آنچه تل آویو از خرابکاری در نطنز و حمله به منافع ایران دنبال می کند
هدف نخست اسرائیل؛ تخریب اراده امریکا و عصبانی کردن ایران
دیپلماسی ایرانی: حادثه ای که دیروز یکشنبه در تاسیسات هسته ای نظنز اتفاق افتاد و به گفته دکتر علی اکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی کشورمان حادثه ای تروریستی بود و رسانه های اسرائیلی نیز از دست داشتن تل آویو در انجام این حادثه صحبت کردند، نشان می دهد که تحرکات تل آویو برای به شکست کشاندن مذاکرات هسته ای ایران در وین و عصبانی کردن ایران با هدف به هم زدن میز مذاکره وارد فاز تخریبی شده است.
از روزی که جو بایدن به عنوان رئیس جمهوری امریکا انتخاب شد، و دونالد ترامپ، یار عزیز نتانیاهو که وی با سوء استفاده از ساده لوحی سیاسی اش توانسته بود دوستی یک طرفه ای تنها به سود اسرائیل به وجود آورد، کنار رفت، اسرائیل لحن خود را علیه ایران تندتر کرد و به صراحت ایران را به حمله به تاسیسات هسته ای اش تهدید کرد تا آنجا که اسرائیل ادعا می کرد حتی اگر امریکا با آن همراه نشود خود به تنهایی اقدام به چنین کاری خواهد کرد. تهدیدی که بیش از آنکه متوجه ایران باشد خطابش دولت بایدن بود که مبادا با تهران وارد تعاملی مثل برجام شود که منافع اسرائیل در آن لحاظ نشده باشد.
مقامات اسرائیلی دائما به کاخ سفید هشدار می دادند مبادا مثل دوران باراک اوباما با ایران توافقی کند که آن را شگفت زده کند. بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل و دیگر مقامات دولت او بارها گفته اند که بازگشت امریکا به برجام اشتباه بزرگی است که نباید انجام شود. نتانیاهو لغو تحریم های ایران و احیای برجام را بزرگترین تهدید برای سیاست های اسرائیل می داند.
چرا در این برهه زمانی اسرائیل باید چنین خرابکاری را انجام دهد؟
نخست این که، ایران روز شنبه از 133 دستاورد هسته ای خود رونمایی کرد. اقدامی که اسرائیل دهن کجی به خود و جامعه جهانی در بحبوحه مذاکرات وین قلمداد کرد. اقدامی که بعد از ترور دکتر محسن فخری زاده، دانشمند هسته ای کشورمان و عملیات تخریبی چند ماه پیش در نظنز انجام شد که به روشنی نشان می داد با همه تلاش های تخریبی اسرائیل، برنامه هسته ای ایران نه تنها متوقف نشده بلکه شتاب گرفته است و حتی گفت وگوهای هسته ای نیز تا زمانی که به توافقی ملموس و واقعی نرسیده باشد، توانایی توقف آن را ندارد.
اتفاق دوم به مذاکرات وین بازمی گردد. طرف های شرکت کننده در مذاکرات طی روزهای گذشته از پیشرفت های ملموس در گفت وگوها صحبت کردند و این که گفت وگوها در مسیر صحیح قرار گرفته است. به نتیجه رسیدن مذاکرات، کوتاه آمدن امریکا از گزینه "اول ایران بعد ما"، صرف نظر کردن از طرح گام به گام که امریکایی ها و اروپایی ها پیشنهاد داده بودند و پذیرفتن لغو هم زمان تحریم های ایران با هدف احیای برجام، هیچ کدام مطابق منافع اسرائیل نیست. حتی اسرائیلی ها به صراحت نسبت به اظهارات رابرت مالی، مسئول میز ایران در وزارت امور خارجه امریکا واکنش نشان دادند و حرف های او را هم سو با ایران و ضد اسرائیل قلمداد کردند. در چنین فضایی اسرائیل طرح تخریب میز مذاکره را پیش می برد که همان عصبانی کردن طرف ایرانی، تحریک آن به ترک میز مذاکره و تشدید تنش در فضای ایران و غرب از یک سو و فشار به امریکا و اروپایی ها و تخریب اراده آنها برای خودداری از رسیدن به هر گونه توافقی با ایران برای احیای برجام از سوی دیگر است. برای همین از یک سو طرح حمله به کشتی ایرانی و منافع ایران در جاهای دیگر را با وجود این که می داند چقدر هزینه سیاسی و اقتصادی می تواند برایش به دنبال داشته باشد، پیش می برد و از سوی دیگر به خرابکاری در تاسیسات هسته ای ایران اقدام می کند و صریح تر از همیشه به طور تلویحی اتهام دست داشتن خود در آن را می پذیرد تا به این ترتیب نگذارد مذاکرات هسته ای ایران به نتیجه برسد و با احیای برجام، امنیتی شدن پرونده ایران از دستورالعمل جامعه جهانی خارج شود.
بدترین اتفاق برای اسرائیل می تواند خروج ایران از اولویت های امنیتی و سیاسی جامعه جهانی باشد. اتفاقی که با احیای برجام به وقوع می پیوندد. در سایه امنیتی شدن پرونده ایران و وجود فضای فشار حداکثری دوره ترامپ بود که اسرائیل توانست قضیه فلسطین را از اولویت جامعه عرب خارج کند، با کشورهای عربی طرح دوستی بریزد و ایران را به جای خود به عنوان دشمن جهان عرب جا بزند. در صورتی که چنین فضایی از بین برود، دیگر به قول معروف حنای اسرائیل رنگ نخواهد داشت و دیگر نمی تواند اهداف خود را دنبال کند.
نظر شما :