اقتصادهای نوظهور به سلطه دلار پایان می دهند؟
اقصاد جهانی هشت دهه از سیطره دلار رنج میبرد
نویسنده: سعید الشهابی
دیپلماسی ایرانی: جنگ جاری در اوکراین به جنبه نظامی محدود نمیشود بلکه جلوههای دیگری به خصوص در زمینه اقتصادی دارد. از زمان آغاز آن غربیها به دنبال راههایی برای محاصره اقتصادی روسیه بودند؛ اما به علت وابستگی اروپاییها به نفت و گاز روسیه که بدون آن بحرانهای اقتصادی و معیشتی رخ خواهد داد، موفقیت گستردهای در این زمینه بدست نیاوردند.
روبل روسیه از زمان آغاز بحران هدف قدرتهای غربی به ویژه آمریکا و انگلیس بوده است. این دو کشور شدیدا تمایل به محقق ساختن دو هدف دارند:شکست روسیه در جنگ و تضعیف راهبردی این کشور.از این رو درگیریای که تا کنون محدود به نظر میرسید، احتمالاً به شکل بسیار خطرناکی تشدید خواهد شد؛ زیرا روسیه با خطر شکست مواجه است و اگر این اتفاق بیفتد، شکست محدودی نخواهد بود بلکه شکستی همه جانبه خواهد بود که ممکن است باعث شود این کشور دیگر قدرتی بزرگ و رقیب آمریکا نباشد.
داستان سیطره ارز آمریکا بر اقتصاد جهانی طولانی است و این امر نه تنها چالشی واقعی برای روسیه بلکه برای اکثریت کشورهای پر جمعیت و دارای اقتصاد بزرگ است که خود را در کشمکش یا رقابت با آمریکا میدانند. به عنوان مثال چین، هند، ایران و نیز روسیه خود را اسیر سیستم بانکی جهانی میدانند.
هفته گذشته آلمان با شرط روسیه برای پرداخت بهای نفت با روبل از طریق یک سازوکار ویژه موافقت کرد.این سازوکار باقی ماندن ارز روسیه در چارچوب عملیات مبادلات تجاری را تضمنی کرد و باعث حفظ ارزش و عدم سقوط روبل شد.به موجب این سازوکار بسیاری از کشورهای اروپایی به واردات نفت و گاز روسیه که ضرورتی برای تداوم اقتصاد این کشورها است، ادامه دادند.
اینچنین به نقش مهم ارز کشورها در کشمکشهای سیاسی و نظامی پی برده میشود.اگر نفت و گاز نبود چه بسا روسیه با بحرانهای اقتصادی بزرگی روبرو میشد که مانع از تعامل اقتصادیاش با خارج میشد.به نظر میرسد تاکنون روسیه با این سیاست ثبات اقتصاد و ارز داخلی خود را تضمین کرده است.
روسیه میداند وخامت ارزش ارز داخلی شاخص واقعی برای وخامت اقتصاد است. این اتفاقی است که برای ایران بعد از انقلاب این کشور افتاد و همچنان از آن رنج میبرد.به این ترتیب که ارزش ارز این کشور به صورت تدریجی کاهش یافت چرا که نمیتواند بهای فروش نفت خود را با دلار دریافت کند.
در طول هشت دهه گذشته آمریکا جایگاه بین المللی خود را تثبیت کرده و بر نظام بانکی بین المللی و سازوکارهای آن سیطره یافته است و به این ترتیب میتواند اقتصاد کشورهای را هر زمان که بخواهد هدف قرار دهد.
در اینجا به چند نکته پی میبریم؛ نخست: نقش ارز در تضمین تداوم و بهبود اقتصاد کشورها و اینکه اهمیت آن کمتر از سایر ابزارهای قدرت نیست. _دوم: هدف قرار دادن ارزها سلاحی است که آمریکا برای تضعیف توانایی مخالفان خود استفاده میکند. سوم: سیطره دلار بر اقتصاد جهانی منبع نگرانی کشورهای دوست و غیر دوست آمریکا بوده و هست و این کشورها بسیار به عبور از دلار یا طرح ارزی جایگزین فکر میکنند.
چهارم: ارزهای پیشنهاد شده از جمله یورو تاکنون نتوانستهاند دلار را از جایگاه خود در عرصه اقتصادی و مالی بین المللی دور کنند.پنجم:کشورهای غیر دوست آمریکا تاکنون موفق به پیدا کردن جایگزینی برای دلار و کنار گذاشتن آن از معاملات بین المللی خود نشدهاند.
ششم: شیوه تبادل کالا میان کشورها تاحدودی موفق بوده است؛ اما نتوانسته است کاملا دلار را کنار بزند. کشوری مانند چین میتواند برای کاهش محدودیتهای ناشی از تسلط دلار آمریکا بر سیستمهای مالی بینالمللی تلاشهای خود را تشدید کند.احساس ضرورت برای یافتن جایگزین احساسی مشترک نزد بانکهای بزرگ سرمایه گذاری بینالمللی مانند گلدمن ساکس، کردیت سوئیس و جی پی مورگان و نیز بانکهای چینی، روسی و هندی است.
چند هفته پیش عربستان به امکان پذیرش یوان چین به جای دلار در جریان فروش نفت خود به چین اشاره کرد.برخی کارشناسان باور دارند اعطای اجازه برای پرداختهای نفتی با استفاده از یوان راه را برای تاسیس سیستمی موازی در سطح بین الملل هموار میکند.
علیرغم دشواری تعویض دلار، نوسانات و بحران های سیاسی ایجاب میکند کشورهای دارای اقتصادهای نوظهور مانند چین، هند، ژاپن و اتحادیه اروپا به منظور یافتن ارزی برای ذخایر پولی جهانی شدیدا تلاش کنند. ارزی که به سلطه دلار پایان میدهد. در این راستا منتفی نیست که این امر یکی از پیامدهای بحران فزاینده اوکراین باشد.
منبع: القدس العربی
نظر شما :