگانی برنده شد. محمد خوش چهره، نماینده سابق مجلس که از حامیان اقدام مجلس در ثابت نگهداشتن بهای برق بود، حالا می گوید قرار بر این بوده که ثابت نگهداشتن قیمت ها برای مدت کوتاهی باشد و دولت را به عنوان مسؤول ادامه آن سرزنش می کند. او گفت: «ادامه ثابت ماندن قیمت ها یک اشتباه بود و خود یکی از عوامل کم کاری در سرمایه گذاری در بخش برق بوده است.»دولت از خشکسالی به عنوان عامل اصلی کمبود برق یاد می کند، اما کارشناسان با رد این ادعا می گویند 90 درصد از 38,000 مگاوات برق تولیدی کشور در نیروگاه های حرارتی- و نه آبی- تولید می شوند. رسانه های ایران هم ادعا می کنند تولید برق در حال حاضر 15 درصد کمتر از میزان مصرف آن است. کارشناسان امور برق اعتقاد دارند تحریم های بین المللی علیه برنامه هسته ای ایران نیز با پرخطر نشان دادن سرمایه گذاری (در این کشور) در بروز این مشکل نقش داشته است. تأمین قطعات یدکی دیگر مثل گذشته آسان نیست. آنها می گویند توسعه و نوسازی نیروگاه های برق با سرعت کم، و نیز افزایش مصرف سالانه تا حد میانگین 10 درصد، عوامل اصلی عقب ماندگی در این بخش است.وزارت نیرو عمدتاً درنتیجه سیاست عدم افزایش هزینه (های خدماتی)، با کمبود 20,000 میلیارد ریالی در بودجه روبرو است.محمد احمدیان معاون وزیر نیرو به یک روزنامه ایرانی گفت که دولت برای تأمین یارانه سال پیش، 100,000 میلیارد هزینه کرده است. تحلیلگران تردید دارند در آینده نزدیک تحولی در بخش برق بوجود آید. ضمناً آنها هشدار می دهند بحران فعلی می تواند به تشدید تورم منجر شود. نرخ تورم درحال حاضر 4/26 درصد است که به بالا رفتن بهای تمام شده اقلام ساخت داخل انجامیده است. دویچه وله:مردم اسرائیل یا «نمایندگان و سربازان رژیم صهیونیستی»؟ حدود یک ماه پیش معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان میراث فرهنگی، ملت ایران را دوست همهی ملتها از جمله مردم اسرائیل خوانده بود. این سخنان پس از واکنشهای تندی که به دنبال داشت، از سوی اسفندیار رحیممشایی تکذیب شد. او روز یکشنبه در یک نشست مطبوعاتی تاکید میکند: «برای هزارمین بار میگویم که با همهی مردم دنیا حتی مردم آمریکا و اسرائیل دوست هستیم.» برخی از منتقدان رحیممشایی، یهودیان مهاجر اسرائیل را «سربازان رژیم صهیونیستی» میخوانند.اسفندیار رحیممشایی اواخر تیرماه گفته بود، هیچ ملتی با مردم ایران دشمن نیست و ما نیز با مردم جهان حتا با مردم آمریکا و اسرائیل دوست هستیم. این سخنان بازتاب گستردهای در رسانههای داخل و خارج داشت و با اعتراضها و مخالفتهای تندی روبرو شد. معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان میراث فرهنگی در توضیحاتی که به عنوان تکذیب گفتههای قبلی او مطرح شده مینویسد، از آنجا که به کار بردن واژهی ملت «به مفهوم پذیرش یک جامعه سیاسی در قالب یک حاکمیت سیاسی است» منظور او مردم اسرائیل بوده است. رحیممشایی دامنهی شمول این مفهوم را نیز به ساکنان اصلی این منطقه محدود میکند که به زعم او اکثریتشان «تفکر صهیونیستها را به رسمیت نمیشناسند.»به رغم توضیحات رحیممشایی، ارگان مطبوعاتی سپاه پاسداران در روز سوم مرداد مینویسد: «صحبت از مردم و ملتها با چنین ادبیاتی در شرایط حاضر بسیار ابهامآفرین و فاقد ارزشهای عملکردی و یقینا مشکلآفرین است.» رئیس مجلس نیز ششم مردادماه، بدون نام بردن از معاون رئیس جمهور «برخی اظهارات در مورد مردم اسرائیل و آمریکا» را که به گفتهی او «وسیله تبلیغاتی رسانههای بیگانه گردید» تأسفبار خوانده است. علی لاریجانی به مدیران دولتی توصیه میکند که «با درک شرایط کشور سنجیده سخن بگویند» و هشدار میدهد که «حریف هیچگاه اصلاحات بعدی شما را مورد توجه قرار نمیدهد.» رحیم مشایی در یک نشست خبری، با تاکید بر سخنان قبلیاش، به انتقادهای مطرح شده نیز پاسخ داد. او با اشاره به اظهارات لاریجانی میگوید: «اتفاقا این حرف در شرایط حساس کشور قیمت بیشتری دارد.»چند ساعت پیش از نشست خبری روز یکشنبه، علی مطهری در نطقی که در مجلس ایراد شد، به گفتههای قبلی معاون رئیس جمهور اشاره کرد که به اعتقاد او «عواطف همه علاقمندان به انقلاب اسلامی را جریحهدار ساخته.» این نمایندهی اصولگرا از رئیس جمهور میخواهد که «تصمیم مقتضی را درباره وی اتخاذ نماید.» عصر روز یکشنبه خبرگزاری فارس، از قول حجتالاسلام محمد حسن رحیمیان، سخنانی از ایتالله خمینی را نقل میکند که در آن برخورد با یهودیان اسکان داده شده در اسرائیل مشروع خوانده شده. بنابراین گزارش، نماینده ولی فقیه در بنیاد شهید و امور ایثارگران، در مصاحبه با نشریهی «شاهد یاران» با استناد به گفتههای یک مقام فلسطینی میگوید، آیتالله خمینی اعتقاد داشت که «همه یهودیانی که در فلسطین اشغالی اسکان داده شدهاند در حکم همان سربازان و اجزاء رژیم غاصب هستند.»به رغم جنجالی که بر سر اظهارات رئیس سازمان میراث فرهنگی برپا شده، به نظر میرسد که موضع او تفاوت چندانی با مواضع رسمی جمهوری اسلامی نداشته باشد. در جمهوری اسلامی گاهی حساب مردم را از حکومت اسرائیل جدا میکنند و در مواردی، از جمله در رویدادهای ورزشی، هر تبعهی اسرائیل نمایندهی دولت و حکومت این کشور تلقی میشود. روز شنبه آیتالله یزدی رئیس جامعهی مدرسین حوزهی علمیهی قم، در دیدار با تکواندوکاران اعزامی به مسابقات المپیک پکن، میگوید: «عدم رویارویی ورزشکاران ایرانی در برابر صهیونیستها برای کشور ما یک برجستگی و امتیاز به حساب میآید.»محسن رضایی فرمانده سابق سپاه و دبیر فعلی مجمع تشخیص مصلحت نظام، سیام تیرماه، دولتمردان ایران را، که به گفتهی او «گاهی هولوکاست را نفی میکنند و گاهی از ملت اسرائیل دفاع میکنند»، به افراط و تفریط متهم کرده و تاکید میکند: «ملت و دولت اسرائیل هر دو نامشروعاند.» سایت تابناک، که ظاهرا به محسن رضایی تعلق دارد، روز یکشنبه رحیممشایی را «دوست وفادار مردم اسرائیل» میخواند و تکرار سخنان قبلی او را نتیجهی «مماشات مقامات و مسئولان کشور» عنوان میکند. معاون رئیس جمهور در توضیحاتی که در مورد اظهاراتش داده، با اشاره به این که محمود احمدینژاد بارها گفته اسرائیل باید از صفحهی روزگار محو شود، تاکید میکند: «جالب است بدانید نظر من تندتر از [نظر] آقای رئیس جمهور است.»
نظر شما :