برای ایران، شرق جایگزین اتحادیه اروپا می شود؟ (بخش بیستم)
ادغام ایران در آسیای میانه، راه حل روسیه در رقابت ژئوپولتیک با آمریکا
نویسندگان این مطلب: ماکسیم ای. سوچکف و پولینا آی. واسیلنکو
دیپلماسی ایرانی: روسیه سعی دارد نفوذ سابق قبل از دهه 1990 و موقعیت خود به عنوان «قدرت بزرگ» را بازیابد. این رویکرد تا حدی با منافع آن دسته از دولت های منطقه که به دنبال معتدل کردن سلطه آمریکا در منطقه هستند، مطابقت دارد. ایران چندین قرن است که از درگیری بین قدرت های بزرگ به نفع خود استفاده می کند. این امر در طی سال ها موجب عدم اعتماد بین روسیه و ایران شده است. و اگرچه فعل و انفعالات بین مسکو و تهران شکل جدیدی به خود گرفته، اما بار الگوهای تاریخی هنوز بر روابط آنها سنگینی می کند. تلاش های مشترک و هماهنگ موفقیت آمیز دو کشور در زمینه های مختلف مانند مشارکت در عملیات سوریه، مبارزه با تروریسم و توافق هسته ای ایران، گمانه زنی ها درباره احتمال ایجاد یک اتحاد جدید منطقه ای افزایش دادند، اما این ارزیابی صرفا منعکس کننده انتظارات است و نه واقعیت ها.
حوزه های تعامل ایران و روسیه را می توان به دو مسیر استراتژیک تقسیم کرد: اولی به تعامل تاکتیکی مربوط است و همکاری دو کشور در پاسخ به چالش ها و تهدیدهای فعلی؛ و دومی به توسعه روابط استراتژیک، به ویژه در پروژه های بلند مدت در زمینه های اقتصادی، انرژی، نظامی، بشردوستانه و سایر زمینه ها مربوط می شود. این دو مسیر تا به امروز به طور ناهمگون توسعه یافته و عدم تعادل در روابط دو کشور را در پی داشته اند.
حوزه های فرصت
ادغام منطقه ای - تفاوت ها در منافع در سوریه پسا جنگ نشان داد که مسکو و تهران دیدگاه های متفاوتی دارند و اهداف متضادی را در خاورمیانه دنبال می کنند. با این حال، آنها پتانسیل بالایی برای تعامل در زمینه جهانی یا اوراسیایی دارند. روسیه در آستانه لغو تحریم ها در سال 2016 به ادغام ایران در سطح منطقه ای و بین المللی تشویق کرد. در سال 2015 حسن روحانی، رئیس جمهوری وقت ایران، به اجلاس بریکس (برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی) دعوت شد که زمینه ساز مباحثات درباره پیوستن ایران به این اتحاد غیر غربی پنج اقتصاد نوظهور بود. مسکو می خواست با مشارکت اولین کشور مسلمان، عنصر تنوع و مشروعیت را برای بریکس به ارمغان آورد، اما این طرح به دلیل دلیل تناقضات داخلی میان اعضای اتحاد و همچنین احیای رژیم تحریم ها علیه ایران هرگز عملی نشد. بریکس از احیای برجام حمایت و سیاست های اعمال فشار یکجانبه آمریکا را که ناقض قوانین بین المللی است، رد می کند؛ اما توانایی مواجهه مستقیم با آمریکا و تحریم های آن را ندارد. ایران خود به عضویت در سازمان همکاری شانگهای بیش از بریکس علاقمند بوده است که این مساله نیز با استراتژی روسیه برای مشارکت ایران در همکاری های منطقه ای همخوانی دارد.
یکی دیگر از پروژه های امیدوار کننده و طولانی مدت، توسعه کریدور بین المللی حمل و نقل شمال به جنوب، یک شبکه حمل و نقل بین هند، ایران، افغانستان، ارمنستان، آذربایجان، روسیه، آسیای مرکزی و اروپا است. اگرچه توافق بین ایران، روسیه و هند برای آغاز پروژه کوریدور شمال-جنوب در 2002 امضا شد، اما کشورهای عضو همچنان درگیر توسعه زیرساخت ها هستند. کریدور شمال به جنوب در کوتاه مدت به روسیه در اجرای برنامه مبادله نفت در برابر کالا که موتور اصلی توسعه پروژه در ایران است، کمک می کند. به علاوه، توافقنامه موقت اکتبر 2019 بین اتحادیه اقتصادی اوراسیا و ایران منجر به ایجاد یک منطقه تجاری آزاد می شود که امکان گسترش صادرات کالا و نیروی کار به کشورهای همسایه و تقویت نقش به عنوان کشور ترانزیت را برای ایران فراهم می آورد. از این رو، ایران با مشارکت روسیه به مدار کشورهای منطقه وارد می شود که برخلاف کشورهای اروپایی، چندان تحت تاثیر ایالات متحده نیستند و به توسعه اقتصادی و سیاسی پایدار منطقه علاقه دارند.
همکاری انرژی - انرژی یکی از مهمترین زمینه های همکاری و دستیابی به اهداف مشترک روسیه و ایران است. هر دو کشور ذخایر بزرگ نفت و گاز دارند و نقش مهمی در بازار جهانی انرژی ایفا می کنند. البته این حوزه تعامل بین آنها هم یک فرصت و هم یک چالش قلمداد می شود. همکاری انرژی بین مسکو و تهران با توجه به هزینه های موج تحریم ها، فراز و نشیب داشته است. لازم به یادآوری است که پس از عقب نشینی جمهوری فدرال آلمان از تعهدات خود در ایران در سال 1980، روسیه تنها کشوری بود که با اتمام ساخت نیروگاه اتمی بوشهر موافقت کرد. اولین واحد نیروگاه هسته ای بوشهر در سپتامبر 2011 به شبکه برق ملی ایران متصل شد و در آوریل 2016 به بهره برداری رسید که پایان رسمی پروژه بود. روساتوم در همان زمان به عنوان بخشی از تعهدات خود به خدمات رسانی به تامین سوخت هسته ای نیروگاه ادامه داد. روسیه و ایران در نوامبر 2014 قراردادی برای ساخت واحدهای دوم و سوم نیروگاه اتمی بوشهر امضا کردند. زمان اتمام ساخت واحد دوم آگوست 2025 و واحد سوم فوریه 2027 تعیین شده است. به علاوه، ایران و روسیه در نوامبر 2014 مجموعه ای از اسناد درباره همکاری در استفاده از انرژی هسته ای امضا کردند. بنابراین، روسیه هنوز شریک اصلی ایران در اجرای برنامه هسته ای محسوب می شود.
با این حال، امضای برجام به معنای چالش هایی برای روسیه و ایران به عنوان رهبران جهان در ذخایر ثبت شده گاز طبیعی است که در بازارهای مشترک، رقیب به شمار می روند. روسیه نگران گسترش احتمالی صادرات گاز ایران به اروپا است. ایران در حال حاضر تحت فشار تحریم ها نمی تواند صنعت نفت و گاز خود را به طور کامل توسعه دهد. با این حال، چشم انداز احیای توافق هسته ای به معنای خطر بالقوه برای منافع آتی روسیه در غرب است.
پس از بحران اوکراین در سال 2014، اروپا در راستای کاهش وابستگی به روسیه در صدد تنوع بخشیدن به واردات گاز خود برآمد. با این حال، این امر به تحریک کشورهای اروپایی به جبران خسارت های اقتصادی ایران پس از خروج آمریکا از برجام نشد چون مخاطرات مواجهه با تحریم های ثانویه بیشتر از منافع احتمالی تجارت گاز با ایران بود.
سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه، پیشتر درباره کمک کشورش به ایران در غلبه بر تحریم های آمریکا گفته کاهش تنش ها در مساله ایران به روابط تجاری و اقتصادی دوجانبه مسکو-تهران کمک خواهد کرد و مزایای ملموسی برای روسیه خواهد داشت. اما ورای این لفاظی ها، نمی شود مزایای واقعی نهفته در مهار اجباری صادرات نفت و گاز ایران برای روسیه را نادیده گرفت. روسیه از یک سو علاقمند به جایگزینی نفت ایران در بازار جهانی است که با تحریم ها تسهیل شده و از این نظر، مسکو ذینفع سیاست تحریم های واشنگتن بوده است. از سوی دیگر، تجارت با روسیه یکی از موثرترین ابزارهای ایران برای کاهش تاثیر تحریم ها بوده است. چنین مشارکتی پایه های سیاست روسیه را در چارچوب رقابت ژئوپلیتیک آن با ایالات متحده تقویت می کند.
روسیه در سال 2017 بین رقابت در آینده دور و ایجاد همکاری پایدار با ایران، گزینه دوم را انتخاب کرد. دو کشور در جریان سفر ولادیمیر پوتین به تهران در نوامبر 2017 بر سر قراردادهای «استراتژیک» انرژی به ارزش 30 میلیارد دلار برای توسعه میادین نفت و گاز ایران و همکاری تحقیقاتی توافق کردند. بدیهی است که تحریم ها بر همکاری های دو کشور در زمینه انرژی تاثیر گذاشته اند، اما پتانسیل این همکاری ها را زیر سوال نبرده اند.
نتیجه گیری
با توجه به همه مسائل یاد شده، این سوال مطرح است که آیا جایی برای استراتژی در همکاری بین روسیه و ایران وجود دارد؟
دو کشور همکاری تاکتیکی و یافتن راه حل برای مشکلات فعلی بدون تعهدات بلند مدت را ترجیح می دهند. جنبه اقتصادی شراکت از یک سری عوامل مخرب خارجی رنج می برد و دو کشور یکدیگر را در اولویت قرار نمی دهند. برای نمونه، روسیه به نفت ایران نیاز ندارد و ایران به فناوری عمدتا غربی نیازمند است که روسیه نمی تواند آن را تامین کند. اما بخش های انرژی و نظامی ستون های روابط دوجانبه باقی مانده اند.
فرآیندهای منطقه ای و تغییر الگوی جهانی هم بر روابط دو کشور تاثیر می گذارند. غرب دیگر یک الگو نیست و الگوی مرکزیت اروپا فروپاشیده و رابطه با «شرق جهانی» یک اولویت جدید شده است. این مفهوم خاص باعث می شود روسیه بیشتر با ذینفعان اصلی در مناطق مختلف آسیایی تعامل داشته باشد و در مورد خاورمیانه، این بدان معناست که روسیه همکاری های قوی تری با ایران، ترکیه، اردن، مصر، پادشاهی های خلیج فارس و دیگر کشورها خواهد داشت. از دیدگاه روسیه، این حرکت باید با توانمندسازی بیشتر این کشورها در امنیت منطقه ای و دیگر چالش ها همراه باشد. بدین ترتیب، ایران به یکی از مهمترین کشورهای شریک در سیاست خارجی روسیه تبدیل شده است.
به رغم فراز و نشیب های روابط روسیه و ایران از گذشته تا امروز، دو کشور به توافق رسیده اند که رویکردی غیرمنسجم در روابط دوجانبه داشته باشند که امکان همکاری در زمینه ها با اهداف مشترک بدون مخاطره برای منافع حیاتی هر یک را فراهم می آورد.
منبع: موسسه مطالعات سیاسی بین الملل ایتالیا / تحریریه دیپلماسی ایرانی 34
نظر شما :