ظن دست داشتن اسرائیل
آنچه از آتش سوزی های اخیر در ایران برداشت می شود
نویسنده: عبدالرحمن الطریری
دیپلماسی ایرانی: با پایان یافتن دور پنجم مذاکرات میان ایران و کشورهای گروه 1+5 در وین، به نظر میرسد پیشرفت زیادی در نتایج مذاکرات و برخی جزئیات حاصل شده که مستلزم دور ششم مذاکرات است، به ویژه درباره مقاصد جدی ایران به سمت سلاح هسته ای و نگاه آن به توافق به عنوان فرصتی برای نفس کشیدن است.
دور ششم با نشست شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی برای بررسی دو گزارشی آن همزمان شده که این دو گزارش تاکید می کند به اطلاعاتی که علت وجود آثار اورانیوم غنی شده را در سه مرکز ایرانی توضیح دهد، دست نیافته است.
با توجه به عوامل غیرهسته ای در مذاکرات که در وین رخ نمی دهد، بلکه در تنش آفرینی با غزه و علیه اهدافی در داخل ایران رخ داد که بیانگر تشدید تنش از سوی اسرائیل برای کشاندن ایران به جنگ برای از بین بردن مذاکرات است. مهمترینِ این حملات، حمله به تاسیسات نطنز در ماه آوریل همزمان با آغاز مذاکرات وین بود.
تحلیل های ارائه شده از مسکو به این اشاره می کند که اسرائیل در حوادث اخیر همچون آتش گرفتن بزرگترین کشتی ایرانی در ماه ژوئن و غرق شدن آن در ساحل بندر جاسک دست داشته است. به طوری که آرتیمی شارابف، نویسنده روسی در مقاله ای با عنوان عملیات خرابکاری علیه ایران، صبر تهران تا کی ادامه خواهد یافت؟ آتش زدن کشتی ایرانی و آتش سوزی در پالایشگاه نفت تهران را به تلاش گسترده نتانیاهو برای کسب دستاورد سیاسی مرتبط کرد.
اگر سقوط جنگنده اف 5 ایران را به این ضربات اضافه کنیم، تصویر گسترده تری از توانمندی های نظامی ایران و میزان متضرر شدن آن از تحریم ها از چند دهه پیش پیدا میکنیم. ایران تصویری از قدرت نظامی خود برای مصرف داخلی و نیز تصویری نشان می دهد که در بازدارندگی حملات خارجی سهیم باشد که این مساله از زمان ترور (شهید) فخری زاده دانشمند هسته ای تا زمان حملات اخیر محقق نشده است.
ایرانی که در ساخت پهپادها و موشک ها و هسته ای پیشرفت کرده است، ما شاهد ضعف بزرگ در بخش هواپیمایی نظامی و سامانه دفاعی هوایی و پسرفت در بخش دریایی در سطح مدیریت نبرد هستیم و تجهیزات آن قدیمی و فرسوده است. به عنوان مثال ایران، این کشتی را که چند روز پیش غرق شد، در سال 1984 میلادی تحویل گرفته بود.
اما درباره هواپیماهای نظامی ایران کافی است به حوادثی که طی سال های اخیر رخ داده است، نگاه کنیم؛ در سال 2016 چهار فروند هواپیما سقوط کرد و خلبانانش بلافاصله کشته شدند. از اینجاست که اهمیت حمایت از بازوهایی همچون حزب الله، حوثی ها و الحشد الشعبی را درک می کنیم به طوری که این بازوها می توانند دستاوردهایی را محقق کنند که امکان تحقق مستقیم آن از سوی ارتش و سپاه پاسداران ایران وجود ندارد، همانطور که این نبرد در زمین دیگران به مثابه دودی است که ضعف ایران را در صورت وقوع نبرد در جغرافیای آن میپوشاند.
اگر این استراتژی اسرائیلی پس از نتانیاهو ادامه یابد، با وجود صبری که ایران در تحمل درد ناشی از آن از خود نشان می دهد و با وجود عامل مهم یعنی مسیر عملکرد آمریکایی در مدیریت رابطه میان تهران و تل آویو به شکل گسترده ای بر نتایج مذاکرات وین تاثیر خواهد گذاشت.
منبع: عکاظ / تحریریه دیپلماسی ایرانی/11
نظر شما :