دومینوی تکراری روابط در روندهای تاریخی (بخش بیست و یکم)
از ظرفیت بالا تا فعلیت پایین؛ جایگاه سمن ها در تعاملات ایران و اروپا
دیپلماسی ایرانی: سازمان های غیردولتی یا سازمان های مردم نهاد (سمن)؛ سازمان های خصوصی هستند که فعالیت های خود را در حوزه های ترویج ارزش های انسانی و فرهنگی، ارتقای منافع و مصالح فقرا، حفظ محیط زیست، ارائه خدمات اجتماعی اساسی یا توسعه اجتماعی برنامه ریزی و اجرا می کنند. در واقع می توان گفت سازمان های غیردولتی در کنار بخش دولتی و خصوصی، به عنوان رکن سوم با ماهیت داوطلبانه مطرح می شوند. اگر چه در سطح جهانی نیز قدمت سازمان های غیردولتی بین المللی به اواسط قرن نوزدهم می رسد که از جمله آنها فعالیت در جنبش های ضدبرده داری و جنبش حق رای زنان بود که به طور درخور توجهی توسعه یافتند. با این حال از عبارت ابتدا عنوان سازمان غیردولت (NGO) ابتدا برای نامیدن سازمان ملل متحد در زمان تاسیس در سال 1945 استفاده می شد و ماده 71 از فصل 10 منشور سازمان ملل متحد، نقش مشورتی برای سازمان هایی که نه از دولت خاص برخوردار بودند و نه جزء دولت های عضو قرار می گرفتند را مجاز خواند ولی واقعیت امر این است تشکل ها و گروه های مردم نهاد ریشه تاریخی دارد.
واقعیت این است که سازمان های غیردولتی به طور گسترده ای نسبت به دهه های گذشته در حال توسعه و رشد هستند. سرعت این توسعه به حدی است که برخی ناظران از آن به عنوان وقوع انقلاب جهانی یاد کرده اند؛ انقلابی که منجر به ایجاد یک قیام فوری و گسترده از فعالیت های داوطلبانه گروه های سازمان یافته در اقصی نقاط جهان شده است و نقش بسیار مهمی به عنوان واسطه بین فردی مردم و قوای حاکم و حتی خود جامعه ایفا می کند. عوامل متعددی در میزان اثربخشی سازمان های غیردولتی تاثیر می گذارند که بسیاری از آنها مرتبط با مکانیسم تعامل بخش دولتی و غیردولتی است. منبع اصلی سرمایه سازمان های غیردولتی حق عضویت، فروش کالا و خدمات، دریافت کمک از نهادهای بین المللی یا دولت های ملی یا خیرین خصوصی است. با این حال اغلب این سازمان ها در تامین سرمایه خود شدیدا به دولت وابسته اند؛ گفته شده، یک چهارم از 162 میلیون دلار درآمد سازمان آکسفام از سوی دولت بریتانیا و اتحادیه اروپا اهدا شده است.
ملل اروپایی بدلیل فجایع جنگ های جهانی، به ویژه جنگ جهانی دوم توام با شروع فرایند بازسازی و نوسازی؛ به تدریج به ضرورت مشارکت در امور مربوط به کشور و حکومت واقف شده و با سازماندهی خویش، نوع همکاری و تعامل با دولت را نهادینه کردند. در آن زمان زنان تحصیل کرده، ماهر، روشنفکر و نخبه جذب سازمان های غیردولتی شدند که بیشتر آنها از بودجه خوبی برخوردار بودند. اکنون هزاران سازمان غیردولتی در کشورهای مختلف اروپایی فعالیت دارند. آکسفام و بنیاد نجات کودکان، دو نمونه از این سازمان های غیردولتی هستند که نه فقط در اروپا، بلکه در اقصا نقاط جهان فعالیت می کنند. امروزه در اقصی نقاط دنیا نیز سازمان های غیردولتی نقشی کلیدی در اداره امور جوامع دارند؛ بر اساس آمار اعلامی در سال 2015 میلادی بالغ بر 800 هزار سازمان غیردولتی به ثبت رسیده که از این تعداد، 410 هزار سازمان اجتماعی، 228 هزار سازمان مردم نهاد و بیش از ده هزار بنیاد رفاه اجتماعی یا شعب سازمان های غیردولتی خارجی و بین المللی هستند.
در کشور ما نیز با توجه به مولفه های قانونی و حقوقی؛ سمنها، رکن سوم جامعه محسوب میشوند که میتوان آنها را سازمانهای داوطلبانه، غیردولتی، غیر سیاسی و غیرانتفاعی به مفهوم واقعی دانست که به عنوان نهادهای مدنی، واسط بین دولت و مردم بوده و بخش مهمی از مشارکت مردم در توسعه جامعه را از این طریق شکل میدهند. براساس اصل ۴۴ قانون اساسی، سمنها (سازمانهای مردم نهاد) در توسعه اجتماعی کشور از جایگاه ویژهای برخوردار هستند. بطوریکه میتوان ضرورت ایجاد و تقویت سازمانهای مردم نهاد را در تحقق اهدافی چون کوچکسازی دولت، توانمندسازی مردم و افزایش سرمایه اجتماعی، بهینهسازی فرآیند برنامهریزی و عملیاتی سازی برنامهها دانست. از سوی دیگر گسترش فرایند جهانی شدن و کاهش قدرت دولتها در برخورد با مسائل جهانی از جمله محیط زیست، صلح و فقر و مسائلی از این دست، زمینه حضور و تقویت نقش سمنها بیش از پیش فراهم کرده چنان که تجربه کشورهای در حال توسعه و توسعهیافته در طول بیش از نیم قرن، وجود این نوع سازمانها را اثبات کرده است. سه ویژگی داوطلبانه بودن، غیر انتفاعی بودن و غیر سیاسی بودن موجب شده تا این انجمن ها و سازمان ها با خودجوشی، مشارکتپذیری، قانونمندی و مسئولیتپذیری در حوزه روابط فرهنگی بین المللی حضور یافته و با قابلیت انعطاف بیشتر برای عملیاتی ساختن اهداف خویش، کاهش آسیبپذیری، نفوذ آسانتر در جامعه هدف، اثرگذاری مطلوب و شایسته تری را پدید آورند.
نقش آفرینی تشکل های غیردولتی در حقیقت تبلور حضور رسمی و سازمان یافته مردم یک کشور در روابط خارجی و روند تعاملی جامعه جهانی تلقی می شوند؛ از این رو سمن هایی چون انجمن های دوستی یکی از بازیگران مؤثر حوزه دیپلماسی عمومی به شمار می روند. امروزه پیروی صرف از شیوه های کلاسیک به هیچ وجه پاسخگوی نیازهای دیپلماسی نوین نیست. افزایش توان دستیابی به حجم وسیع اطلاعات و سرعت انتقال آنها به مخاطبان در اقصی نقاط جهان، مدیریت سیاست خارجی توسط دولت ها را به چالش کشیده است. مدل های سنتی سلسله مراتبی در سایه تکنولوژی ارتباطات، به طور ناخواسته نقش خود را به شبکه های پیچیده سپرده و دیپلماسی در یک مکانیسم درهم تنیده دولت، رسانه ها و افکار عمومی قابل تفسیر است. از سوی دیگر بدون شک، مدتهاست که دوران سیطره و یکه تازی قدرت سخت سپری شده و در هزاره سوم آنچه بیش از هر عامل دیگر، جهت و روند امور را در روابط میان دولت ها و به خصوص ملت ها تعیین می کند قدرت اندیشه، گفت وگو، قلم، درک متقابل، و ارتباطات انسانی است. سمن های بین المللی شامل آن دسته از سازمان های مردم نهاد است که فعالیت آنها در عرصه بین الملل متمرکز می شود. این سازمان ها را می توان به دو دسته کلی تقسیم بندی کرد:
1- سازمان های غیردولتی بین المللی که اساسا برای ایفای نقش در عرصه بین الملل و پاسخگویی به مسائل متنابه جامعه جهانی شکل گرفته اند و فعالیت آنها در زمینه مسائل و رویدادهای کلان عرصه بین الملل است.
2- نوع دیگری از سازمان های غیردولتی بین المللی شامل سازمان هایی است که در کشورهای مختلف دنیا شکل گرفته اند و بخشی از فعالیت آنها در عرصه بین الملل متمرکز است. اخذ مقام مشورتی از سازمان ملل متحد، تعامل با سازمان های بین المللی و همچنین عضویت در سازمان های غیردولتی بین المللی بزرگ را میتوان بعنوان مهمترین اقدام این سازمانها در عرصه بین الملل در نظر گرفت. فعالیت و حوزه اثرگذاری این سازمان ها عمدتا در کشور مبدا و همچنین حضور اجلاس سازمان های بین المللی است.
در اروپا و دیگر مناطق جهان برخی از سمن ها گروه های خاصی را نمایندگی می کنند. به عنوان مثال، در بیشتر کشورها سمن هایی وجود دارند که برای حقوق کودکان، والدین، زنان و سالخوردگان مبارزه می کنند. برخی از سازمان های غیردولتی فعالیت های چند وجهی دارند و استحقاق حمایت های دولتی هستند و این منافع عمومی اغلب توسط قوانین اساسی یا معاهدات بین المللی محافظت می شود. به عنوان مثال، کنوانسیون حقوق بشر اروپا حقوقی از جمله حق رأی و آزادی بیان را ذکر کرده است و همه دولت های اروپا تعهد قانونی برای حمایت از این حقوق را دارند. به همین ترتیب، سازمان های غیردولتی که برای حفاظت از محیط زیست کار می کنند یا سعی در ریشه کن کردن فساد دارند فقط سعی می کنند دولت ها به وعده های خود عمل کنند و از قدرتی که دارند برای منافع کل جامعه استفاده کنند. به این ترتیب، سازمان های غیردولتی نمایانگر کل جامعه هستند و تلاش می کنند اطمینان حاصل کنند که دولت ها به حدود اختیاراتی که به طور دموکراتیک به آنها اعطا شده احترام می گذارند. با این حال، اخیراً برخی از دولت های اتحادیه اروپا، مانند مجارستان، لهستان و کرواسی تلاش کرده اند تا سازمان های غیر دولتی طرفدار دموکراسی، آزادی های مدنی، ضد فساد و حفاظت از محیط زیست را از کشور خود اخراج کنند. سه تاکتیک مشترک توسط این دولت ها دنبال می شود ابتدا تلاش می کنند تا اعتبار سازمان ها را در مقابل شهروندان از بین برده و سپس دسترسی آنها به بودجه دولت قطع نموده و نهایتا با اتهامات دروغین فرار از مالیات آزار و اذیت می شوند.
در حالی که ده ها هزار سمن در ایران و شاید صدها هزار سمن در قاره سبز موجودیت دارند ولی واقعیت این است که از طرفی سمن ها در ایفای نقش حداقلی در تعاملات ایران و اروپا مغفول بوده و به دلائل چند وجهی و پیچیده رویکرد فعال و پویا نداشته اند. رویکردی که برای بخش دوم یعنی دولت نیز مورد استقبال بوده است و از سوی دیگر در شرایط خاص کنونی و تشدید فشارهای حداکثری و تحریم های ظالمانه بویژه گسترش آن به امور حیاتی، بهداشت و درمان و حتی غذایی فرصت بایسته و شایسته ای بود تا سمن ها با حمایت معنوی ساختارهای رسمی و با رویکرد تهاجمی نقش ذاتی خود را در ایجاد تحرک حداقلی در روابط ایران و اروپا و بویژه تهییج افکار عمومی اروپا را ایفاء کنند. انشااله در بخش بعدی به تشریح نقش منفعلانه انجمن های دوستی در روابط ایران عزیز و اروپا می پردازیم.
نظر شما :