ژاپن از سیاست امریکا علیه ایران پيروى می کند

۰۸ تیر ۱۳۸۷ | ۱۵:۳۱ کد : ۲۱۷۲ اخبار اصلی
اوکرو ماگازکی، سفیر ژاپن در ایران طی سالهای 1999 تا 2002 است. دیپلماسی ایرانی طی مصاحبه ای دیدگاه های این دیپلمات ژاپنی را در خصوص برنامه هسته ای ایران جویا شده است.
ژاپن از سیاست امریکا علیه ایران پيروى می کند
اوکرو ماگازکی، سفیر ژاپن در ایران طی سالهای 1999 تا 2002 است. دیپلماسی ایرانی طی مصاحبه ای دیدگاه های این دیپلمات ژاپنی را در خصوص برنامه هسته ای ایران جویا شده است.  
 
در یک دهه اخیر اولویت سیاست خارجی ژاپن در رابطه با تحولات منطقه خاورمیانه چه تغییری داشته است؟
ژاپن در دهه های 1970 و 1980 سیاست بسیار مستقلی نسبت به منطقه خاورمیانه داشت. به عنوان مثال، ژاپن از یاسر عرفات برای یک سفر رسمی دعوت به عمل آورد. در همین دوره سیاست ژاپن در قبال ایران نیز سیاست کاملا مستقلی بود. اما بعد از پایان جنگ سرد تغییراتی در روند سیاست خارجی ژاپن به وجود آمد که نقطه عطفی در تغییرات سیاست خارجی ژاپن به شمار می رود. زمانی که جنگ سرد به پایان رسید، یکی از مهم ترین دغدغه های امریکا چگونگی برخورد با ژاپن بود، امریکا پیش از پایان جنگ به ژاپن اجازه می داد که در سیاست خارجی خود روش مستقلی را پیش بگیرد. پس از آنکه استراتژی جدید امریکا پس از جنگ سرد مشخص شد، امریکا که می خواست موضعی سخت تر در قبال ایران، عراق، و روسیه بگیرد از ژاپن خواست تا در رسیدن به اهدافش امریکا را همراهی کند. از آن زمان به بعد، فشارهای زیادی از سوی امریکا به ژاپن وارد آمد تا سیاست خارجی خود را تغییر دهد، و در حال حاضر سیاست خارجی ما شباهت زیادی به سیاست خارجی امریکا دارد.
 
در صورت اتخاذ موضع سرسخت تر امریکا در مقابل ایران و یا افزایش احتمال حمله به ایران، ژاپن چه سیاستی در این مورد اتخاذ خواهد کرد؟
اگر این سوال را از مردم ژاپن بپرسیم، قطعا پاسخ آنها عدم استفاده از هرگونه سلاح خواهد بود. اما از آنجایی که دولت ژاپن سیاست های دیگری را دنبال می کند، درصورتی که امریکا از اقدامات نظامی علیه ایران استفاده کند، ژاپن به نوعی با امریکا همکاری خواهد کرد.
 
چرا در موضوع برنامه هسته ای ایران و اختلافی که ایران و امریکا دارند، ژاپنی ها به عنوان یک واسطه قوی نقش ایفا نمی کنند؟
کشورهای اروپایی و ژاپن هدف مشترکی در برقراری ارتباط با ایران دارند. ما روابطی عادی با ایران داریم و خواهان افزایش روابط اقتصادی خود با ایران هستیم. این همان چیزی است که کشورهای اروپایی نیز خواهان آن هستند. اما مسئله این است که در حال حاضر قدرت های اقتصادی در اتحادیه اروپا با امریکا برابری می کنند. اگر ایالات متحده امریکا تحریم هایی را علیه هریک از کشورهای اروپایی اعمال کند، این به معنای تحریم اتحادیه اروپا است.
 
 بنابراین امریکا هرگز چنین اقدامی نخواهد کرد. اما در مورد ژاپن، موضوع متفاوت است. کشور ژاپن باید به تنهایی در مقابل امریکا ایستادگی کند و البته فشارها علیه ژاپن همواره بیشتر بوده است. البته ژاپن تمایل زیادی برای برقراری روابط خوب با ایران دارد و امریکا نیز از این تمایل ژاپن مطلع است. با وجود آنکه ما از سیاست های خارجی امریکا پیروی می کنیم اما ایالات متحد امریکا می داند که ژاپن به طور بنیادین خواهان برقرای یک ارتباط مستحکم با ایران است.
 
 بنابراین امریکا نمی خواهد ژاپن در برنامه هسته ای ایران مداخله کند. اگر ژاپن به جای یکی از کشورهای اروپایی در پرونده هسته ای ایران نقش داشت، به طور حتم در جبهه ایران قرار می گرفت و امریکا با این پیشینه ذهنی ژاپن را از دخالت در پرونده هسته ای ایران حذف کرد. این دلیل اصلی عدم دخالت ژاپن در پرونده هسته ای ایران است. زمانی که من در ایران بودم در میان کشورهای8G ژاپن از سایر کشورها قابل اعتمادتر بود.و حتی اکنون با توجه به گزارش شبکه خبری بی بی سی در میان افکار عمومی مردم 34 کشور جهان، 32 کشور جهان خواهان افزایش فعالیت های سیاست خارجی ژاپن در عرصه بین المللی شده اند.
 
بنابراین من فکر می کنم که اکنون زمان آن رسیده است که ژاپن نقش پررنگ تری را در جامعه بین المللی ایفا کند، بخصوص در مواردی مانند پرونده هسته ای ایران. زیرا در این مورد خاص من احساس خطر می کنم و فکر می کنم که اگر جنگ دیگری در این منطقه اتفاق بی افتد، ژاپن بیش از هر کشوری تحت تاثیر قرار خواهد گرفت. به عنوان مثال وابستگی ژاپن به خاورمیانه 90 درصد است. ژاپن بیش از هر کشور دیگری خواهان برقراری صلح و ثبات در این منطقه است.
 
 
در گذشته نقش ایالات متحد امریکا در تجارت جهانی بیش از هر کشور دیگری در جهان بود. اما اکنون چین، به یک قدرت اقتصادی تبدیل شده است و کل تبادلات تجاری با چین بیش از تبادلات تجاری کشورهای عربی با امریکا است. بنابراین نقش امریکا به تدریج کاهش خواهد یافت و بدون شک بعد از 5 الی 10 سال این تغییرات تاثیر خود را روی سیاست خارجی ژاپن خواهد گذاشت و به ژاپن اجازه خواهد داد تا بتواند مستقل تر عمل کند.
 
چرا ژاپن برای حل این تناقض از مدل چین استفاده نمی کند؟
پایه های اصلی سیاست خارجی چین بر عدم همبستگی و اتحاد با سایر کشورها استوار شده است. بنابراین در همین ابتدا اصل را بر این قرار داده است که در مقابل امریکا ایستادگی کند. اما نقطه آغاز سیاست خارجی ژاپن زیر سلطه قرار داشته است. بنابراین مدل چینی یک مدل مستقل است و مدل ژاپنی یک مدل تحت سلطه است.
 
کارشناسان معتقدند که ژاپن با توجه به تکنولوژی هسته ای که در حال حاضر در اختیار دارد تا ساخت بمب اتم تنها یک هفته فاصله دارد ولی غرب به این کشور اعتماد کرده است و می داند که ژاپن به سمت ساخت بمب اتم نخواهد رفت. ژاپن بعد از جنگ جهانی دوم چه روندی را طی کرده است که اکنون توانسته به مرحله اعتماد سازی برسد؟ شما پیشنهاد می کنید ایران چگونه می تواند از مدل ژاپن برای اعتماد سازی پیروی کند؟
 
اگر شما مانند امریکا سلاح هسته ای داشته باشید، بدان معنا است که در معرض حملات هسته ای قرار خواهید گرفت. امروز در جنگ عراق شاهد کشته شدن 20 هزار عراقی هستیم. اما اگر این جنگ یک جنگ هسته ای بود این آمار به 2 میلیون 7هزار نفر افزایش می یافت. اگر شما سلاح هسته ای داشته باشید احتمال اینکه دشمن شما با سلاح های هسته ای به شما حمله کند افزایش می یابد، این یکی از دلایلی است که ژاپن نمی خواهد سلاح هسته ای تولید کند.
 
دشمنان اصلی ما در جهان امروز چین و روسیه هستند. هر دوی این کشورها، از قدرت های هسته ای جهان به شمار می روند. ژاپن نمی تواند در مقابل این کشورها از خود دفاع کند، اگر ژاپن به سلاح هسته ای دست پیدا کند واکنش این کشورها در مقابل ژاپن تغییر خواهد کرد. سیاست ژاپن بر اساس سیاست نظامی پایه ریزی نشده است و با وجود آنکه این سیاست توسط امریکا به ژاپن دیکته شده است اما سیاست قدرتمندی است.
 
اگر تصور کنید که هیچ کشور قدرتمندی به شما حمله نخواهد کرد نیازی به سلاح هسته ای نخواهید داشت. اما دستیابی به سلاح هسته ای دشمنان شما را برای حمله به شما تحریک می کند.
 
ایران نگران است که اگر چرخه سوخت هسته را با توانایی خود به دست نیاورد، غرب این اجازه را به ایران نخواهد داد؟ آیا روش توسعه انرژی هسته ای ژاپن می تواند راهکاری برای برون رفت از فضای موجود در ایران باشد؟
مدل ژاپن می تواند نمونه خوبی برای ایران باشد. در حال حاضر شرکت های ژاپنی می توانند تکنولوژی هسته ای خود را به کشورهای دیگر بفروشند. این می تواند روشی برای بورن رفت ایران باشد. اگر ایران تمایل دارد تا به انرژی هسته ای دست پیدا کند، ژاپن نمونه بسیار خوبی برای ایران است.
 
چه پیشنهادی برای خروج ایران از بن بست دارید؟
مسئله این است که اگر ایران تصمیم بگیرد با جامعه بین المللی همکاری کند، دیدگاه جهان نسبت به ایران تغییر خواهد کرد. اگر ایران بتواند رابطه خود با امریکا را از سر بگیرد، تجار امریکایی تجارت با ایران را آغاز خواهند کرد و در آن زمان به طور طبیعی شرایط تغییر خواهد کرد و نمونه این را در چین می بینیم. بنابراین توسعه غنی سازی اورانیوم توسط ایران می تواند در بازه زمانی 10 سال آینده انجام شود. ایران می تواند در حال حاضر از راه های دیگر انرژی هسته ای خود را تامین کند و در آینده به غنی سازی اورانیوم بپردازد.
 
اما این تصمیمی است که ایران خودش باید آن را اتخاذ کند. من فکر می کنم در شرایط کنونی این به نفع ایران نیست که بخواهد به روند غنی سازی اورانیوم ادامه دهد. اگر ایران به تعلیق غنی سازی تن دهد دیدگاه جامعه جهانی نسبت به ایران تغییر خواهد کرد و پس از آن با اعتماد سازی بیشتر ایران می تواند در آینده به غنی سازی اورانیوم ادامه دهد.

نظر شما :