آن روی سکه دشمن نوازی آمریکا
دولت بوش طى دو هفته اخير تغييرات شگرفى را در رفتار خود در قبال ايران، عراق و کره شمالى که پيشتر آنها را به عنوان کشورهاى محور شرارت خوانده بود، اعمال کرده است.
ملاقات وزیر خارجه آمریکا با همتای کره شمالی خود در سنگاپور، توافق دولت آمریکا با دولت عراق بر سر یک "افق زمانی" برای عقب نشینی نیروهای آمریکایی از این کشور و حضور ویلیام برنز در مذاکرات ژنو در هفته گذشته موجب شده است تا احتمال ایجاد یک عزم جدید در دولت آمریکا برای تغییر سیاست مواجه با کشورهای محور شرارت تقویت شود.
کاندولیزا رایس، وزیر امور خارجه آمریکا در حالی با "پاک یون چان"، وزیر امور خارجه کره شمالی در سنگاپور ملاقات کرد که این رویداد بلندپایه ترین دیدار میان واشنگتن و کره شمالی از سال 2004 تاکنون توصیف شده است. در آن سال کالین پاول ملاقات مشابهی را با همتای کره شمالی خود داشت.
اما اهمیت این ملاقات تنها به کم سابقه بودن آن محدود نمی شود، زیرا درست در بزنگاهی به وقوع پیوسته است که تنها یک هفته از اعزام معاون وزیر خارجه آمریکا به مذاکرات ژنو پیرامون موضوع هسته ای ایران می گذرد. همچنین در هفته گذشته بود که کاخ سفید اعلام کرد جورج بوش و نوری مالکی، نخست وزیر عراق پس از چند هفته بن بست در مذاکره پیرامون تعیین زمانی مشخص برای عقب نشینی نیروهای آمریکایی از این کشور، بالاخره بر سر یک "افق زمانی" پیرامون این موضوع به توافق رسیدند.
این تحولات به تعبیر برخی از تحلیلگران بیانگر انحراف آشکار در رویکرد دولت آمریکا نسبت به کشورهایی است که در سال 2002 بر اساس طرح محور شرارت رئیس جمهور آمریکا در زمره دشمنان اصلی واشنگتن قرار گرفته بودند. طرحی که عدم گفت و گو با این دشمنان یکی از اصلی ترین ارکان آن بود.
بسیاری از دموکرات های آمریکا این تغییر رویه را نشانه ای بارز از نزدیک شدن دولت بوش به روشی مرکب از مذاکره و تهدید نظامی دانسته اند که باراک اوباما، نامزد این حزب در سخنرانی های خود از آن حمایت کرده است. برخی از تحلیلگران همچنین معتقدند که این روش می تواند به مک کین، نامزد جمهوریخواهان کمک کند تا بدون آن که به عدم وفاداری به بوش متهم شود، از طرح عقب نشینی نیروهای آمریکایی از عراق حمایت کند.
اما این تغییر رویه آشکار موجب برانگیختن انتقاد محافظه کاران نیز شده است که معتقدند بوش در حال پشت پا زدن به اصولی است که در دور اول ریاست جمهوری اش آنها را به عنوان اصولی غیرقابل بازگشت معرفی کرده بود. برای مثال جان بولتون، فرستاده سابق آمریکا به سازمان ملل در این مورد گفته است که تحولات اخیر مانند سوراخ هایی بر روی سدی است که در آستانه متلاشی شدن است.
با این حال مقامات وزارت خارجه آمریکا در مقابل این انتقادها گفته اند که روش جدید از سوی بوش نه یک تغییر سیاست، بلکه تنها تصمیماتی تاکتیکی در موقعیت حساس کنونی است. گوردون جاندرو، سخنگوی شورای امنیت ملی بوش در این مورد گفت که اقدامات اخیر در واقع میوه تلاش های دیپلماتیکی است که واشنگتن طی سال های اخیر دنبال کرده است.
دانان پرینو، معاون مطبوعاتی کاخ سفید هم در مورد رفتار اخیر واشنگتن در قبال ایران و کره شمالی گفت که تا زمانی که این کشورها برنامه های هسته ای خود را به طور کامل کنار نگذارند، دولت بوش در روابط خود با آنها به طور اساسی تجدید نظر نخواهد کرد.
بر همین اساس برخی از کارشناسان سیاست خارجی معتقدند که نباید این تغییر رفتار را خیلی جدی گرفت، زیرا اعطای چنین امتیازاتی معمولا در انتهای دوره روسای پیشین آمریکا هم بعضا دیده شده اند. مثلا رونالد ریگان، در سال 1988 در ماه های پایانی دوران ریاست جمهوراش، علی رغم سیاست های پیشین خود، گفت و گو رسمی با سازمان آزادیبخش فلسطین را آغاز کرد. کلینتون هم در اواخر سال 2000 و در حالی که تنها سه ماه تا پایان دوره زمامداریش باقی مانده بود، مادلین آلبرایت را برای مذاکره با پیونگ یانگ، به کره شمالی اعزام کرد.
بنابراین اکنون این سوال مطرح است که بوش تا چه حد به رویه جدید پایبند خواهد بود. به هر حال تخطی کردن از اصولی که بوش دو ماه پیش در پارلمان اسرائیل آن را نوعی منت کشی در مقابل دشمنان آمریکا توصیف کرده بود، میراثی از وی در ذهن آمریکایی ها و به ویژه جمهوریخواهان بر جای خواهد گذاشت که هرگز زدودنی نخواهد بود.
به همین دلیل برخی از جمهوریخواهان خوشبین معتقدند که اکنون موضوع زمان مطرح است و بالاخره بوش این رویه را کنار خواهد گذاشت. اسکات استنزل، یکی از سخنگویان کاخ سفید در مورد میزان تغییرات به وجود آمده در سیاست خارجه آمریکا، این تغییرات را بسیار کوچک ارزیابی کرده است.
روزنامه نیویورک تایمز در سرمقاله هفته گذشته خود در این راستا ضمن حمایت از انعطاف پذیری جدید رئیس جمهور آمریکا، در مورد واقعی بودن تغییر رفتار وی و عمق تعهدات جدید از سوی واشنگتن در مقابل کشورهای محور شرارت، ابراز تردید کرده است.
گراهام الیسون، یکی از کارشناسان امنیتی آمریکا و استاد دانشگاه هاروارد گفته است که آمادگی اخیر دولت آمریکا برای گفت و گو می تواند مقدمه ای برای بازگشت به راه حل نظامی در مقابل برخی از مشکلات لاینجل سیاست خارجی واشنگتن باشد.
وی در این مورد گفت که تندروها در دولت بوش تمام تلاش خود را برای اصرار بر اهداف کسب نشده ای که ناکامی مذاکرات را تضمین می کنند، خواهند کرد.
بنابراین در حالی که اکنون بروز نشانه های جدید به تعبیر برخی از کارشناسان بر نگاه تازه بوش به سیاست خارجی در ماه های پایانی حضورش در کاخ سفید تاکید داشته و موجب امیدواری در برخی از حامیان مذاکره به جای جنگ شده اند، این نشانه ها می توانند به مثابه پیش درآمدی برای اتخاذ یک روش خصمانه در مقابل دشمنان قسم خورده وی در آینده نزدیک هم تعبیر شوند.
نظر شما :