جابه جایی های بزرگ در رده بندی های اقتصادی
قدرتهای اقتصادی جهان در سال ۲۰۵۰ کدام کشورها خواهند بود؟
دیپلماسی ایرانی: تا پیش از انقلاب «دات کام» در سال ۲۰۰۰، آمریکا از نظر بهره وری اشتغال و سرمایه در میان کشورهای توسعه یافته در بالاترین جایگاه قرار داشت، اما طی دو دهه گذشته روند بهره وری آمریکا به تدریج تغییر و مسیر کاهشی را طی کرد.
طی دهههای گذشته، ایالات متحده آمریکا همواره قدرت بزرگ اقتصادی به شمار می آمده، اما طی چند سال گذشته اقتصاد چین به سرعت در حال نزدیک شدن به آمریکاست. حتی با وجود آن که رشد اقتصادی چین طی چند سال گذشته تا حدودی کند و کم شتاب شده است، اما بسیاری از اقتصاددانان پیش بینی کردهاند که چین با شرایط فعلی نیز خواهد توانست آمریکا را در آینده نه چندان دور پشت سر گذارد.
همچنین کشورهای توسعه یافته دیگری نیز همچون آلمان، ژاپن، فرانسه، ایتالیا و کانادا تا سال ۲۰۵۰ شاهد تغییرات عمده در جایگاه جهانی خود خواهند بود.
در عین حال آن چه در پیش بینیهای اقتصادی بیش از همه دارای اهمیت دوچندان است، سرعت قابل توجه اقتصادهای جنوب شرق آسیا مانند ویتنام است که در کنار کشورهایی مانند کره جنوبی و سنگاپور بلوک اقتصادی شرق آسیا را قدرتمندتر خواهند کرد.
ایفای نقش بهرهوری
تا پیش از انقلاب دات کام در سال ۲۰۰۰، آمریکا از نظر بهره وری اشتغال و سرمایه در میان کشورهای توسعه یافته در بالاترین جایگاه قرار داشت، اما طی دو دهه گذشته روند بهره وری آمریکا به تدریج تغییر کرد و مسیری کاهشی را طی کرد.
شاید یکی از دلایل کاهش نرخ بهره وری آمریکا، انقلاب انتقال اطلاعات به واسطه گسترش شبکه جهانی اینترنت در دیگر کشورها بوده که در عمل به ابتکارات بیشتری در خارج از آمریکا منجر شده اما تغییر بهره وری فقط منحصر به آمریکا نبوده و برخی کشورهای اروپایی را نیز درگیر کاهش رشد کرده است. در واقع نرخ بهره وری ارتباط مستقیمی با ابتکارات علمی و نورآوریها دارد و کشورهایی که طی دو دهه گذشته دستاوردهای زیاد و قابل توجهی در رقابتهای علمی نداشتهاند، به طور طبیعی از نظر بهره وری دچار افول شدهاند.
در اروپا آلمان توانسته جایگاه اقتصادی خود را به واسطه نرخ بهره وری تثبیت کند و در مقابل فرانسه با وجود افزایش جمعیت، اما در مسیر بهره وری از دیگر رقبای اروپایی و غربی خود عقب مانده و در بسیاری از گزارش ها نشانی از فرانسه در میان ۱۰ اقتصاد بزرگ دنیا تا سال ۲۰۵۰ دیده نمی شود.
تا سال ۲۰۵۰ چین نه فقط از آمریکا پیشی خواهد گرفت که دارای اقتصادی بسیار بزرگتر از آمریکا نیز خواهد بود.
یپش بینیها حاکی از تولید ناخالص داخلی ۵۸ تریلیون دلاری چین در برابر تولید ناخالص داخلی ۳۴ تریلیون دلاری آمریکاست. در این شرایط چین ۲۰ درصد از اقتصاد جهان را در اختیار خواهد داشت و از هند ۱۵ درصد و از آمریکا ۱۲ درصد بزرگتر خواهد بود.
در حالی که در سال ۲۰۲۰ هند هفتمین اقتصاد بزرگ جهان است، اما تا سال ۲۰۵۰، این کشور به دومین اقتصاد بزرگ جهان تبدیل خواهد شد که این رشد به دلیل افزایش جمعیت کار، بهبود زیرساختهای تولید و ارتقای سطح بهره وری بویژه در حوزه کامیپوتر و آی.تی خواهد بود.
امریکا تا سال ۲۰۳۲ شاید بتواند مقام فعلی اقتصادی خود را حفظ کند، اما پس از آن به دلیل رشد جمعیت کم از هند و چین عقب خواهد افتاد و تا سال ۲۰۵۰ به مقام سوم اقتصاد جهانی نزول خواهد کرد.
تا سال ۲۰۵۰، اندونزی از کشورهای انگلیس، آلمان و ژاپن پیشی خواهد گرفت که این موقعیت به دلیل دستاوردهای قابل توجه سالهای اخیر این کشور در کاهش فقر و بیکاری خواهد بود و این موقعیت اندونزی را در مقام چهارمین کشور قدرتمند اقتصادی قرار خواهد داد.
برزیل، روسیه، مکزیک، ژاپن، آلمان و در نهایت بریتانیا نیز تا سال ۲۰۵۰ به ترتیب جایگاه پنجم تا دهم را در اقتصاد جهانی خواهند داشت. در واقع در این وضعیت انگلیس از جایگاه پنجم به جایگاه دهم، آلمان از جایگاه چهارم به جایگاه هشتم و همچنین ژاپن با افول موقعیت خود روبه رو خواهند بود که دلیل مشترک افول جایگاه این کشورها در اقتصاد جهانی تا سال ۲۰۵۰، کاهش شدید رشد جمعیت این کشورها خواهد بود که به تبع آن این کشورها را با کمبود نیروی کار مواجه خواهد کرد و در مقابل مهاجرت نیز کمک تعیین کنندهای برای حفظ جایگاه این کشورها نخواهد کرد.
تغییراتی که در اقتصاد جهانی با تغییر جایگاه کشورهای بزرگ تا سال ۲۰۵۰ روی خواهد داد، دارای ابعاد ژئوپلیتیکی عمیقی خواهد بود.
بزرگترین و شاخص ترین تحولات اقتصادی تا سال ۲۰۵۰ در کاهش نقش و ضریب نفوذ جهانی دلار خواهد بود. در شرایطی که ۲۰ درصد اقتصاد جهانی تا سال ۲۰۵۰ در اختیار چینیها قرار خواهد گرفت، بسیار طبیعی و روشن است که یوهان چین نیز نقش پررنگ تری در مبادلات تجاری به دست خواهد آورد و به یک واحد پول جهانی تبدیل خواهد شد./اکونومیست فارسی
نظر شما :