پایان کار مهره سوخته

ایمن الظواهری، پیشکش طالبان و پاکستان برای بهبود رابطه با امریکا

۱۱ مرداد ۱۴۰۱ | ۲۰:۰۰ کد : ۲۰۱۳۶۰۱ آسیا و آفریقا انتخاب سردبیر
هایده فقیری در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: ظواهری مهره ای سوخته بود که در سناریوی تقویت داعش و دیگر گروه های جدایی طلب منطقه در افغانستان، یک مزاحم محسوب می شد و حالا با رفتنش به تقویت اجرای توافقات سه جانبه میان ایالات متحده امریکا، پاکستان و طالبان کمک کرده است.
ایمن الظواهری، پیشکش طالبان و پاکستان برای بهبود رابطه با امریکا

نویسنده: هایده فقیری 

دیپلماسی ایرانی: جو بایدن حالا می تواند نفس راحتی بکشد. بعد از انتقادهای روز افزون در مورد نحوه خروج از افغانستان او حالا از کشته شدن "ایمن الظواهری" بدون حضور گسترده نظامی در خاک افغانستان به عنوان دلیلی برای خروج از افغانستان بهره برد. او در اعلام خبر رسمی ترور ظواهری گفت: "برای حمایت از مردم امریکا ما نیازی به حضور نیروهایمان در افغانستان نداری."

اما ایمن الظواهری که توانسته بود در تمام سال های گذشته خود را مخفی نگه دارد، چگونه شناسایی و هدف قرار گرفت؟ 

منطقه "شیرپور" جایی که ظواهری در آنجا هدف قرار گرفته است، در محدوه ای کاملا حفاظت شده به عنوان "ساحه سبز" و در چندصد متری سفارت وقت ایالات متحده امریکا قرار دارد. این منطقه بعد از تسلط طالبان بر کابل به محل زندگی رهبران طالبان تبدیل شده است. طالبان طی هفته های اول حضور خویش در کابل، تمام خانه های این منطقه را بازرسی و هویت ساکنین آن را تثبیت کردند و از آنجایی که این منطقه به ارگ (کاخ ریاست جمهوری)، سفارت های کشورهای مختلف مقیم کابل نزدیک بوده و همچنین محل زندگی رهبران طالبان است دارای شدیدترین و جدی ترین تدابیر امنیتی است. 

با این اوصاف چگونه ایمن الظواهری و خانواده اش به این منطقه منتقل و ساکن شده اند؟ فردی که حین حمله در بالکن خانه محل اقامتش بدون هیچ هراس و یا تدابیر احتیاطی معمول برای چنین افرادی حضور داشته است.

دو سناریوی پایین در مورد نحوه شناسایی و ترور وی محتمل است:

1-    وی بدون اطلاع طالبان در این منطقه مستقر شده بود و دستگاه های اطلاعاتی امریکا موفق به شناسایی موصوف شده و وی را هدف قرار داده اند.

2-    طالبان با ارائه اطمینان به ظواهری وی را به منطقه ای تحت مدیریت خود انتقال داده و با افشای محل اختفای وی به جانب امریکایی، زمینه ترور وی را مساعد ساخته اند. 

سناریوی اول با توجه به توضیحاتی که در بالا در مورد محل هدف قرار گرفتن و تدابیر اتخاذ شده در این منطقه از جانب طالبان ارائه نمودم ناممکن به نظر می رسد. 

برای شرح محتمل بودن سناریوی دوم باید کمی به عقب برگردیم و چند سوال را پاسخ بگوییم؛

1-    چرا سراج الدین حقانی (وی فعلا وزیر داخله طالبان می باشد) که در لیست ده ملیون دلاری برنامه "پاداش برای عدالت" وزارت امور خارجه امریکا قرار دارد، هدف قرار نمی گیرد؟ کسی که موارد مستندی از کشتار اتباع ایالات متحده امریکا و متحدین وی را در کارنامه خود دارد؟ 

سراج الدین حقانی بعد از تسلط طالبان بر افغانستان و با رایزنی سرویس اطلاعاتی پاکستان در ولایت خوست افغانستان نشستی را با عوامل آژانس اطلاعات مرکزی ایالات متحده امریکا برگزار نمود که منجر به توافقاتی دو جانبه گردید، ایالات متحده امریکا از هدف قرار گرفتن وی دست بر می داشت و وی و جریان وابسته به وی در ساختار قدرت طالبان مورد حمایت قرار می گرفتند. بر اساس این توافق وی که حتی CIA عکس کاملی از وی در اختیار نداشت، فردای بازگشت به کابل به آکادمی پلیس رفت و برای اولین بار چهره خود را رسانه ای کرد، از شام روز قبل ده ها رسانه داخلی و بین المللی برای پوششن دادن این برنامه دعوت شده بودند. طی ماه های بعدی خبرنگاران متعدد غربی از جمله "کریستین امان پور" به کابل سفر کردند و مصاحبه های وی با شبکه های خبری مطرح غربی حاوی یک پیام روشن از جانب وی بود؛ جنگ ما با امریکا پایان یافته است و ما خواهان ایجاد رابطه با ایالات متحده امریکا می باشیم.

این توافق در ماه های اخیر گسترده تر شده است.  به شکلی که ایالات متحده امریکا برای تقویت شبکه حقانی در ساختار قدرت طالبان، منابع پولی را مستقیما در اختیار این شبکه قرار می دهد و شبکه حقانی نیز در مقابل اقدام به تقویت گروه های جدایی طلب منطقه نموده است، این اقدامات شامل پناه دادن به رهبران آنها، ایجاد پایگاه های آموزشی در ولایت های خوست و کنر و همچنین توزیع سلاح و مهمات به آنها می شود.

این موضوع به وضوح نشان می دهد که حتی افرادی که در لیست تحت تعقیب ایالات متحده امریکا قرار دارند و شواهد روشنی از کشتار اتباع ایالات متحده امریکا توسط آن ها وجود دارد، در صورتی که در راستای برنامه های این کشور، عمل نمایند، می توانند مورد حمایت قرار گیرند. 

2-    چرا جو بایدن در  بیانیه خویش نامی از طالبان نبرد و آن ها را به خاطر پناه دادن به رهبر القاعده تهدید به انتقام و مجازات نکرد؟ 

جو بایدن بعد از اعلام رسمی این خبر، تلاش کرد تا از این خبر برای افزایش محبوبیت داخلی خود استفاده کند اما وی هیچ تهدیدی را متوجه طالبان که میزبان رهبر القاعده بودند، نکرد، که در چنین مواردی کم سابقه به نظر می رسد.

وزیر امور خارجه ایالات متحده امریکا ضمن متهم کردن تلویحی طالبان به نقض توافق دوحه، با انتخاب حساب شده کلمات، گفت؛ «در مواجهه با عدم تمایل یا ناتوانی طالبان در پایبندی به تعهدات خود، ما به حمایت از مردم افغانستان با کمک‌های بشردوستانه قوی و دفاع از حقوق بشر آنها ادامه خواهیم داد». اگر ظواهری در منطقه ای دور افتاده در مناطق قبایلی افغانستان ترور می شد، امکان داشت از واژه ناتوانی استفاده کرد، اما منطقا نمی شود چنین واژه ای را برای منطقه "شیرپور" کابل استفاده کرد. 

به نظر می رسد وی با درج عامدانه واژه "ناتوانی" راه گریزی را برای توجیه افکار عامه از حضور رهبر القاعده در پایتخت کشوری که رژیم سیاسی حاکم بر آن بر اساس توافق امریکا با آنها (توافق دوحه) به قدرت رسیده و ماهانه کمک های نقدی را از ایالات متحده امریکا دریافت می کند، باز گذاشته است. 

ظواهری مهره ای سوخته بود که در سناریوی تقویت داعش و دیگر گروه های جدایی طلب منطقه در افغانستان، یک مزاحم محسوب می شد و حالا با رفتنش به تقویت اجرای توافقات سه جانبه میان ایالات متحده امریکا، پاکستان و طالبان کمک کرده است. طالبان حالا به غرب اطمینان بیشتری از اجرای سیاست های آنها در منطقه ارائه داده اند و پاکستان که با سقوط بی سابقه ارزش "روپیه" و کمبود شدید منابع ارزی مواجه شده است شانس بیشتری برای دریافت نزدیک به دو میلیارد دلار منابع اختصاص داده شده صندوق بین المللی پول، پیدا خواهد کرد.

کلید واژه ها: افغانستان طالبان ایمن الظواهری کشته شدن ایمن الظواهری پاکستان امریکا و افغانستان امریکا و پاکستان امریکا و پاکستان و افغانستان آنتونی بلینکن جو بایدن خروج امریکا از افغانستان


( ۱۲ )

نظر شما :

ابراهیم قدیمی ۱۳ مرداد ۱۴۰۱ | ۰۳:۰۴
ابتدا عرض کنم هنوز منبع قابل اعتماد مستقلی کشته شدن ایشان را تایید نکرده است۔مانند اسامه۔۔نه ایمن الظواهری ونه اسامه بن لادن ونه داعش و ابوبکر بغدادی جانی ونه القاعده هیچکدام مفید برای مسائل منطقه ما نبودند۔منطقه ما بسازندگی وبالندگی فرهنگی در این جنگل جهانی پر اشوب هستهای وناو هواپیمابری وبمب وموشک و هواپیمای باخلبان وتازگی بی خلبان بیشتر نیازمند است۔ کاشکی ایشان با ان خانواده فرهنگی قابل احترام کار پزشکی خود را دنبال میکرد والودگی روشهای تخریبی نامناسبی که محرک های ان مشخص اند نمی شد۔