نتانیاهو به‌خوبی از تردید کاخ سفید در اعمال فشار به اسرائیل استفاده کرده است

بی بی در نقش هیتلر

۱۷ مرداد ۱۴۰۳ | ۰۸:۰۰ کد : ۲۰۲۷۵۶۱ اخبار اصلی خاورمیانه
هاشم اورعی در یادداشتی می نویسد: به‌تازگی اسرائیل در دو حمله موشکی به جنوب بیروت و شمال تهران، فؤاد شکر، یکی از فرماندهان حزب‌الله و اسماعیل هنیه، رهبر سیاسی حماس را به شهادت رساند. این اقدامات در پی حمله راکتی به مجدل شمس در جولان و کشته‌شدن ۱۲ کودک و نوجوان انجام شد. حمله اسرائیل به مواضع حزب‌الله پیش‌بینی‌پذیر بود ولی ترور اسماعیل هنیه به‌ویژه در تهران همه را حیرت‌زده و غافلگیر کرد. با وجود ادعای کاخ سفید مبنی بر تمایل‌نداشتن به گسترش منازعات در منطقه، حملات اخیر اسرائیل خطر جنگ در خاورمیانه را به‌شدت افزایش داده است.
بی بی در نقش هیتلر

هاشم اورعی، استاد دانشگاه صنعتی شریف

دیپلماسی ایرانی: به‌تازگی اسرائیل در دو حمله موشکی به جنوب بیروت و شمال تهران، فؤاد شکر، یکی از فرماندهان حزب‌الله و اسماعیل هنیه، رهبر سیاسی حماس را به شهادت رساند. این اقدامات در پی حمله راکتی به مجدل شمس در جولان و کشته‌شدن ۱۲ کودک و نوجوان انجام شد. حمله اسرائیل به مواضع حزب‌الله پیش‌بینی‌پذیر بود ولی ترور اسماعیل هنیه به‌ویژه در تهران همه را حیرت‌زده و غافلگیر کرد. با وجود ادعای کاخ سفید مبنی بر تمایل‌نداشتن به گسترش منازعات در منطقه، حملات اخیر اسرائیل خطر جنگ در خاورمیانه را به‌شدت افزایش داده است.

اعلام اقدامات تلافی‌جویانه از سوی مقامات جمهوری اسلامی و حزب‌الله حاکی از آن است که شرایط می‌تواند از کنترل خارج شود. بدون‌شک جمهوری اسلامی حملات اسرائیل را به‌چالش‌‌کشیدن عمق استراتژیک و شبکه خود در منطقه ارزیابی کرده و دولت ایالات متحده را در این ماجراجویی بی‌تقصیر نمی‌داند. بلافاصله پس از تهاجم موشکی اسرائیل به جنوب بیروت، نیروی هوایی آمریکا پایگاه کتائب حزب‌الله در عراق را بمباران کرد و تعدادی از شبه‌نظامیان این گروه جان باختند.

در شرایط فعلی طرف‌های درگیر اقدامات خود را با توجه به عملیات خصمانه طرف مقابل تنظیم می‌کنند و به‌این‌ترتیب به نقطه‌ای نزدیک می‌شویم که هر‌یک از طرف‌های درگیر برای دستیابی به بیشترین بازدارندگی در طرف دیگر، دست به اقدام زده و به‌این‌ترتیب مهار سطح تنش و جلوگیری از وخیم‌ترشدن اوضاع بسیار دشوار به نظر می‌رسد. از طرف دیگر بی‌توجهی فزاینده اسرائیل به درخواست‌های آمریکا برای پرهیز از بحران منطقه‌ای کاملا آشکار است. ممکن است نتانیاهو با صدور فرمان ترور رهبر سیاسی حماس در تهران به‌دنبال ریل‌گذاری و کشاندن پای ایالات متحده به درگیری نظامی با جمهوری اسلامی باشد. 

البته دولت آمریکا بارها مواضع خود مبنی بر تمایل‌نداشتن به درگیری نظامی با ایران را اعلام کرده است. در‌حال‌حاضر رئیس‌جمهور این کشور عملا از صحنه خارج شده و قدرت فیزیکی و سیاسی او به‌سرعت رو به افول است و معاون رئیس‌جمهور سخت مشغول رقابت انتخاباتی است. اعضای شورای امنیت ملی هم سرگردان از میزان حمایت از اسرائیل و ناتوان در تدوین استراتژی برای پایان‌دادن به جنگ غزه بوده و آنچه ناظران سیاسی مشاهده می‌کنند، کاخ سفیدی در سردرگمی و آشفتگی کامل است.

چنانچه جمهوری اسلامی و محور مقاومت دست به اقدامات تلافی‌جویانه گسترده‌ای زده و اسرائیل و ایالات متحده نیز به عملیات تهاجمی خود ادامه دهند، درگیری تمام‌عیار منطقه‌ای شکل خواهد گرفت. معلوم نیست که نخست‌وزیر اسرائیل موفق شود ایالات متحده را در مسیر رویارویی نظامی با ایران قرار دهد ولی چنانچه سیاست آمریکا به طرف حمایت هر‌چه بیشتر از اسرائیل حرکت کند، ممکن است جلوگیری از درگیری نظامی از طریق برقرار‌بودن خطوط ارتباطی غیرمستقیم بین واشنگتن و تهران دشوار شود.

بسیاری در اسرائیل به دنبال تضعیف این خطوط ارتباطی از طرف کشورهای رابط هستند چون بر این باورند که سیاست‌های منطقه‌ای بایدن همانند باراک اوباما منجر به تقویت ایران و کاهش نفوذ اسرائیل در منطقه شده بنابراین مهم‌ترین مسئله در‌حال‌حاضر مهار سطح تنش و جلوگیری از بروز جنگی تمام‌عیار در منطقه است. از دیدگاه ناظران سیاسی این احتمال وجود دارد که جمهوری اسلامی همراه با محور مقاومت حمله موشکی گسترده‌ای به خاک اسرائیل کرده و در پی آن پای ارتش ایالات متحده در حمایت از اسرائیل به درگیری کشانده شود. این خطرناک‌ترین سناریو و در‌عین‌حال بهترین حالت برای بنیامین نتانیاهو خواهد بود. به همین دلیل است که انتظار می‌رود جمهوری اسلامی گام در دام او ننهاده و هرگونه اقدام تلافی‌جویانه را با هوشمندی کامل طراحی و اجرا کند.

نخست‌وزیر اسرائیل تاکنون به‌خوبی از تردید کاخ سفید در اعمال فشار به اسرائیل استفاده کرده است. با توجه به استقبال پرشور اکثریت اعضای کنگره آمریکا در سخنرانی اخیر او بعید است که او توجهی به نظرات کاخ سفید در شرایطی که ساکنان فعلی آن در روزهای آخر اقامت خود به سر می‌برند، داشته باشد. یک بار دیگر شاهد تکرار تاریخ هستیم. در دهه چهارم قرن بیستم آدولف هیتلر، رهبر نازی‌های آلمان، سودای کشورگشایی در سر می‌پروراند و با اقداماتی تحریک‌آمیز، اروپا به‌ویژه بریتانیا را به رویارویی می‌خواند. با وجود خویشتن‌داری اکثر سیاست‌مداران انگلیسی، چرچیل نظر دیگری داشت. با ورود ارتش نازی به لهستان چرچیل موفق شد دولت بریتانیا را وادار کند که در سوم سپتامبر ۱۹۳۹ به آلمان نازی اعلان جنگ کند و به‌این‌ترتیب با کشیده‌شدن پای بریتانیا به رویارویی نظامی و شروع جنگ جهانی دوم تانگوی چرچیل و هیتلر آغاز شد و شد، آنچه شد.

امروز نتانیاهو پای خود را در جای پای هیتلر گذاشته و لقب برازنده جلاد قرن بیست‌و‌یکم را به خود اختصاص داده است. اقدامات تحریک‌آمیز او با هدف شعله‌ورکردن آتش جنگ این بار نه در اروپا، بلکه در خاورمیانه است و او ایران را بهترین موقعیت در این تانگوی منطقه‌ای می‌بیند. اما جنگ هم به دو طرف نیاز دارد و انتظار می‌رود جمهوری اسلامی با هوشمندی تمام عکس‌العمل خود را در مواجهه با اقدامات خصمانه و تحریک‌آمیز اسرائیل به گونه‌ای تنظیم کند که اوضاع از کنترل خارج نشود. مخلص کلام اینکه جلاد قرن ۲۱ برای ادامه حیات خود در صحنه سیاست به دنبال فرصت است. امروز نیاز مبرم به هنر دیپلماسی در سپهر سیاسی ایران خودنمایی می‌کند./شرق


( ۵ )

نظر شما :

احمد ۱۷ مرداد ۱۴۰۳ | ۱۳:۳۶
قیاس مع الفارق؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
ابراهیم قدیمی ۱۷ مرداد ۱۴۰۳ | ۱۸:۰۵
چرا ابروی نداشته هیتلر را با مقایسه نتان یاهو با او می برید۔میگویند در جهنم مارهائی است که از دست انها به اژدها پناه برده میشود۔در جهنم دنیای صنعتی امپریالیستی صهیونیستی نتان یاهو هائی هستند که از دست انها به هیتلر باید پناه برد۔نتان یاهو وهیتلر باهم قابل مقایسه نیستند۔این کجا وان کجا
شهرام ۲۰ مرداد ۱۴۰۳ | ۲۱:۳۷
سلام، بعد از مدتها بالاخره یک تحلیل منطقی در سایت دیدیم. نظر نویسنده کاملاً درست و عقلانی است. نباید در دام نتانیاهو افتاد، همین مکث ایران، روزانه به گفته خود صهیونیسها، بیش از یک میلیارد دلار ضرر اقتصادی به آنها میزند.