نخست وزیر سابق قرقیزستان در گفت گویی که در اختیار دیپلماسی ایرانی قرار گرفته است
چین بازیگر پرنفوذ جدید خاورمیانه / شانگهای پیمانی برای به چالش کشیدن نظم بین المللی تحت رهبری امریکا
دیپلماسی ایرانی: این روزها چین بیش از هر زمانی در عرصه بین المللی عرضه اندام می کند. از نقش آفرینی برای پایان دادن به تنش میان ایران و عربستان گرفته تا حضور بیش از پیش در پرونده های مختلف خاورمیانه، قطب انرژی جهان و حیات خلوت غرب، همگی نشان از آن دارد که چین بازیگری بالقوه در عرصه جهانی از جمله غرب آسیاست. این در حالی است که سازمان همکاری شانگهای و مجموعه بریکس که رهبری هر دوی آن را چین بر عهده دارد، مجموعه های جذابی برای کشورهایی است که به دنبال بلوکی هستند تا در برابر نفوذ و اعمال قدرت غرب پشتوانه داشته باشند. در این میان نقش عربستان سعودی به عنوان بزرگترین بازیگر عرصه اقتصادی در خاورمیانه و جهان، و تعریف تازه اش در رابطه با چین و غرب از اهمیت به سزایی برخوردار است. در این باره جومارت اوتوربایف، نخست وزیر سابق قرقیزستان گفت وگویی را با پراجکت سیندکیت انجام داده که این مصاحبه به طور اختصاصی در اختیار دیپلماسی ایرانی قرار گرفته است.
اوتوربایف درباره نوع تازه تعامل عربستان سعودی با چین گفت: چرخش عربستان سعودی به سمت چین نشان دهنده نارضایتی این کشور از سیاست ایالات متحده است؛ اما این اولین بار نیست که سعودی ها از این رویکرد برای چانه زنی سیاسی استفاده می کنند. همین چند سال پیش، پیوستن عربستان سعودی، شریک استراتژیک دیرینه ایالات متحده آمریکا، به یک سازمان اقتصادی و امنیتی به رهبری چین و روسیه عملا غیرقابل تصور بود. با این حال، عربستان ماه گذشته یادداشت تفاهمی را امضا کرد که به آن، عنوان "شریک گفت وگو" در سازمان همکاری شانگهای اعطا شد، یعنی اولین گام به سمت عضویت کامل.
او سپس گفت: پایه های سازمان همکاری شانگهای در دهه 1980، زمانی که اتحاد جماهیر شوروی و چین در تلاش بودند تا تنش ها را بر سر مرز مشترک خود کنترل کنند، گذاشته شد و پس از انحلال اتحاد جماهیر شوروی به پنج کشور تبدیل شدند: جمهوری خلق چین، فدراسیون روسیه، قزاقستان، قرقیزستان و تاجیکستان. در سال 2001، گروه موسوم به پنج شانگهای توافق کردند که باید فراتر از تعیین مرزها و غیرنظامی کردن مرزها برای تعمیق همکاری های منطقه ای حرکت کنند و سازمان همکاری شانگهای متولد شد. امروز، سازمان همکاری شانگهای شامل شانگهای پنج، به علاوه هند، پاکستان و ازبکستان است که انتظار می رود ایران نیز در سال جاری به آن ملحق شود. سازمان همکاری شانگهای همچنین دارای 9 شریک گفت وگو به نام ارمنستان، آذربایجان، کامبوج، مصر، نپال، قطر، سریلانکا، ترکیه و اکنون عربستان سعودی است که پنج کشور دیگر نیز همین مسیر را در پیش گرفته اند و سه کشور افغانستان، بلاروس و مغولستان دارای وضعیت ناظر هستند.
نخست وزیر سابق در بررسی جایگاه شانگهای ادامه داد: سازمان همکاری شانگهای نه یک اتحاد نظامی قابل مقایسه با ناتو است و نه یک انجمن اقتصادی صرف. در مقابل، منشور سازمان همکاری شانگهای همکاری امنیتی را به عنوان محور اصلی هدف سازمان ایجاد می کند و اعضای سازمان همکاری شانگهای به طور منظم تمرینات مشترک نظامی و ضد تروریسم را برگزار می کنند. به عنوان مثال، "مانورهای مشترک ضد تروریسم" برای ماه اوت در استان چلیابینسک روسیه برنامه ریزی شده است.
وی سپس گفت: اقدام عربستان سعودی برای پیوستن به سازمان همکاری شانگهای نشان دهنده یک پیروزی برای چین است که به دنبال تقویت نفوذ ژئوپلیتیک خود و به چالش کشیدن نظم بین المللی کنونی به رهبری ایالات متحده بوده است. بخش دیپلماتیک این تلاش بسیار مهم بوده است. به عنوان مثال، کمتر از سه هفته قبل از تصویب تفاهم نامه سازمان همکاری شانگهای توسط عربستان سعودی، با توافقی با میانجیگری چین برای بازگرداندن روابط دیپلماتیک با ایران موافقت کرد. هیچ کس نباید تعجب کند اگر چین به زودی هدف خود را میانجیگری برای حل مناقشه فلسطین و اسرائیل قرار دهد.
او درباره توانایی های چین تاکید کرد: اما این قدرت اقتصادی چین است که چنین دستاوردهای دیپلماتیک را ممکن می کند. تصادفی نیست که در 27 مارس – دو روز قبل از امضای تفاهم نامه سازمان همکاری شانگهای توسط سعودی ها – غول نفتی دولتی آرامکو اعلام کرد که 10 درصد از سهام شرکت پتروشیمی رونگ شنگ چین را به دست آورده است. 3.6 میلیارد دلار آرامکو عربستان که قبلاً بیش از چهار برابر آمریکا نفت خام به چین میفرستاد، اکنون موافقت کرده است که روزانه 690 هزار بشکه نفت خام به پالایشگاههای چین عرضه کند. به نظر می رسد عربستان سعودی وفاداری خود را به بالاترین قیمت پیشنهادی می فروشد. علاوه بر سازمان همکاری شانگهای، این پادشاهی رسماً درخواست کرده است که به گروه دیگری تحت سلطه چین، به نام بریکس ملحق شود که شامل برزیل، روسیه، هند و آفریقای جنوبی می شود. گروه BRICS که در سال 2001 توسط گلدمن ساکس به عنوان یک طبقه دارایی در نظر گرفته شد و در سال 2006، به عنوان یک اتحاد تجاری ظاهر شد و تلاش کرده است خود را به عنوان یک جایگزین ژئوپلیتیکی برای G7 قرار دهد، حتی در مورد راه اندازی یک ارز واحد که می تواند به عنوان جایگزینی برای دلار آمریکا عمل کند، بحث می کند؛ با توجه به اینکه چین 72 درصد از کل تولید ناخالص داخلی بریکس را تشکیل می دهد، این بلوک – احتمالاً به شکل گسترده – می تواند تصمیم بگیرد که پرداخت های تجاری را به "رنمینبی" آغاز کند. حتی اگر هنوز این اتفاق نیفتد، چین ممکن است تصمیم بگیرد که خرید هیدروکربن خود از عربستان سعودی را به رنمینبی تسویه کند، همانطور که با روسیه انجام داده است. با توجه به اینکه چین 10 تا 15 درصد از تقاضای جهانی نفت را به خود اختصاص می دهد، سایر کشورهای تولیدکننده نفت نزدیک نیز ممکن است به همین مسیر کشیده شوند.
نخست وزیر سابق قرقیزستان در پایان خاطرنشان کرد: مطمئناً، چین به این زودیها آمریکا را از خاورمیانه بیرون نمیکند، به ویژه به این دلیل که آمریکا همچنان یک شریک امنیتی اصلی برای اکثر کشورهای حاشیه خلیج فارس است. عربستان سعودی همچنان میزبان پایگاه های نظامی ایالات متحده است و ماه گذشته این دو کشور اولین تمرین مشترک ضد پهپاد خود را در یک مرکز آزمایش نظامی جدید در ریاض به پایان رساندند. در همان هفته، دو شرکت هواپیمایی عربستان سعودی اعلام کردند که قصد دارند 78 هواپیما را به شرکت آمریکایی بوئینگ سفارش دهند و گزینه هایی را برای خرید 43 هواپیما دیگر انتخاب کنند. با این وجود، رد پای رو به رشد چین در خاورمیانه، ایالات متحده را نگران کرده است. در حالی که مقامات ایالات متحده پیامدهای اقدام عربستان سعودی برای پیوستن به سازمان همکاری شانگهای را کم اهمیت جلوه می دهند و می گویند که این اقدام مدت ها به پایان رسیده است، آنها نسبت به پذیرش فناوری 5G هوآوی در خاورمیانه ابراز نگرانی کرده اند و از امارات متحده عربی خواسته اند که این اقدام را تعطیل کند؛ چون آنها را به عنوان مرکز امنیتی چین می دانند.
نظر شما :