بهای سنگینی که می تواند برای کل ملت ایران تحمیل شود

تضعیف مذاکره‌کنندگان با کدام هدف؟

۱۶ فروردین ۱۴۰۱ | ۰۹:۲۳ کد : ۲۰۱۰۹۸۰ اخبار داخلی پرونده هسته ای نگاه ایرانی
سید محمد صادق خرازی در یادداشتی می نویسد: برخی منتقدان که علیه هر نوع مذاکره و مذاکره‌کننده‌ای در پشت سر او در خط مقدم، جبهه می‌گیرند، کدام مصلحت عمومی یا منفعت ملی را تامین می‌کنند؟ چرا عده‌ای از بیم «دستاوردسازی» امکان هر نوع توافقی را می‌گیرند، مگر نه اینکه دستاورد مذاکره‌ای در چنین حد و توافقی در این سطح برای عموم مردم و جمیع جریانات سیاسی و اجتماعی است؟ مگر برجام فقط برای جناحی خاص دستاورد و برای جناحی دیگر خسران داشت که احیای آن چنین باشد؟ تضعیف مذاکره‌کنندگان به هر بهانه، بهایی سنگین برای کل ملت ایران دارد؛ خصوصا در شرایط بین‌المللی خاصی که در آن به سر می‌بریم.
تضعیف مذاکره‌کنندگان با کدام هدف؟

دیپلماسی ایرانی: در دیپلماسی، مذاکره ابزاری است برای تامین منافع ملی؛ مذاکره نه هدف است و نه مقصود؛ مسیری است برای رسیدن به مقصد. مذاکره‌کننده را به سرباز خط مقدم جبهه تشبیه می‌‌کنند که برای هدفی ورای خواست شخصی و سلیقه سیاسی مبارزه می‌کند؛ در مذاکره می‌خندد و دست می‌دهد اما مبارزه می‌کند؛ سلاح او کلمات است و فتح او توافق. حال اگر مذاکره‌ای با هدف حل مساله‌‌ای ملی و بین‌المللی و تامین منافع ملی باشد، آن مبارزه به مراتب سخت‌تر و پشتیبانی از مذاکره‌کنندگان واجب‌تر است.

در هشت ماهی که از استقرار تیم جدید مذاکره‌کنندگان هسته‌ای می‌گذرد، کماکان شاهد فشارهایی به آنها بودیم که در هشت سال تلاش‌های تیم قبلی وجود داشت؛ بعضا ابزار و ادبیات نقد نیز همان است که بود.

انتظار این بود که منتقدان با در نظر گرفتن شرایط خطیر کشور و اعتماد رهبری نظام به مذاکره‌کنندگان در تمام ادوار و ضرورت رفع تحریم‌ها برای حل مشکلات، در جبهه پشتیبان، خط مقدم را یاری می‌دادند. مساله تیم آقایان ظریف و امیرعبداللهیان یا مذاکره عراقچی و باقری‌کنی نیست؛ مذاکره‌کنندگان برای خود مبارزه نمی‌کنند بلکه برای هدفی بزرگتر و ملی تلاش می‌کنند؛ پیش از آن هم که سکان مذاکرات در اختیار آقایان روحانی، لاریجانی و جلیلی بود، آنان طبق مصوبات کلان نظام و چارچوب‌ها و خط قرمزهای تعیین شده پیش رفتند و هرگز رهبری نظام حمایتشان را از آنها دریغ نکردند. چون هر یک از این مذاکره‌کنندگان، نه فرستادگان جناح سیاسی و دولت مستقر، که نمایندگان نظام و مردم در مصاف خارجی هستند. با هر نقدی که به هر دولتی می‌توان داشت، چه خاتمی، احمدی‌نژاد، روحانی یا رئیسی اما نمی‌توان و نباید قوای مذاکره‌کنندگان را تضعیف کرد و نقدها به اصول و روش‌های مدیریت اجرایی را به عرصه سیاست خارجی و مذاکره ملی گره زد.

چه کسی باور می‌کند که مذاکره‌کننده‌ای با تائید نظام بر سر مساله‌ای به اهمیت احیای برجام و لغو تحریم‌ها با طرفین خارجی مبارزه کند و خطوط قرمز نظام را رعایت نکرده باشد و توافق هم حاصل شود؟

برخی منتقدان که علیه هر نوع مذاکره و مذاکره‌کننده‌ای در پشت سر او در خط مقدم، جبهه می‌گیرند، کدام مصلحت عمومی یا منفعت ملی را تامین می‌کنند؟ چرا عده‌ای از بیم «دستاوردسازی» امکان هر نوع توافقی را می‌گیرند، مگر نه اینکه دستاورد مذاکره‌ای در چنین حد و توافقی در این سطح برای عموم مردم و جمیع جریانات سیاسی و اجتماعی است؟ مگر برجام فقط برای جناحی خاص دستاورد و برای جناحی دیگر خسران داشت که احیای آن چنین باشد؟ تضعیف مذاکره‌کنندگان به هر بهانه، بهایی سنگین برای کل ملت ایران دارد؛ خصوصا در شرایط بین‌المللی خاصی که در آن به سر می‌بریم، می‌توان با پشتیبانی از تصمیمات نظام که وزارت خارجه مجری آن است و حمایت از تیم مذاکره‌کننده، به کسب منافع حداکثری حاصل از مذاکرات و توافق پایداری که تامین‌کننده اهداف ملی است، کمک کرد./اطلاعات

کلید واژه ها: مذاکرات هسته ای مذاکرات برجام ایران و امریکا تیم مذاکره کننده ایران حسین امیرعبداللهیان محمد جواد ظریف سید محمد صادق خرازی جمهوری اسلامی ایران فشار به تیم مذاکره کننده هسته ای سعید جلیلی جبهه پایداری


( ۶ )

نظر شما :

علی اس ۱۶ فروردین ۱۴۰۱ | ۱۹:۲۲
متاسفانه عده ای که اصلا منافع ملی برایشان مهم نیست و نبوده در دوره قبل شدیدترین مخالفتها را کردند تا انجایی که شورشهای سال 98 را از مشهد براه انداختند تا دولت وقت را تضعیف کنندتا ترامپ بتواند تحریمهایش رامجددا شروع کند که این بهانه را بدستش دادند و توانست و ان کرد که همه دیدندو لی حالا همانها گروه تندرویشان بدون توجه به منافع ملی مخالفت میکنند و بقیه چون حکومت در دستشان است و متوجه شده اند که منافعشان در برجام است چون بدون برجام اقتصاد کشور از هم خواهد پاشد تمام تلاششان را بکار بسته اند تا برجام را به همان صورت که بود به نتیجه برسانند و هرکس مخالفت کند محکوم به ندیده گرفتن منافع ملی است و سوالی که پیش میاید... منافع ملی با تغییر جناح حاکم تغییر میکند ؟؟؟
ابراهیم قدیمی ۱۷ فروردین ۱۴۰۱ | ۱۴:۰۳
با احترام عرض کنم۔ در شوخی میگویند شخصی با دوست خود برای اولین بار به دیدن بازی فوتبال رفت۔درپایان از اوسئوال کردند بازی چگونه بود؟ پاسخ داد من در حیرت بودم چر اینها همه دنبال یک توپ میدویدند بیست تا توپ میدادند هرکس برای خودش بازی میکرد۔دنیای سیاست هم مانند ورزش هم فردی است و هم مانند ورزش جمعی است۔دموکراسی مانند یک ورزش جمعی است هرکس با حفظ مسئولیت خودش زیر نظر مربی در تیم بازی میکند وبرخلاف تصور وادعا بسیار منظبط هم هست۔۔ دموکراسی ما مانند بازی فوتبالی است که بابیست توپ بدون مربی بازی میکنند۔خیلی خیلی خیلی دموکرات وغیر منظبط است۔هرکس دنبال توپ خودش میرود ومیخواهد گل خودش رابزند۔همه در یک زمین مشغول بازی با توپ ومنافع خود هستند۔یکی داخلی ویکی خارجی۔تا صحبتی هم بکنید میگویند دیکتاتوری است۔ ۱۳۰ حزب و۱۳۰ تفکر داریم۔