پویش کتاب؛ نظر نخبگان و راهکارهای پیشنهادی
در مسیر انقلاب سوم چین
The Third Revolution
Elizabeth C. economy
دیپلماسی ایرانی: اطلاعات در مورد "ذات سیاسی چین" ضد و نقیص و دستیابی به حقیقت، دشوار است. آیا آقای شی جینپینگ Xi Jinping، رئیس جمهوری چین به عنوان یک اصلاح طلب در قالب اصولگرا، منتظر فرصت برای اعمال نظرات شخصی است؟ یا برعکس، با نمایش رفتارهای لیبرالی سعی در تثبیت اقدامات رادیکالی خود دارد. چینی ها اطلاعات غلط هم می دهند مثلا گفتند بین سال های 2000 الی 2013، 17 درصد مصرف ذغال سنگ را کاهش خواهند داد؛ اما این وعده عملی نشد و همین امر در ارزیابی تولید گازهای گلخانه ای و تبعات آن تاثیرگزار بود.
چینی ها با "اصلاحات" یا "انقلاب سوم" چه اهدافی را در دستورکار دارند؟ آقای "شی جینپینگ" اصلاحات در 6 حوزه سیاست، اینترنت، نوآوری، اقتصاد، محیط زیست و سیاست خارجی را در دستورکار دارد. مبارزه با فساد و رشد اقتصادی، تقویت ارتش و رسیدگی به نیازهای مردم و تقویت بنیه اقتصادی اصلی ترین اهداف اوست. یک ضرب المثل چینی می گوید: "سلامت شخصی در گروی سلامت جامعه است." مبارزه با فساد و همزمان نظامیگری در دریای چین به نوعی گذر از "دنگ شیائو پینگ" و ورود به انقلاب "شی جینپینگ" است.
هرچند چین نقش پررنگتری در سیاست خارجی ایفا می کند اما در خلاف مسیر "اصلاحات" و "جامعه باز" حرکت می کند. چین به جایگزین کردن قدرت امریکا مایل نیست زیرا میل چنین عزمی ندارد. می توان با چین همکاری کرد و در عین حال، آماده مقابله بود. چین و امریکا در اولویت ها/سیاست اجرایی/ارزش ها اختلاف نظر دارند و همانطور که چرچیل گفت؛ چینی ها باید یاد بگیرند: "هزینه احترام؛ مسوولیت پذیری است."
نظر نخبگان در مورد چین:
1- چین تهدید است. درصدد برتری در آسیا و تضعیف روابط امریکا با متحدین است. راه مقابله: ایجاد توازن علیه چین، همکاری اقتصادی با متحدین آسیایی، تحریم اقتصادی و مهار نظامی.
2- نظامیان امریکایی معتقدند چین خواهان خروج امریکا از منطقه نیست. احساس خطر می کند و دنبال ایجاد فضای تنفسی است. سیاست تهاجمی چین به سبب ترس، عدم اطمینان و مقداری هم فرصت طلبی است. راه حل: امریکا و چین در اولویت ها و قدرت نظامی تجدید نظر کنند.
3- نتیجه گیری زود است. راه حل: اختلاط بیشتر و همزمان آماده مقابله.
راهکار پیشنهادی: الف: منافع امریکا مشخص و "محور" شوند. اگر امریکا صرفا واکنشی رفتار کند به نفع چین خواهد بود. برای ده سال آینده در آسیا – پاسفیک استراتژی امریکا تعریف شود. ب: رابطه داشته باشیم ولی در عین حال مانع تراشی کنیم. ج: تمرکز بر سیاست خارجی چین کافی نیست و باید بر امور داخلی این کشور هم متمرکز شویم.
نتیجه: هرچند با توسعه اقتصادی، سیاست داخلی و خارجی چین باید در راستای منافع امریکا حرکت کند اما به نظر می رسد رشد اقتصادی و سیاسی چین در راستای شفافیت، جامعه باز و سیستم دموکراتیک نیست.
چالش های امریکا: مدل اقتصادی و سیاسی چین در حال گسترش است. پروژه کمربند حمل و نقل هیچ گونه اصولی را رعایت نمی کند و چین از بازار امریکا بهره مند است اما چنین فرصتی برای امریکا مهیا نیست و شاید بهترین اقدام؛ مشارکت در پروژه کمربند حمل و نقل چین باشد. تنها برتری امریکا؛ متحدین زیادی است که علیه چین دارد.
نظر شما :