خطر تبدیل شدن سوریه به میدان جنگ قدرت های منطقه
پاسخ ایران به نزدیکی خلیج فارس-اسرائیل چه خواهد بود؟
نویسنده: سعید جعفری
دیپلماسی ایرانی: عادی سازی روابط اسرائیل و کشورهای عربی در جنوب خلیج فارس زنگ خطر را برای ایران به صدا درآورده است. تهران در سال های اخیر از طریق نیروهای دوست در حوالی اسرائیل حضور پررنگی داشته و به نظر می رسد اکنون این تل آویو است که بیش از هر زمان دیگری ایران را در محاصره در آورده است.
کاخ سفید 15 سپتامبر میزبان رهبران اسرائیل، امارات متحده عربی و بحرین بود و از عادی سازی روابط دو کشور عربی خلیج فارس با اسرائیل خبر داد. مقامات ایران حتی پیش از این نشست به تصمیم کشورهای عربی برای برقراری روابط با اسرائیل واکنش نشان داده بودند. علی خامنه ای، رهبر ایران، اول سپتامبر گفت امارات متحده عربی را با توافق با اسرائیل به جهان اسلام و فلسطینیان خیانت کرده است.
در همین حال، اوضاع در غزه و لبنان در مقایسه با سال های گذشته تغییر کرده و به نظر می رسد توازن قدرت به نفع اسرائیل بر هم خورده است. به علاوه، بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، همزمان با تشدید کارزار اعمال فشار حداکثری دولت دونالد ترامپ علیه ایران، فرصت را غنیمت شمرده و این کشور را در خاورمیانه بیشتر محاصره کرده و این در حالی است که اعمال مجدد تحریم های شدید اقتصادی توسط ایالات متحده، پیگیری برنامه های منطقه ای را برای ایران دشوار کرده است. اما ایران به راحتی تسلیم فشارهای اسرائیل نخواهد شد و از گزینه های خود برای مقابله استفاده خواهد کرد.
اگرچه اسرائیل در سوریه علیه مواضع ایران، بدون اینکه با انتقاد بین المللی مواجه شود، حملاتی صورت داده بود، اما به نظر می رسد که ایران این مرتبه در حال طراحی استراتژی جدیدی برای پاسخ به تهدیدهای امنیتی اسرائیل است. البته قابل ذکر است که اقدامات اسرائیل علیه ایران «تهدید عملی» به شمار نمی روند و صرفا به تنگ کردن محاصره علیه ایران در خلیج فارس محدود می شوند. ایران هم می تواند همین سیاست را در سوریه دنبال کند. به گفته استفان والت، محقق روابط بین الملل، این سیاست بین تهران و تل آویو را می شود «توازن تهدید» خواند. توازن تهدید را می شود شکل گیری اتحاد بین بازیگران از منظری دیگر دانست. طبق نظریه استفان والت، تشکیل این اتحادها پاسخی به تهدیدات خارجی است و اتحادها اساسا برای مقابله با این تهدید شکل می گیرند. بر این اساس، هنگامی که از منظر تعادل تهدید به مسئله روابط ایران و اسرائیل می پردازیم، می توانیم جنبه های دیگر این موضوع را نیز کشف کنیم.
از یک سو، متحدان تل آویو در خلیج فارس کشورهایی هستند که به برنامه هسته ای تهران نگاه منفی داشته اند و ادعا می کنند ایران امنیت ملی آنها را تهدید می کند. همین دیدگاه را می توان دلیل اصلی حرکت امارات و بحرین به سمت عادی سازی روابط با اسرائیل دانست.
از سوی دیگر، ترکیه به رغم روابط نزدیک با اسرائیل، در چند سال گذشته به ویژه پس از تحولات بهار عربی در سال 2011 و عدم موفقیت در پروژه تغییر نظام در سوریه با کشورهای عربی جنوب خلیج فارس و به طور خاص عربستان سعودی و امارات متحده عربی روابط سردی داشته است. این روابط سرد پس از کودتای نافرجام علیه رجب طیب اردوغان در سال 2016 وخیم تر شد. رئیس جمهوری ترکیه معتقد است که برخی از این کشورهای کوچک ثروتمند عربی در کودتای نافرجام دست داشته اند. بر اساس این دیدگاه، تعادل دیگری از روابط تهدید بین ایران و ترکیه علیه کشورهای عربی در جنوب خلیج فارس می تواند شکل بگیرد. ترکیه به ویژه در سال های اخیر از تغییر معادله سوریه از طریق کانال های عربی ناامید و به ایران و روسیه نزدیک شده است. روحانی و اردوغان در یک بیانیه مشترک در میانه شیوع ویروس کرونا تاکید کردند که دو کشور باید برای غلبه بر نگرانی های امنیتی در منطقه به ویژه در سوریه و عراق با یکدیگر همکاری کنند. دو رئیس جمهوری همچنین بر تعهد به پیگیری مساله فلسطین تاکید کردند. در همین حال، واکنش ترکیه به اعلام توافق صلح بین اسرائیل و امارات هم شدید بود. اردوغان 14 اوت تهدید کرد روابط کشور خود را با امارات متوقف خواهد کرد. این اتفاق نیفتاد و تهدیدی بیش نبود، اما این مواضع سختگیرانه می تواند زمینه ساز همکاری ایران و ترکیه علیه امارات و حتی عربستان باشد. بر این اساس، اگرچه ترکیه سعی دارد تنش ها در روابط خود با اسرائیل را در سطح قابل کنترل نگه دارد، اما روابط نزدیک اسرائیل با امارات و سایر پایتخت های عربی ممکن است زمینه را برای ایجاد روابط نزدیک تر بین ترکیه و ایران فراهم کند.
بدیهی است که هرگونه درگیری شدید بین کشورهای منطقه احتمال رویارویی نظامی بین آنها به ویژه در سوریه را افزایش می دهد. اگرچه اقتصاد ایران به دلیل تحریم ها و سایر مشکلات داخلی آسیب زیادی دیده، اما نمی توان نقش تعیین کننده این کشور را در معادلات نظامی سوریه نادیده گرفت. در نتیجه، به نظر می رسد سوریه هنوز هم «کارت غیر قابل پیش بینی» در بازی است. جمهوری اسلامی هیچ اقدامی در برابر محاصره شدیدتر اسرائیل انجام نداده و احتمالا پیش از اقدام موقعیت خود در سوریه را تقویت خواهد کرد. در این میان، نقش تاثیرگذار روسیه را نمی توان نادیده گرفت. سیاست های نامشخص مسکو باعث شده تهران به این نتیجه برسد که باید به طور مستقل در سوریه و منطقه عمل کند.
برای نتیجه گیری، باید توجه داشت که ماهیت فعالیت های ایران و اسرائیل در منطقه به وضوح با یکدیگر متفاوت است. ایران، برخلاف اسرائیل، بیشتر مورد قبول عموم کشورهای عربی بود و در واقع از نفوذ بیشتری برخوردار است. از طرف دیگر، اسرائیل اخیرا مورد پذیرش ضمنی نخبگان حاکم در کشورهای عربی قرار گرفته است. تل آویو از مدت ها پیش تلاش برای عادی سازی روابط و جایگزین کردن مساله درگیری اعراب-اسرائیل یا مسلمانان و یهودیان با درگیری ایران و عرب را آغاز کرده است. با این حال، اگرچه اقدامات اسرائیل در خلیج فارس علیه ایران هنوز به تهدید قطعی تبدیل نشده و به تشدید محاصره دیپلماتیک و اقتصادی پیرامون ایران محدود بوده است، تهدید امنیت ایران در خلیج فارس می تواند فعالیت های ایران در سوریه را تسریع کند که این مساله می تواند احتمال درگیری نظامی بین قدرت های منطقه ای در سوریه را افزایش دهد.
منبع: ریسپانسیبل استیت کرفت / تحریریه دیپلماسی ایرانی 34
نظر شما :