دیدار صمیمانه مهاجران عراقی با مالکی در آلمان
در برلین اهالی عراق، در حالی با نوری مالکی نخستوزیر کشورشان دیدار کردند که آقای نخستوزیر درد و رنجهای عراق را بر دوش میکشید و تلاش میکرد علاوه بر آن، هم و غم فرزندان عراق را نیز درک کند. چه مشکلاتی که مربوط به امنیت و بازسازی عراق بود و چه مشکلاتی که مهاجران به دلیل مهاجرت اجباری سالها بر دوششان سنگینی کرده بود که بسیاری از دوران ستمگری رژیم بعث آن را متحمل شده بودند. دیدار بسیار خوبی بود. نخستوزیر به حرفهایشان گوش داد، با آنها خندید و به برخی گفتههایشان با همان روحیه ویژه عراقیها نظر داد، به آنها خرده گرفت و نقدشان کرد.
فضای گفت و گوی نزدیک نخست وزیر با فرزندان عراق زمانی صمیمیتر شد که برق سالن رفت و وی خطاب به وزیر برق گفت: «آقای وزیر برق کجایی؟»، این را گفت نه برای این که از وزیر برق بخواهد که به دنبال وصل برق در یک کشور غریب برود، بلکه به او بفهماند که ملت عراق نیازمند برق است و برنامههایی که وعده داده بودی به کجا رسید.
مالکی در این دیدار از وضعیت سیاسی و اقتصادی عراق مفصل صحبت کرد و ماحصل قراردادها و تفاهمنامههای اقتصادی را که با طرفهای آلمانی امضا کرده را به طور کامل توضیح داد.
نخست وزیر درباره وضعیت امنیتی کشور و وضعیت فعلی شهروندان عراقی توضحیاتی داد و گفت: «وضعیت امنیتی بسیار بهبود یافته است. دلیل این ادعا را هم میتوانم با تضمینی که شرکتهای امنیتی خارجی به سرمایهگذاران برای سرمایهگذاری در عراق دادهاند، بدهم. اکنون شرکتهای امنیتی بینالمللی بر جایگاههایی که تا دیروز در دستان گروههای تروریستی بود، مسلط شدهاند و با پاکسازی آن مناطق از حضور تروریستها آنها را برای حضور سرمایهگذاران آماده کردهاند.»
اما نشست نخستوزیر با مهاجران عراقی تنها به صرف تعارف نبود. برخی از شهروندان عراقی از نبود خدمات و عدم احترامی که به شهروندان عراقی از سوی سفارت عراق صورت میگیرد به شدت انتقاد کردند و از مالکی خواستند کنسولگری جدید در آلمان تاسیس شود. در این موقع مالکی از دست اندارکاران خواست به پرسشهای انتقادی منتقدان پاسخ دهند. سپس مالکی وعده داد، خود شخصا برای افتتاح کسنولگری جدید عراق در آلمان اقدام کند تا ارائه خدمات به شهروندان عراقی آسانتر شود. مالکی همچنین گفت، هر کاری که باعث شود شهروندان عراقی ترغیب شوند که به میهنشان بازگردند را انجام میدهد و از آنها میخواهد در بازسازی کشورشان سهیم باشند.
به گفته مطبوعات آلمان استقبال از مالکی در عراق بسیار بالا بوده است. آنگلا مرکل از او همانند یک رهبر کشور دموکراتیک استقبال کرد و به وی برای ایجاد زمینههای حرکت مدنی و جنبشهای اجتماعی در سایه بازگشت امنیت تبریک گفت.
بر اساس آماری که یکی از روزنامههای چاپ برلین ارائه داده است، 77 درصد رسانههای آلمانی سفر مالکی به آلمان را مثبت ارزیابی کردهاند. 67 درصد نیز گفتهاند که با سفر مالکی به آلمان به این درجه از اطمینان رسیدهاند که میتوانند، به عراق به عنوان کشوری دموکراتیک، مطمئن و صاحب جایگاه در خاورمیانه امیدوار باشند.
سفر مالکی به آلمان را میتوان تحول مثبت در عصر تازه تاریخ عراق دانست. برای نخستین بار، حداقل طی 17 سال گذشته است که یک مقام ارشد عراقی تا این اندازه مورد استقبال قرار میگیرد و این چنین پشتیبانی برای عراق و آیندهاش به ارمغان میآورد.
در کنار استقبال آلمانیها که در مطبوعات آلمان از آن به عنوان شریک تازه آلمان، شریک تازه عربی و شریکی تازه از خاورمیانه یاد کردند، شور و شعفی که عراقیها مقیم آلمان داشتهاند، در خور توجه بود. شاید پیش از این و در زمان رژیم صدام حسین، مقامهای عراقی بسیاری به آلمان سفر میکردند اما هیچ کدام از آنها این چنین شور و شعفی در میان عراقیها به وجود نمیآوردند.
عراقیها این بار همانند بسیاری از مردم متمدن جهان که به هنگام سفر رئیس جمهوری کشورشان به کشوری دیگر در خود احساس غرور میکنند، از سفر مالکی به آلمان احساس غرور کردند. حسن حاتم المذکور استاد دانشگاه، در این باره میگوید، هنگامی که مالکی را از نزدیک دیدم احساس کردم همه عراق و ملت عراق مقابل چشم من هستند. او خود، عراقی بزرگی است.
شاید اظهارات این استاد دانشکاه تا اندازهای ناشی از احساس باشد، که البته از محبت او به نخستوزیر و ملتش سرچشمه میگیرد، اما ادامه صحبتش، احساسش را بهتر نمایان میکند. ما عراقیها همه به نخستوزیرمان امیدواریم. به او احترام میگذاریم و میدانیم که وی تا چه اندازه به سیاستهای سازندهاش امیدوار است. برای او آرزوی توفیق و موفقیت میکنم. شاید برای نخستین بار بود که هنگامی که نخستوزیر مملکتم به آلمان آمد در خود احساس غرور کردم و با افتخار گفتم من عراقی هستم. احساسی که مدتها بود در من کور شده بود و به دلیل حساسیتهایی که نسبت به عراق از زمان رژیم بعث به وجود آمده بود، مدتها بود که در من به وجود نمیآمد. چه، بارها گفتم عراقی نیستم. اما اکنون با افتخار هر کس از من میپرسد اهل کجایی، میگویم عراق.
امیدی که عراقیها به مالکی دارند، بسیار زیاد است. عراقیهای مقیم آلمان واقعا و از صمیم قلب امیدوارند که مالکی در سیاستهایش موفق باشد و عراقی واقعا جدید بسازد. علی السرای، دیگر عراقی مقیم آلمان که او نیز استاد دانشگاه است، در این باره میگوید، سفر او به اروپا از جمله آلمان تاثیر شگرفی بر فعالیتهایش و متعاقبا پیشرفت امور در عراق میگذارد. ما به خوبی میبینیم که وی برای خروج عراق از محنت چگونه تلاش میکند. از صمیم قلب آرزوی موفقیت برای او میکنیم.
حیدر المالکی استاد سابق دانشگاه بغداد و استاد کنونی دانشگاه هامبورگ نیز نسبت به سفر مالکی به آلمان خوشبین است و میگوید: «استقبال از نخستوزیر در نوع خود بینظیر بود. دولت آلمان حمایت کاملی از برنامههای نخستوزیر کرد و ما همه به آینده عراق و خروج کشورمان از محنت و رنج کنونی امیدواریم. نوری مالکی بر پیگیری وضعیت مهاجران بسیار تاکید کرد اما گفت، پیگیری امور نیازمند زمان بیشتری است و ما تلاش میکنیم تمام امکانات را فراهم آوریم تا مهاجران عراقی در خارج احساس غربت نکنند. ما نیز به نخستوزیر حق میدهیم و منتظر میشویم تا به مرور مشکلات حل شود. آن طور که او برای حل مشکلات مهاجران و پناهندگان و دیگر مشکلات عراق مصمم است، ما را دلگرم میکند و باعث میشود ما هم برای کمک به او مصمم شویم.»
کریم البیضانی روزنامهنگار مقیم آلمان به سفر مالکی از زاویه دیگری مینگرد. وی به نشستش با استادان، نخبگان، روزنامهنگاران و صاحبان رسانه اشاره کرد و گفت: «شاید برای نخستین بار باشد که یک مقام ارشد عراقی این چنین صمیمانه و بدون هیچ گونه محدودیتی با نخبگان و روزنامهنگاران در خارج از عراق دیدار میکند. در زمان رژیم بعث هیچ گاه امکان نداشت روزنامهنگار یا خبرنگار سادهای بتواند به آسانی رو در روی یک مقام ارشد عراقی بنشیند، با او صحبت کند، انتقاد کند یا با وی به بحث بنشیند. همچنین برای نخستین بار بود که قومیتهای مختلف عراقی، کردی، مسیحی، صائبی، شبکی، یزیدی و ترکمن با مقام عالی کشورشان آزادانه به گفت و گو نشستند و مشکلاتشان را بیان کردند. حتی برخی از آنها با گلگی و رنجش با نخستوزیر صحبت کردند که وی صبورانه به حرفهای آنها گوش فرا داد و به آرامی پاسخشان را داد.»
وی سپس به خاطرهای از زمان رژیم بعث اشاره میکند و میگوید: «یک بار طارق عزیز در زمانی که وزیر امور خارجه بود، سفری به یکی از کشورهای اروپایی داشت. کسی جرات صحبت با او را نداشت اما یک مسیحی به زحمت خود را به او رساند و با یادآوری این که هممذهب او است مشکل خود را با او مطرح کرد. طارق عزیز از ابتدا تا انتهای صحبتش به او توجه نمیکرد و دائما صحبتش را قطع میکرد و با اطرافیانش حرف میزد. در نهایت رو به او کرد و گفت، بعثی هستی یا خیر. مرد پاسخ داد، خیر. طارق عزیز سپس گفت، در وهله اول من بعثی ام بعد مسیحی. ثانیا این بار چون مسیحی هستی چیزی به تو نمیگویم ولی اگر یک بار دیگر ببینیم که جلوی من سبز شدی یا بشنوم با هر کدام از مقامهای عراقی صحبتی کردی، بلایی بر سرت میآورم که تا عمر داری فراموش نکنی. در ضمن پاسخ این توهینت را به موقع خواهی دید. آن مرد از ترس از محل دور شد. بعدها یکی از نزدیکانش را در عراق شکنجه کردند و کشتند و به وی اطلاع دادند این جزای کار نسنجیدهات در آلمان در برابر جناب وزیر امور خارجه بود.»
نوری مالکی درباره پیمان نامه امنیتی عراق و آمریکا به طور مفصل با مقامهای آلمانی مذاکره کرد و با عراقیهای مقیم آلمان نیز به گفت و گو نشست. وی در این باره گفت: «گفت و گوها میان طرفهای عراقی و آمریکایی در جریان است و مراحل مقدماتی آن به انجام رسیده است. ما تلاش داریم بر سر چگونگی حضور نیروهای آمریکایی در عراق، عقبنشینی نیروهای آمریکایی، چگونگی آمد و شد نیروهای آمریکایی در خاک عراق، خروج عراق از بند 7 منشور سازمان ملل در سال 1991 که پس از جنگ کویت وضع شد و بر اساس آن تحریمهایی متحمل کشورمان شد با طرفهای آمریکایی به نتیجه برسیم و تا کنون به توافقهای ابتدایی در این زمینه نیز رسیدهایم و بسیار امیدواریم در آینده به نتایج مطلوبی برسیم.»
همچنین نوری مالکی اعلام کرد، بیش از یکصد شرکت آلمانی اعلام کردهاند که آمادهاند به عراق بیایند و در پروژههای مختلف سرمایهگذاری کنند. قرار است برخی شرکتهای آلمانی گروههای ویژه خود را به عراق بفرستند تا میزان امکانات عراقیها در تامین امنیت را از نزدیک بسنجند و من از دیگر شرکتها نیز میخواهم همانند آنها عمل کنند تا به وجود امنیت برای سرمایهگذاری در عراق مطمئن شوند.
نظر شما :