ایران و امریکا از حاجی واشینگتن تا دیوار بی اعتمادی

۰۸ تیر ۱۳۸۷ | ۱۹:۴۶ کد : ۲۱۶۲ تاریخ دیپلماسی
اولین کنسولگری امریکا در تهران چه وقت افتتاح شد؟
ایران و امریکا از حاجی واشینگتن تا دیوار بی اعتمادی
مطابق اسناد، جاستین پرکینز اولین آمریکایی است که در تاریخ به ایران پای گذاشت. در سال ۱۸۵۰ امیر کبیر به حاجی میرزا احمد خان مصلحت گذار ایران در استانبول دستور داد با جورج مارشال وزیر مختار ایالات متحده آمریکا در عثمانی درباره انعقاد قراردادی بین دو دولت وارد مذاکره شود.
 
 این مذاکرات در ۱۹ اکتبر ۱۸۵۱ (۱۲۶۷ هجری قمری) منجر یه انعقاد عهد نامه مودت و کشتیرانی گردید. بر اساس این عهدنامه، روابط بازرگانی و کنسولی بین دو کشور و حق آزادی کشتیرانی در رودخانه‌های دو کشور برقرار شد. همچنین شرط دولت کاملة الوداد میان دو کشور به رسمیت شناخته شد. عهد نامه جدیدی در ۱۳ دسامبر ۱۸۵۶ (۱۲۷۳ هجری قمری) و پس از عزل امیر کبیر میان دو کشور منعقد شد. در آن زمان انگلستان مانع گسترش روابط ایران و آمریکا بود.
 
در سال ۱۸۷۰، ناصرالدین شاه اجازه تأسیس نخستین مرکز مسیونری مذهبی را به آمریکایی‌ها داد به این شرط که فعالیت‌های این مرکز تنها شامل ارمنی‌ها و مسیحیان مقیم تهران شود. با اینحال این مسیونرها از سالها قبل در ارومیه نیز فعالیت های فرهنگی و مذهبی گسترده ای را پیاده کرده بودند.
 
تأسیس سفارتخانه
در ژوئن ۱۸۸۳ آمریکا اقدام به تأسیس کنسولگری در ایران کرد و دیپلمات ارشدی به نام ساموئل گرین بنجامین به تهران فرستاد. دولت ایران هم نخست در سال ۱۸۵۶ ميرزا ابولحسن شيرازی، و سپس در اکتبر ۱۸۸۸ (میلادی) (۱۳۰۶ هجری قمری) حاج حسینقلی خان صدرالسلطنه، فرزند میرزا آقاخان نوری را به عنوان نماینده رسمی به آمریکا فرستاد. وی به نام حاجی واشنگتن در تاریخ ایران ماندگار شده‌است.
 
روابط در حد سفیر بین دو کشور در سال ۱۹۴۴ برقرار شد. والاس موری (Wallace Murray)‌ که در سالهای دهه ۲۰ میلادی دیپلمات ارشد آمریکا در ایران بود، از نخستین سفیران این کشور در ایران شد.
 
 
اولین مستشار امریکایی و اولین اخراج یک امریکایی از ایران
در سال ۱۹۱۰ و در جریان تشدید رقابت‌های استعماری میان روسیه و بریتانیا، دولت وقت ایران، مورگان شوستر و ۴ مستشار آمریکایی را برای دارایی و خزانه داری کشور استخدام کرد.
 
توضیح عکس: مورگان شوستر و همکارانش در کاخ اتابک در تهران در ۱۹۱۱ میلادی
وی در ۱۰ مه ۱۹۱۱ وارد تهران شد و اصلاحات گسترده مالی را به مرحله اجرا گذاشت. نخستین اقدام شوستر گذراندن قانونی برای تمرکز درآمد گمرکات بود. بر اساس این اصلاحات، عواید گمرکات ایران ابتدا به خزانه دولت ریخته می‌شد و سپس سهم روسیه و بریتانیا از عواید گمرکات شمال و جنوب پرداخت می‌شد، درحالیکه پیش از آن عکس این رویه بود.
 
اقدام شوستر موجب خشم روس‌ها شد و دولت روسیه در ۲۹ نوامبر ۱۹۱۱ به ایران اولتیماتوم داد ظرف ۴۸ شوستر را برکنار و از ایران اخراج کند. در ۲۴ دسامبر ۱۹۱۱ مجلس شورای ملی، تن به رای عزل وی داد. شوستر در بازگشت از ایران کتاب «اختناق ایران» را نوشت.
 
در جریان برپایی کنفرانس صلح ورسای، هیات نمایندگی آمریکا از حضور نمایندگان ایران در کنفرانس حمایت کرد اما این درخواست با مخالفت شدید بریتانیا مواجه شد.
 
 این کشور همچنین پس از انتشار خبر عقد قرارداد ۱۹۱۹ وثوق الدوله – ساکس، اعتراض شدید خود را از نقض حاکمیت ملی ایران ابراز داشت. این نخستین بار بود که آمریکا از سیاست انزواطلبی خود در مساله خاورمیانه عدول کرد.
 
با پیروزی انقلاب ۱۹۱۷ روسیه بار دیگر توجه دولت وقت ایران به استخدام کارشناسان مالی آمریکایی جلب شد. این بار آرتور میلسپو به عنوان رئیس مالیه استخدام شد. وی در سال ۱۳۰۱ خورشیدی در راس یک هیات کارشناسی وارد تهران شد و تا سال ۱۳۰۶ (۱۹۲۷) در راس اداره مالیه ایفای وظیفه نمود. اما از آنجا که اصلاحات مدنظر وی با منافع برخی از افراد متنفذ مغایرت داشت سرانجام به کناره گیری وی و ترک ایران انجامید.
 
تا شهریور ۲۰ و اشغال خاک ایران توسط نیروهای متفقین مناسبات ایران و امریکا در حد روابط فرهنگی و اقتصاددی باقی ماند. آمریکایی‌ها که از مدت‌ها قبل به توسعه منابع نفتی ایران علاقه مند شده بودند در زمان نخست وزیری قوام السلطنه مذاکره با تهران را برای عقد قراردادی آغاز کردند.
 
 در آبان سال ۱۳۰۰ (۱۹۲۱) شرکت استاندارد اویل آمریکا با دولت ایران قرارداد بست که به موجب آن امتیاز بهره برداری از معادن نفت ۵ استان مرکزی ایران به مدت ۵۰ سال به این شرکت واگذار می‌شد. اما اعتراض شدید دولتین روسیه و بریتانیا موجب انصراف تهران از معامله با آمریکایی‌ها شد.
 
تلاش شرکت نفتی سینکلر در سال ۱۳۰۳ نیز در پی وقوع مرگ رابرت ایمبری کنسولیار سفارت آمریکا در تهران در جریان واقعه سقاخانه در خیابان شیخ هادی بی نتیجه ماند. وی که مشغول عکس برداری از مراسم تجمع مردم تهران بود به بهانه توهین به مقدسات کشته شد. دولت ایران در پی این حادثه از واشنگتن عذرخواهی و ضمن پرداخت غرامت، ۳ تن از قاتلین را اعدام کرد.
 
در زمان سلطنت رضاشاه، یک حادثه کوچک رانندگی توسط وزیر مختار ایران در واشنگتن به قطع روابط دیپلماتیک میان دو کشور منجر شد. گویا غفار جلال علا (جلال السلطنه) در سال ۱۳۱۴ به دلیل عدم رعایت قوانین رانندگی در آمریکا بازداشت شد، اما پس از پی بردن آمریکایی‌ها به هویت نامبرده وزیر مختار ایران بلافاصله آزاد شد.
 
رضاشاه که منتظر عذرخواهی آمریکایی‌ها بود پس از اجابت نشدن این خواسته دستور احضار وزیر مختار و تعطیلی سفارت ایران را صادر کرد، لیکن دولت آمریکا از تعطیلی سفارت خود در تهران خودداری کرد.
 
 این ماجرا سرانجام با اعزام نماینده ویژه فرانکلین روزولت رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا در سال ۱۳۱۷ (۱۹۳۹) و عذرخواهی رسمی آمریکایی‌ها خاتمه یافت. پس از آن سفارت ایران در واشنگتن بازگشایی شد.
 
کمک خواهی ایران از امریکا
درپی حمله متفقین به ایران در ۳ شهریور ۱۳۲۰ رضا شاه از آمریکایی‌ها کمک خواست اما به دلیلی سردی رورابط میان تهران و واشنگتن در خصوص ماجرای وزیر مختار ایران در آمریکا این درخواست مورد توجه فرانکلین روزولت قرار نگرفت. البته در جریان کنفرانس تهران ایالات متحده آمریکا بریتانیا و اتحاد شوروی استقلال ایران را به رسمیت شناختند.
 
متفقین برای سروسامان دادن به وضعیت اقتصادی ایران و همچنین تسهیل ارسال کمک به روس‌ها با استخدام مستشاران مالی موافقت کردند. بدین ترتیب باردیگر آرتور میلسپو راهی ایران شد. اما این بار نیز وی نتوانست اقدام اساسی در وضعیت مالی ایران ایجاد کند و در سال ۱۳۲۳ تهران را ترک کرد.
 
 ایالات متحده آمریکا در طول جنگ جهانی دوم حدود ۴۵ میلیون دلار در چارچوب قانون وام و اجاره به ایران پرداخت کرد. هم‌زمان برخی از شرکت‌های نفتی آمریکا برای سرمایه گذاری در نفت ایران اعلام آمادگی کردند اما از آنجا که درخواست آمریکایی‌ها موجب طرح درخواست‌های مشابه از سوی روس‌ها و انگلیسی‌ها می‌شد دکتر محمد مصدق در مجلس شورای ملی سیاست موازنه منفی برای پرهیز از واگذاری هرگونه امتیاز نفتی به خارجیان تا پایان جنگ جهانی دوم را مطرح کرد.
 
 
اولتیماتوم امریکا به شوروی
پایان جنگ جهانی دوم ضرورت خروج نیروهای متفقین از ایران را مطرح کرد. استالین به بهانه‌هایی از خروج ارتش سرخ از شمال ایران خودداری کرد. مذاکرات احمد قوام (قوام السلطنه) در مسکو بی نتیجه ماند و ایران مجبور شد به شورای امنیت سازمان ملل متحد شکایت کند.
 
در واکنش به این اقدام اتحاد شوروی نه تنها به خروج نیروهایش از ایران اقدام نکرد بلکه در آذربایجان و کردستان حکومت‌های دست نشانه بوجود آورد.
 
هری ترومن رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا در اول فروردین ۱۳۲۵ (۱۹۴۶) اولتیماتوم داد در صورت خودداری شوروی از خروج نیروهایش از ایران ایالات متحده آمریکا نیز اقدام به بازگرداندن نیروهایش خواهد کرد.
 
 نگرانی استالین از برخورد نظامی با آمریکا که در آن زمان تنها کشور دارنده بمب اتمی بود سرانجام شوروی را به خروج از ایران وادار کرد.
 
هم‌زمان روابط نظامی ایران و آمریکا رو به فزونی گذاشت. در ۳۰ خرداد ‍۱۳۲۶ یک قرارداد ۱۰ میلیون دلاری فروش سلاح به ایران به امضارسید که ارزش واقعی آن حداقل ۷۰ میلیون دلار بود.
 
در ۱۴ مهر ۱۳۲۸ کنگره ایالات متحده آمریکا قانون کمک به دفاع مشترک را به تصویب رساند و مبلغ ۲۷ میلیون دلار کمک نظامی در اختیار ایران قرار داد. در ۴ مرداد ۱۳۲۹ کنگره اصلاحیه‌ای به قانون دفاع مشترک افزود و ایران را از رده کره جنوبی و فیلیپین خارج ساخت و در ردیف ترکیه و یونان قرار داد که مجموع ۱۳۱ میلیون دلار کمک نظامی به این سه کشور اختصاص یافته بود.
 
 
آغاز شکل گیری دیوار بی اعتمادی
سیاست ایالات متحده آمریکا در طول دوران جنبش ملی شدن صنعت نفت و تشکیل دولت دکتر محمد مصدق سه مقطع مشخص را پشت سرگذاشت:
 
همراهی با ایران: در این مقطع آمریکایی‌ها از حق ایران برای کسب حقوقش بر مبنای تقسیم ۵۰ - ۵۰ حمایت کرد. این مرحله با تصویب و اجرای قانون ملی شدن صنعت نفت ایران پایان یافت.
 
میانجیگری : ملی شدن شرکت نفت ایران و انگلیس: احساسات ملی گرایانه در دیگر کشورهای خاورمیانه بویژه در قبال احتمال ملی شدن شرکت آرامکو آمریکا را نگران کرد.[نیازمند منبع] به همین دلیل آمریکا با بریتانیا هم قدم شد که از ملی شدن صنعت نفت ایران حمایت نکند اما در عین حال واشنگتن دو طرف ماجرا را به حل اختلافات از طریق گفت و گو دعوت کرد.
 
همراهی با بریتانیا : با پیروزی وینستون چرچیل در بریتانیا و دویث دیوید آیزنهاور در آمریکا همسویی دو کشور در برخورد با دولت دکتر محمد مصدق شکل گرفت. آمریکایی‌ها مدعی بودند که مماشات در مقابل مصدق نهایت به پیروزی حزب توده و فروافتادن ایران در دامان اتحاد شوروی خواهد انجامید.
 
در نتیجه آمریکا از ایده سرنگونی مصدق حمایت کرد. کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ اولین تجربه سیا در سرنگونی یک دولت خارجی به شمار می‌آید. این عملیات با هدایت کرمیت روزولت مامور مخفی سیا به نام عملیات آژاکس به مرحله اجرا گذاشته شد.
 
روزولت در کتاب خود که در دهه ۱۹۷۰ به چاپ رساند نوشت که محمد رضا شاه پس از بازگشت از تبعید در کاخ مرمر به وی گفت که سلطنتش را بعد از خدا به آمریکا و شخص روزولت مدیون است.
 
امریکا به جای بریتانیا
پیروزی کودتای ۲۸ مرداد موجب جایگزینی ایالات متحده آمریکا به جای بریتانیا در صحنه سیاسی ایران شد. آمریکا با تشکیل کنسرسیوم نفت با انگلستان شریک شد. واشنگتن پرداخت وام ۴۵ میلیون دلاری به ایران را تصویب کرد و ریچارد نیکسون معاون رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا از تهران دیدار کرد. این سفر با سفر محمد رضا شاه از واشنگتن جواب داده شد.
 
در سال ۱۳۳۶ قرارداد مودت ایران و آمریکا به تصویب مجلس شورای ملی رسید.
 
با ورود جان کندی به کاخ سفید فشار آمریکا بر شاه برای درپیش گرفتن اصلاحات افزایش یافت. شاه در اواخر سال ۱۳۴۱ از واشنگتن دیدار کرد و توانست حمایت کندی را جلب کند. در مراجعت از آمریکا شاه انقلاب سفید به همراه اصول ششگانه انقلاب شاه و ملت را به رفراندم گذاشت.
 
کودتای ۲۸ مرداد تأثیر مهمی بر روابط ایران و امریکا گذاشت که هنوز آثار آن در روابط دو کشور محسوس است. در ۱۸ مارس سال ۲۰۰۰ میلادی مادلین آلبرایت وزیر امورخارجه امریکا در سخنرانی خود گفت:
«در سال ۱۹۵۳ امریکا نقش موثری در ترتیب دادن براندازی نخست‌وزیر محبوب ایران محمد مصدق داشت. دولت آیزنهاور معتقد بود که اقداماتش به دلایل استراتژیک موجه‌اند ولی آن کودتا آشکارا باعث پس‌رفت سیر تکامل سیاسی ایران شد و تعجبی ندارد که هنوز بسیاری از ایرانیان از این دخالت امریکا در امور داخلی آنان ناراحت‌اند.»

نظر شما :