مخاطب تهدیدها کیست؟
معادلات مرتبط با حمله اسرائیل به ایران
نویسنده: ولید فارس
دیپلماسی ایرانی: در آخرین روزهای سال 2021 سخنان زیادی درباره احتمال حمله نظامی گسترده اسرائیل علیه ایران شنیده می شود که ظاهرا ارتش اسرائیل در حال آماده سازی آن است. حتی برخی طرف ها به پیشگویی درباره زمان و مکان این حملات پرداخته اند و مقامات اسرائیلی نیز به شکلی بی سابقه در رسانه ها از طرح حمله به ایران سخن می گویند در حالی که قبلا وزارت دفاع اسرائیل از اهدافی که قصد حمله به آنها را داشت هیچ سخنی نمی گفت. آنها علنا می گویند اگر کشورهای غربی مشکل برنامه هسته ای و موشک های بالستیک ایران را حل نکنند، دست به حمله خواهند زد.
سخن گفتن علنی از حمله به دشمن، هیچ گاه جزء دکترین نظامی اسرائیل نبوده است. اما چرا این بار مقامات اسرائیلی خط مشی خود را تغییر داده اند؟ یک نظر این است که هدف این سخنان، ارسال هشداری مستقیم به تهران است تا سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران بفهمد اسرائیل برای اقدام کردن مصمم است و به این ترتیب برنامه های نظام ایران را آشفته کند. نظر دوم این است که مخاطب اظهارات مقامات اسرائیلی، دولت جو بایدن است تا برای امتیاز ندادن گسترده به ایران زیر فشار قرار گیرد. نظر سوم هم این است که رجز خوانی های اسرائیل پیامی به ائتلاف عربی است تا در برابر آنچه تجاوزات ایران می نامد قاطعانه بایستد زیرا اقدام گسترده علیه ایران در راه است. یک نظر هم این است که مقامات اسرائیلی با این سخنان قصد دارند افکار عمومی داخلی را برای آغاز رویارویی احتمالی با محور ایران آماده کنند.
مقامات رسمی و رسانه های اسرائیلی اعلام کرده اند ایران از نظر زمانی به آستانه دستیابی به سلاح هسته ای رسیده است. از سوی دیگر، دستگاه های حکومتی اسرائیلی و غربی معتقدند آمادگی راهبردی که به ایران امکان می دهد دست به حملات موشکی دردناک به اسرائیل بزند، در آستانه تکمیل است. به رغم حملات هوایی اسرائیل به خطوط تدارکاتی و تسلیحاتی بین ایران و لبنان، به نظر می رسد انتقال تسلیحات و تمرکز نیروهای وابسته به ایران در اطراف اسرائیل، استمرار دارد و حلقه آتش به مرزهای اسرائیل نزدیک می شود.
واکنش کُند دولت آمریکا به شلیک موشک های بالستیک و پهپادها از پایگاه های حوثی ها در یمن به اهدافی در عربستان موجب نگرانی مراکز ارزیابی و تصمیم گیری در اسرائیل شده است که حملات ایران به عربستان را با رویارویی ایران با اسرائیل مرتبط می دانند. به همین علت تصمیم گیرندگان در اسرائیل، آماده شدن برای حمله مستقیم اسرائیل به ماشین جنگی ایران را گریز ناپذیر می دانند.
کاخ سفید در شرایط کنونی حداکثر توان خود را به کار گرفته است تا به توافق هسته ای با ایران در وین دست پیدا کند. به همین علت با ابزارهای مختلف برای جلوگیری از وقوع رویارویی نظامی پیش از امضای توافق تلاش می کند. تا آنجا که مقامات بلندپایه دولت آمریکا به اسرائیل و کشورهای عربی اطمینان داده اند واشنگتن تضمین می کند ایران – به خصوص بعد از امضای توافق – دست به هیچ اقدام تجاوزکارانه نخواهد زد. اما سختگیری ایران و راضی نشدن این کشور به چیزی کمتر از لغو تحریم های آمریکا، کار را برای دولت بایدن دشوار کرده و آن را به سوی تشدید حملات لفظی به ایران سوق داده است.
کاخ سفید ترجیح می دهد ابتدا توافق امضا شود سپس بر فشارها بر ایران بیفزاید. اما تشدید تنش بین ایران و اسرائیل، تشدید فشار بر کاخ سفید را موجب شده است. سئوالی که در واشنگتن مطرح است این است که اگر اسرائیل دست به حملاتی در داخل ایران بزند، دولت بایدن چه واکنشی نشان خواهد داد زیرا هر واکنشی، پیامدهای خاص خود را خواهد داشت. لابی حامی اسرائیل از بایدن انتظار دارد از تل آویو حمایت کند و لابی حامی ایران انتظار دارد کاخ سفید، اسرائیل را از بمباران گسترده ایران بازدارد.
ارزیابی راهبردی اسرائیل این است که ایران چه توافقنامه هسته ای را امضا کند چه نکند، از برنامه منطقه ای خود دست نخواهد کشید. اکثر کشورهای عربی نیز چنین دیدگاهی دارند. ولی تحلیل ژئوپلتیک اسرائیل نمی تواند اجازه دهد که «خطر راهبردی» ایران در جبهه شرقی بیش از این گسترش یابد زیرا خاک اسرائیل هرچند فاصله زیادی با ایران دارد ولی به گروه های مسلح وابسته به ایران نزدیک است و گسترش حضور آنان و تسلیحاتشان در اطراف مرز اسرائیل، قابل تحمل نیست. همچنین کوچک بودن مساحت اسرائیل موجب شده تاب تحمل حملات گسترده و فشرده را نداشته باشد و همین مسئله اسرائیلی ها را به فکر حملات پیشدستانه انداخته است. در هر صورت، این واقعیت قابل چشم پوشی نیست که آغاز کردن جنگ آسان است ولی کنترل تحولات پس از جنگ، کار بسیار دشواری است.
منبع: ایندیپندنت عربی / تحریریه دیپلماسی ایرانی/11
نظر شما :