لئونید برژنف و اریش هونکر
بوسه های سوسیالیستی
نویسنده: مهدی تدینی، مترجم، نویسنده و پژوهشگر
دیپلماسی ایرانی: برای سالهای سال بر دیوار برلین تصویر دو مرد سالخورده نقش بسته بود که همدیگر را به شیوهای نامعمول میبوسیدند. اما این نقاشی کاملاً سیاسی بود و مبنایی واقعی داشت. این دو مرد در دوران خود از ستونهای اصلی بلوک شرق بودند: برژنف روس و هونِکرِ آلمانی. این بوسه یکی از سیاسیترین بوسههای تاریخ است و در این نوشتار داستان آن را توضیح خواهم داد.
بوسۀ برژنف – هونکر داستان درازی دارد و در سنت «بوسۀ برادری سوسیالیستی» ریشه دارد. پیشینۀ «بوسۀ برادری سوسیالیستی» به بوسۀ برادری کارگری میرسد که از میانۀ قرن نوزدهم در طبقۀ کارگر پدید آمد؛ به نشانۀ همبستگی و تعلق متقابل اعضا به یکدیگر. پس از انقلاب روسیه این رسم در میان دوستداران این انقلاب که خود را به روسیه میرساندند باب شد. اما سالها بعد، از دهۀ پنجاه و بعد از مرگ استالین، این «بوسۀ برادری» معنای همبستگی بینالمللی پیدا کرد و علامتی شد برای اوج همدلی و اتحاد میان کشورهای سوسیالیستی.
شیوۀ این بوسیدن اینگونه بود که معمولاً در سفر مقامات سوسیالیست به کشورهای همدیگر در لحظۀ اول دیداری پای هواپیما انجام میشد. دو دولتمرد همدیگر را در آغوش میگرفتند و سه بوسه بر گونۀ همدیگر میزدند. نیازی به یادآوری نیست که چنین حرکتی را نمیتوان با دست دادن ساده مقایسه کرد ــ هر قدر هم که دو طرف دست همدیگر را محکم بفشارند و برای مدتی طولانی تکان دهند (کاری که معمولاً میان متحدان بسیار نزدیک رخ میدهد). البته در این میان، رهبران آلمانی شرقی این بوسه بر گونه را چند سانت جابه جا کردند و به بوسه بر لب تبدیل کردند.
یک گونۀ دیگرِ سلام سوسیالیستی به شکل در آغوش گرفتن بود که بیشتر در آسیا یا آمریکای جنوبی رایج بود. در این روش دو رهبر سه بار همدیگر را از دو سوی چپ و راست در آغوش میگرفتند. برای مثال وقتی برژنف با کاسترو دیدار میکرد، دیگر از آن بوسهها خبری نبود و به جای آن دو طرف همدیگر را برادرانه در آغوش میگرفتند. در جایی هم که رابطۀ دو کشور سوسیالیستی به هر دلیلی به سردی میگرایید، این رسم در آغوش گرفتن انجام نمیشد که این خود نشانۀ سردی روابط بود؛ برای مثال پس از شکافی که میان شوروی و چین رخ داد، مقامات دو کشور همدیگر را بغل نمیکردند. وقتی خروشچف در سال 1959 از چین دیدار کرد، مائو مراقب بود مجبور نشود خروشچف را در آغوش گیرد، به همین دلیل در لحظۀ دست دادن یک قدم عقب رفت تا خروشچف نتواند او را بغل کند.
رسم بوسیدن میان مردان به نشانۀ محبت و رفاقت در میان ایرانیان هم وجود دارد و در واقع این بوسۀ کمونیستی شکل سیاسیشدۀ همین نوع بوسه است که احتمالاً از دهقانان روس وام گرفته شده است. برای مثال این بوسه میتواند از «سلام عید پاک» مسیحیان ارتودوکس آمده باشد که با بوسه همراه است.
اما چیزی که باعث شد بوسۀ سوسیالیستی بسیار معروف شود، همان عکس بوسۀ برژنف و اریش هونِکِر بود. برژنف در اکتبر 1979، در دیدار از آلمانی شرقی، در مراسمی که به مناسبت سیام سالگرد تأسیس آلمان شرقی برگزار شده بود، در برلین شرقی حضور داشت و پس از امضای معاهدهای با هدف گسترش حمایتهای دوجانبه، به نشانۀ دوستی بوسۀ کمونیستی پرآبوتابی نیز میان آنها انجام شد. در سال 1990 دمیتری وروبل، نقاش آلمانی – روس نقاشی این بوسه را بر دیوار برلین کشید و شهرت آن بیش از پیش جهانی شد. در زیر این نقاشی نوشته شده است: «خدایا کمکم کن از این عشق مهلک جان به در برم.» بهترین توصیف برای آن اتحاد شوم میان دیکتاتورهای کمونیستی.
نظر شما :