خطر تبدیل شدن سوریه به میدان جنگ قدرت های منطقه

پاسخ ایران به نزدیکی خلیج فارس-اسرائیل چه خواهد بود؟

۱۴ مهر ۱۳۹۹ | ۲۰:۰۰ کد : ۱۹۹۵۹۶۷ اخبار اصلی خاورمیانه
عادی سازی روابط اسرائیل و کشورهای عربی در جنوب خلیج فارس زنگ خطر را برای ایران به صدا درآورده است. تهران در سال های اخیر از طریق نیروهای دوست در حوالی اسرائیل حضور پررنگی داشته و به نظر می رسد اکنون این تل آویو است که بیش از هر زمان دیگری ایران را در محاصره در آورده است.
پاسخ ایران به نزدیکی خلیج فارس-اسرائیل چه خواهد بود؟

نویسنده: سعید جعفری

دیپلماسی ایرانی: عادی سازی روابط اسرائیل و کشورهای عربی در جنوب خلیج فارس زنگ خطر را برای ایران به صدا درآورده است. تهران در سال های اخیر از طریق نیروهای دوست در حوالی اسرائیل حضور پررنگی داشته و به نظر می رسد اکنون این تل آویو است که بیش از هر زمان دیگری ایران را در محاصره در آورده است.

کاخ سفید 15 سپتامبر میزبان رهبران اسرائیل، امارات متحده عربی و بحرین بود و از عادی سازی روابط دو کشور عربی خلیج فارس با اسرائیل خبر داد. مقامات ایران حتی پیش از این نشست به تصمیم کشورهای عربی برای برقراری روابط با اسرائیل واکنش نشان داده بودند. علی خامنه ای، رهبر ایران، اول سپتامبر گفت امارات متحده عربی را با توافق با اسرائیل به جهان اسلام و فلسطینیان خیانت کرده است.

در همین حال، اوضاع در غزه و لبنان در مقایسه با سال های گذشته تغییر کرده و به نظر می رسد توازن قدرت به نفع اسرائیل بر هم خورده است. به علاوه، بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، همزمان با تشدید کارزار اعمال فشار حداکثری دولت دونالد ترامپ علیه ایران، فرصت را غنیمت شمرده و این کشور را در خاورمیانه بیشتر محاصره کرده و این در حالی است که اعمال مجدد تحریم های شدید اقتصادی توسط ایالات متحده، پیگیری برنامه های منطقه ای را برای ایران دشوار کرده است. اما ایران به راحتی تسلیم فشارهای اسرائیل نخواهد شد و از گزینه های خود برای مقابله استفاده خواهد کرد.

اگرچه اسرائیل در سوریه علیه مواضع ایران، بدون اینکه با انتقاد بین المللی مواجه شود، حملاتی صورت داده بود، اما به نظر می رسد که ایران این مرتبه در حال طراحی استراتژی جدیدی برای پاسخ به تهدیدهای امنیتی اسرائیل است. البته قابل ذکر است که اقدامات اسرائیل علیه ایران «تهدید عملی» به شمار نمی روند و صرفا به تنگ کردن محاصره علیه ایران در خلیج فارس محدود می شوند. ایران هم می تواند همین سیاست را در سوریه دنبال کند. به گفته استفان والت، محقق روابط بین الملل، این سیاست بین تهران و تل آویو را می شود «توازن تهدید» خواند. توازن تهدید را می شود شکل گیری اتحاد بین بازیگران از منظری دیگر دانست. طبق نظریه استفان والت، تشکیل این اتحادها پاسخی به تهدیدات خارجی است و اتحادها اساسا برای مقابله با این تهدید شکل می گیرند. بر این اساس، هنگامی که از منظر تعادل تهدید به مسئله روابط ایران و اسرائیل می پردازیم، می توانیم جنبه های دیگر این موضوع را نیز کشف کنیم. 

از یک سو، متحدان تل آویو در خلیج فارس کشورهایی هستند که به برنامه هسته ای تهران نگاه منفی داشته اند و ادعا می کنند ایران امنیت ملی آنها را تهدید می کند. همین دیدگاه را می توان دلیل اصلی حرکت امارات و بحرین به سمت عادی سازی روابط با اسرائیل دانست. 

از سوی دیگر، ترکیه به رغم روابط نزدیک با اسرائیل، در چند سال گذشته به ویژه پس از تحولات بهار عربی در سال 2011 و عدم موفقیت در پروژه تغییر نظام در سوریه با کشورهای عربی جنوب خلیج فارس و به طور خاص عربستان سعودی و امارات متحده عربی روابط سردی داشته است. این روابط سرد پس از کودتای نافرجام علیه رجب طیب اردوغان در سال 2016 وخیم تر شد. رئیس جمهوری ترکیه معتقد است که برخی از این کشورهای کوچک ثروتمند عربی در کودتای نافرجام دست داشته اند. بر اساس این دیدگاه، تعادل دیگری از روابط تهدید بین ایران و ترکیه علیه کشورهای عربی در جنوب خلیج فارس می تواند شکل بگیرد. ترکیه به ویژه در سال های اخیر از تغییر معادله سوریه از طریق کانال های عربی ناامید و به ایران و روسیه نزدیک شده است. روحانی و اردوغان در یک بیانیه مشترک در میانه شیوع ویروس کرونا تاکید کردند که دو کشور باید برای غلبه بر نگرانی های امنیتی در منطقه به ویژه در سوریه و عراق با یکدیگر همکاری کنند. دو رئیس جمهوری همچنین بر تعهد به پیگیری مساله فلسطین تاکید کردند. در همین حال، واکنش ترکیه به اعلام توافق صلح بین اسرائیل و امارات هم شدید بود. اردوغان 14 اوت تهدید کرد روابط کشور خود را با امارات متوقف خواهد کرد. این اتفاق نیفتاد و تهدیدی بیش نبود، اما این مواضع سختگیرانه می تواند زمینه ساز همکاری ایران و ترکیه علیه امارات و حتی عربستان باشد. بر این اساس، اگرچه ترکیه سعی دارد تنش ها در روابط خود با اسرائیل را در سطح قابل کنترل نگه دارد، اما روابط نزدیک اسرائیل با امارات و سایر پایتخت های عربی ممکن است زمینه را برای ایجاد روابط نزدیک تر بین ترکیه و ایران فراهم کند.

بدیهی است که هرگونه درگیری شدید بین کشورهای منطقه احتمال رویارویی نظامی بین آنها به ویژه در سوریه را افزایش می دهد. اگرچه اقتصاد ایران به دلیل تحریم ها و سایر مشکلات داخلی آسیب زیادی دیده، اما نمی توان نقش تعیین کننده این کشور را در معادلات نظامی سوریه نادیده گرفت. در نتیجه، به نظر می رسد سوریه هنوز هم «کارت غیر قابل پیش بینی» در بازی است. جمهوری اسلامی هیچ اقدامی در برابر محاصره شدیدتر اسرائیل انجام نداده و احتمالا پیش از اقدام موقعیت خود در سوریه را تقویت خواهد کرد. در این میان، نقش تاثیرگذار روسیه را نمی توان نادیده گرفت. سیاست های نامشخص مسکو باعث شده تهران به این نتیجه برسد که باید به طور مستقل در سوریه و منطقه عمل کند.

برای نتیجه گیری، باید توجه داشت که ماهیت فعالیت های ایران و اسرائیل در منطقه به وضوح با یکدیگر متفاوت است. ایران، برخلاف اسرائیل، بیشتر مورد قبول عموم کشورهای عربی بود و در واقع از نفوذ بیشتری برخوردار است. از طرف دیگر، اسرائیل اخیرا مورد پذیرش ضمنی نخبگان حاکم در کشورهای عربی قرار گرفته است. تل آویو از مدت ها پیش تلاش برای عادی سازی روابط و جایگزین کردن مساله درگیری اعراب-اسرائیل یا مسلمانان و یهودیان با درگیری ایران و عرب را آغاز کرده است. با این حال، اگرچه اقدامات اسرائیل در خلیج فارس علیه ایران هنوز به تهدید قطعی تبدیل نشده و به تشدید محاصره دیپلماتیک و اقتصادی پیرامون ایران محدود بوده است، تهدید امنیت ایران در خلیج فارس می تواند فعالیت های ایران در سوریه را تسریع کند که این مساله می تواند احتمال درگیری نظامی بین قدرت های منطقه ای در سوریه را افزایش دهد.

منبع: ریسپانسیبل استیت کرفت / تحریریه دیپلماسی ایرانی 34

کلید واژه ها: عادی سازی روابط با اسرائیل ایران ایران و اسرائیل احتمال درگیری ایران و اسرائیل در سوریه نزدیکی ترکیه و ایران توازن تهدید تنش های منطقه ای


( ۸ )

نظر شما :

دریا ۱۴ مهر ۱۳۹۹ | ۲۱:۰۸
بسیار دقیق نوشتین اما به نظر من ایران نیز مانند اسراییل در بین مردم اعراب مقبولیت ندارد اما چه عواملی باعث شده بین کشورهای مسلمانان تا این حد نفرت بوجود امده و کشورهای مسیحی هم این همه از موقعیت سواستفاده کرده؟ به نظر من تنها دلیلش وجود نژادپرستی که باعث نبود ازادی زبان توهین به دیگر اقوام ایرانی نبود سیاستمداران از روی صداقت و انسانیت کشور را اداره میکردند هم در داخل اتحادو دوستی بود هم میتوانستیم با تمام کشورهای منطقه کاملا دوست باشیم هم به دلیل رضایت داخلی اسراییل و امریکا چه کاره بودند که کشورو تهدید یا تحریم کنند متاسفانه سیاستمداران ما سیاستی همانند روسیه را در پیش گرفتند که واقعا در قرن حاضر چندان جواب نمیدهد کاش سیاستمداران ما عدالت پیشه بودند نه خود و نه دیگران را اذیت میکردند
دریا ۱۴ مهر ۱۳۹۹ | ۲۱:۲۶
ی چیز دیگه رو هم عرض کنم شما فقط همین سایت دیپلماسی رو در نظر بگیر ببین چقد نفرت پراکنی قومیتی راه میندازه با مطالبش ،به نظر من تفرقه بنداز حکومت کن دیگه کاراییشو از دست داده تا بیشتر از این دیر نشده طبق عدالت رفتار کنید و گر نه باور کنید کل ایران شبیه باطلاق خواهد شد
علی ۱۴ مهر ۱۳۹۹ | ۲۳:۱۱
در حال حاضر انچه که در جهان مهم تلقی می گردد اقتصاد است که هنوز بر پایه انرژی قابل بحث و بررسی می باشد. به همین دلیل آنچه که ترکیه را عصبانی کرده است جریان انتقال انرژی خصوصاً گاز منطقه به اروپا است. ترکیه انتظار دارد و داشت که گاز قطر، ایران و منطقه خلیج فارس را از طریق خاک خود با اروپا ترانزیت نماید که با نزدیکی کشورهای خلیج فارس به اسراییل ممکن است این مسیر تغییر نماید. شاید دلیل حمایت ننمودن روسیه از عادی سازی روابط را نیز بر همین اساس ارزیابی نمود. در این میان ایران نیز میتواند با نزدیک شدن به چین از طریق مرزهای شرقی خود گاز و نفت کشورهای شرق آسیا را که پتانسیل بالایی را نیز دارا می باشند تامین نماید.
ایرج ۱۵ مهر ۱۳۹۹ | ۱۹:۴۹
دریا جان عدالت در سیاست خارجی فانتزی و توهمی بیش نیست نمی دانم کجا سیر میکنید و عواطف روحی خود را در مطالب لحاظ میکنید سیاست خارجی یعنی تامین حداکثری منافع ملی و نفوذ در دوست و دشمن و حفظ و گسترش دستاوردها نژاد پرستی از حقارت شخصی فرد یا تحت تاثیر جریانهای رادیکال فکری نشات میگیرد در کجای اسلام گفته نژاد برتر است مگر ما یهودی هستیم چنین ادعا کنیم ادعای انور مرزها و آبها را نشخوار نکنید اقوام ایرانی به کشور و مذهب و تاریخ خود وفادار هستند فقط عده ای دنبال هرج و مرج و گرفتن ماهی از آب گل آلود هستند امیدوارم نگرش قومیتی که مانع انصاف و اعتدال و صداقت و دوستی میشود را در گیر مسایل نکنید
ابراهیم قدیمی ۱۵ مهر ۱۳۹۹ | ۲۲:۲۳
حضور اسرائیل در جنوب خلیج فارس از یک طرف بیش از انچه ارزش نظامی داشته باشد ارزش اطلاعاتی اقتصادی ومدیریتی برای ان دارد. اسرائیل در جنوب خلیج فارس سعی در بدست گیری هدایت ومدیریت نظامی حاضر خواهد کرد که قوی تر حضور نظامی دارند. لذا من تصور نمیکنم اسرائیل حضور نظامی خود در خلیج فارس را با تضعیف خود در سرزمین های اشغالی تقویت نماید. ممکن است در خدمات مشاورهای و اموزشی ولجستیکی نظامی منافع اقتصادی برای خود بوجودبیاورد که مطمئنا میاورد. از طرف دیگر حضور نظامی اسرائیل در کشورهای جنوبی خلیج فارس عامل منفی برای تثبیت حاکمیت ان کشورها ومتزلزل شدن انها با تحرکات مردمی خود که پتانسیل ضد اسرائیلی انها بالا است ونفوذ خود اسرائیل است.اسرائیل کشور نافذی در حاکمیت ها است وتجربه های زیادی از این کار دارد..