بایدها و نبایدهای سیاست خارجی کابینه جدید
عناصر خلاقیت و ابتکار عمل در دیپلماسی دولت چهاردهم
علی مقتدری، پژوهشگر و فعال دیپلماسی مسیر
دیپلماسی ایرانی: همانطورکه در دهههای اخیر به موضوعات و کارگزاران روابط بینالمللی افزوده شده، به تبع آن فهرست اقدامات و گزینهها نیز در طیفی بزرگ، رنگارنگ و متکثر قرار گرفته است. روابط بینالمللی با موضوع جنگ و صلح، بهمراتب سادهتر از روابط بینالمللی با موضوعات سیاست، امنیت، فرهنگ، اقتصاد، توسعه و... است و در نهایت امروز با تنوع در موضوعات، تنوع در ابزار نیز حاصل شده است.
به هر میزانی که تنوع ابزارها بیشتر میشود، زمینه طراحی ابتکارات و پروژههای خلاقانه به صورت تصاعدی گسترش مییابد. برای مثال یک دیپلمات کلاسیک که در گذشته برای حلوفصل یک منازعه اقدام میکرد، در مقایسه با یک دیپلمات مدرن هم دستور کار محدودتر و هم زمینه محدودتری برای خلاقیت داشت. «خلاقیت در دیپلماسی» که نقطه کانونی این یادداشت است، به این مهم دلالت دارد که کنشگر دیپلماتیک در فضایی که رقبا و دشمنان تلاش میکنند تا در جنگ روایتها و آوردگاه اقناع مردم دیگر کشورها و همچنین ملت خود پیشتاز باشند و همچنین در عرصههایی که با احتمال انسداد راهکارهای کلاسیک امکان از دست رفتن منافع باشد، همواره افق دورتری را دیده و گامها را بلندتر از دیگران بردارد. ازآنجاییکه سالهاست جایگاه فرهنگ، ورزش، شهر و سلامت در روابط بینالمللی نهادینه شده است، تکیه صرف بر راهکارهای قدیمی و همیشگی مانند هفتههای فرهنگی، مسابقات ورزشی جام دوستی، پیمان خواهرخواندگی شهری و کمکهای پزشکی، اثربخشی قدیمی خود را ندارد و در حقیقت باید ضمن اجرای طرحهای نوآورانه در چارچوبهای یادشده، به ایدههای ترکیبی نیز اندیشید.
برای مثال همکاریهای محیطزیستی، فرهنگی و شهری در یک طرح ابتکاری دیده شود و بازیگران ایرانی علاقهمند به روابط خارجی، در محیط بینالمللی با یکدیگر همکاری داشته باشند. لماسی مردمبنیان است. مردم و جامعه خود در زمره کنشگران دیپلماسی هستند و حتی اصطلاحی تحت عنوان دیپلماسی شهروندی (Citizen Diplomacy) وجود دارد. همچنین از سوی دیگر، فعالان روابط بینالمللی بهویژه دولتها، اقناع مردم درباره اقدامات خود و پذیرفتهشدن روایات مدنظر خود را مأموریتی مهم میدانند بنابراین کشوری که مردمش بیشترین اثرگذاری فرامرزی را دارند و مردم دیگر کشورها نیز روایاتش را میپذیرند و حتی ایدهها و تولیداتش را جذاب و الهامبخش میدانند، از دیگران موفقتر است.
به عبارت دیگر خلاقیت به جذابیت میافزاید و جذابیت با تقویت اثرگذاری و اقناعگری، دیپلماسی را در تحقق حداکثری منافع ملی یاری میدهد. دستگاه دیپلماسی نوآور و دیپلماتهای خلاق اساسا عملکرد بهتری دارند؛ چراکه علاوه بر ادراک میانرشتهای (که ضرورت تفکر خلاق است)، راهکارهای متنوعی را طراحی میکنند و طرفهای دیگر نمیتوانند ایدههای او را پیشبینی کنند. درحالیکه همه داشتهها، مهارتها و حتی کارتها در یک کنش دیپلماتیک سنتی پیشبینیپذیر است! در بخش پایانی این یادداشت بر مهمترین جایگاه خلاقیت و ابتکار عمل میپردازیم که در ساحت قدرت نرم قرار دارد. سالهاست که در فضای آکادمیک و نیز فضای رسانهای کشور بر اهمیت قدرت نرم تأکید میشود و داشتههای معنایی کشور اعم از آرمانها، ارزشها، فرهنگ و تمدن بهعنوان ستونهای قدرت نرم کشور معرفی میشوند. اما در دو سطح مهم، ظرفیتهای معنایی کشور به اثرگذاری عام و وسیع نرسیده است.
در سطح ملی اهمیت داشتههای معنایی کشور برای پیشبرد منافع ملی بهخوبی تبیین نشده و عوامل خارجی در توصیف چیستی و چگونگی مفاهیمی مانند امنیت، قدرت و توسعه و ارتباط بین آنها برای آحاد افکار عمومی ایرانیان مؤثر بودهاند. در سطح بینالمللی نیز قدرت نرم برخاسته از داشتههای معنایی جمهوری اسلامی ایران برای اقناع و شکلدهی به اذهان مردم منطقه و جهان، متناسب با ظرفیت و ارزشمندیهای موجود اثرگذاری حداکثری نداشته است. خلاقیت در این عرصه موسوم به دیپلماسی عمومی نیز یک ضرورت مهم است و کنشهای تکراری و خالی از نوآوری چهبسا اثری کاملا معکوس داشته باشد.
خلاقیتهای دکتر سیدعباس عراقچی در مأموریتهای مختلف دیپلماتیک اعم از سفیر، معاون آسیا-اقیانوسیه، معاون حقوقی بینالمللی، معاون سیاسی و مذاکرهکننده ارشد که با نمونههای مشهوری مانند تهیه غذای گرم برای آسیبدیدگان شهر یاماداچی در زلزله و سونامی شمال شرق ژاپن در سال 2011 از سوی همسران دیپلماتهای ایرانی، ابتکار عمل در ادوار مذاکرات دوجانبه و چندجانبه، گشایش حوزههای دیپلماسی نوین نظیر دیپلماسی آبهای فرامرزی در وزارت امور خارجه و... شناخته میشود، نویدبخش دورهای در وزارت امور خارجه خواهد بود که «دیپلماسی با همراهی همه مردم و برای همه موضوعات» تحقق یابد و ابتکارات دستگاه دیپلماسی کشور موجبات شگفتی و تحسین همگان را فراهم کند./شرق
نظر شما :