عراق در آستانه بحران
ابهام در آینده سیاسی مهمترین همسایه
دیپپلماسی ایرانی: در حالی تحولات از تلاشهای تهران برای تعدیل تنش، تقابل و بنبست سیاسی در عراق حکایت دارد که به نظر میرسد مهمترین همسایه غربی ایران کماکان در وضعیت شکنندهای به سر میبرد. در این زمینه ناصر کنعانی، سخنگوی وزارت امور خارجه، پیشتر راجع به تحولات اخیر عراق تصریح کرده بود: «مسائل عراق برای ما بسیار مهم است و تحولات این کشور را با دقت و حساسیت دنبال میکنیم و در پرتو وجود ارتباطات مثبت و سازنده با برادران و دوستان جریانهای مختلف سیاسی عراق در تلاش هستیم که کمک کنیم دیدگاههای اطراف سیاسی کشور به همدیگر نزدیک شود».
با توجه به فضای کنونی عراق باید عنوان کرد این کشور تا رسیدن به نقطه مطلوب برای خروج از بنبست و بحران سیاسی کنونی فاصله زیادی دارد؛ در ضمن تداوم و تشدید این وضعیت علاوه بر آنکه نشست بغداد با هدف احیای روابط تهران – ریاض را به تأخیر انداخته است، از آن سو تبعات مخرب منفیای بر منافع و امنیت ایران در منطقه خاورمیانه خواهد داشت؛ بهویژه آنکه عراق بهعنوان سرپل ارتباطی جمهوری اسلامی به محور مقاومت در سوریه، لبنان و فلسطین عمل میکند. در نتیجه بیشک به دلیل سنگینی چنین فضایی در عراق، متأثر از تداوم بنبست و مهمتر از آن نرسیدن این کشور به بحرانی تمامعیار، جمهوری اسلامی ایران با درک اهمیت موضوع و با هدف مدیریت رقابتها به این صرافت افتاده که در تعدیل تنشها باز هم شانس خود را برای میانجیگری سیاسی ادامه دهد تا بتواند مهمترین همسایه غربی خود را از باتلاق بنبست سیاسی برهاند. هرچند باز هم احتمال موفقیت در این زمینه بسیار اندک است، اما این مهم دلیلی برای کنارگذاشتن تلاشهای تهران نخواهد بود.
چون با وجود آنکه فعلا لشکرکشی خیابانی مقتدی صدر فروکش کرده است، ولی هرجومرج سیاسی ذیل دوقطبی صدریها و چارچوب هماهنگی ادامه دارد. بعد از تکاپوهای صدر در راستای انحلال پارلمان فعلی به نظر میرسد اختلافات آشکار و پنهان بین دو طرف درگیر (چارچوب هماهنگی و جریان صدر) حول محور قانون انتخابات و کمیسیون انتخاباتی دور میزند. هرچند حتی اگر در نهایت این اختلافنظرها به پایان برسد و به دنبالش پارلمان کنونی منحل شود و انتخابات زودهنگام دیگری در راه باشد، باز هم تنشهای سیاسی با شدت و ضعف ادامه پیدا خواهد کرد. مبین این مهم به اوضاع و شرایط سیاسی حال حاضر عراق بازمیگردد که نتیجه انتخابات زودهنگام قبلی است. پیرو نکته یادشده، اگر عراق دوباره به سمت برگزاری انتخابات زودهنگام دیگری حرکت کند، هیچ حزب، جریان و شخصیتی در این کشور نمیتواند تکرارنشدن بنبست کنونی را ضمانت کند.
ازاینرو این احتمال وجود دارد که چارچوب هماهنگی مانع از انحلال پارلمان فعلی خواهد شد. البته باید این را هم در نظر داشت که حذف یک حزب و جریان سیاسی مانند صدر هم ممکن نیست و اساسا هیچ ابتکاری بدون مشارکت همه احزاب سیاسی موفقیتی در پی نخواهد داشت.
به موازات آنچه گفته شد، در نوع تعامل یا تقابل چارچوب هماهنگی با جریان صدر نیز شکاف رفتاری شکل گرفته است؛ کمااینکه عمده احزاب چارچوب هماهنگی از تحصن هواداران خود به دنبال اقدام صدریها برای اعتراض و حمله چندباره به پارلمان عراق حمایت و حتی آن را واکنشی قانونی ناشی از اراده مردم برای تشکیل یک دولت تلقی کردند. در آن سو برخی ائتلافهای این جریان (چارچوب هماهنگی) از مشارکت در تقابل خیابانی امتناع ورزیدند. البته به باور برخی از کارشناسان، تعویق اعتراضات خیابانی صدریها، برگزاری نشست اخیر بین رؤسای سه قوه در عراق و مهمتر از همه احتمال دیدار هادی العامری، رئیس ائتلاف فتح با مقتدی صدر در آینده نزدیک میتواند تا حدی گره از کار عراق بگشاید؛ بهویژه آنکه خودداری ائتلافهای عضو چارچوب هماهنگی ازجمله ائتلاف بدر برای مشارکت علیه تظاهرات اخیر هواداران صدر، شرایط را در راستای ایفای نقش میانجی بین همه جریانها فراهم کرده است. بااینحال، واقعیت امر آن است که حتی با درنظرگرفتن درستی این فرض، موفقیت تلاشهای میانجیگرایانه به میزان واکنش صدریها بستگی دارد.
همانگونه که بارها تأکید شد، اگرچه شاید در نگاه اول سناریوی تقسیم قدرت یک سناریوی مطلوب از منظر چارچوب هماهنگی، آنهم در شرایط فعلی باشد؛ کمااینکه در برههای چارچوب هماهنگی به مشارکت حداقلی در قدرت تن داده بود، ولی در تحلیلی عمیقتر آنگونه که پیداست مقتدی صدر به کمتر از تصاحب کل قدرت و زعامت کامل بر امور عراق با حذف کامل جریان رقیب (چارچوب هماهنگی) قناعت نمیکند.
ازاینرو عملا بازیگری و صحنهگردانی مقتدی صدر هرگونه تلاشی برای ثبات سیاسی در عراق و تشکیل دولت را ناکام میگذارد. همچنان که در این مدت تحرکات تهران برای ایجاد ثبات سیاسی در عراق راه به جایی نبرده است؛ چراکه از دید رهبر جریان صدر، تهران حامی مهمترین رقیب سیاسی او (چارچوب هماهنگی) است. بنابراین تا به اکنون نه کوششهای ایرج مسجدی، سفیر سابق و نه محمدکاظم آلصادق، سفیر فعلی ایران در عراق و نه حتی سفرهای مکرر اسماعیل قاآنی، فرمانده نیروی قدس سپاه، به عراق نتیجهبخش نبوده است./شرق
نظر شما :