نگرانی ها درباره مهاجران افغان در ایران

آنهایی که از تفرقه افکنی بین کابل و تهران سود می برند

۳۱ خرداد ۱۳۹۹ | ۰۸:۰۰ کد : ۱۹۹۲۴۵۷ خاورمیانه انتخاب سردبیر
نویسنده خبر: طلا تسلیمی
حدود ۱۰ روز پیش در میانه اعتراض های گسترده مردمی به تبعیض نژادی علیه سیاه پوستان در پی کشته شدن جورج فلوید توسط پلیس ایالات متحده، بسیاری در رسانه های اجتماعی و برخی از خبرگزاری های خارجی مخالف ایران هم به ماجرای کشته شدن اتباع افغان در خودرویی در یزد پرداختند و از تبعیض نژادی نوشتند و همراه با شعار «نمی توانم نفس بکشم» سیاه پوستان، شعار «کمی آب بیار که سوختم» را گسترش دادند. اما انتشار اخبار این سانحه دردناک، بیشتر یک اقدام سیاسی بود تا بشردوستانه.
آنهایی که از تفرقه افکنی بین کابل و تهران سود می برند

دیپلماسی ایرانی: حدود 10 روز پیش در میانه اعتراض های گسترده مردمی به تبعیض نژادی علیه سیاه پوستان در پی کشته شدن جورج فلوید توسط پلیس ایالات متحده، بسیاری در رسانه های اجتماعی و برخی از خبرگزاری های خارجی مخالف ایران هم به ماجرای کشته شدن اتباع افغان در خودرویی در یزد پرداختند و از تبعیض نژادی نوشتند و همراه با شعار «نمی توانم نفس بکشم» سیاه پوستان، شعار «کمی آب بیار که سوختم» را گسترش دادند. اما انتشار اخبار این سانحه دردناک، بیشتر یک اقدام سیاسی بود تا بشردوستانه.

اخبار اولیه از تیراندازی گشت امنیتی جمهوری اسلامی به سمت خودروی مهاجران، انفجار خودرو و کشته شدن دست کم سه شهروند افغان و زخمی شدن چهار نفر دیگر حکایت داشتند. جنجال ها در شبکه های اجتماعی خیلی زود آغاز شد و جنجال سیاسی هم در ادامه آن آمد. اما احمد ترحمی بهابادی، معاون سیاسی امنیتی استاندار یزد، ضمن تایید تیراندازی به خودرو که ظاهرا 14 سرنشین داشته، گفته خودرو به دلیل سرعت بالا و ادامه حرکت با لاستیک آسیب دیده برای حدود 8 کیلومتر آتش گرفته است. طبق اطلاعات منتشر شده، این خودرو یکی از پنج خودرو در کاروان حامل «اتباع غیر مجاز» و «مواد مخدر» بوده است. اما سوال این است که چرا عملیات مبارزه با قاچاق مواد مخدر و انسان از سوی برخی فعالان رسانه ای یک اقدام تبعیض نژادی علیه «جورج فلویدها» خوانده می شود؟

سردار حسین اشتری، فرمانده نیروی انتظامی ایران، در رابطه با بازتاب حادثه مشابه برای اتباع افغانستان که در رودخانه مرزی غرق شده بودند، خبرهای منتشر شده در رسانه های غربی و اجتماعی را شیطنت به سرکردگی آمریکا برای ایجاد اختلاف در روابط ایران و افغانستان دانسته بود. براساس آمارهای رسمی، در حال حاضر حدود سه میلیون مهاجر افغان در ایران زندگی می کنند که حدود یک و نیم میلیون نفر آنان غیر قانونی هستند و حدود ۸۰۰ هزار نفر نیز پناهجویان دارای کارت شناسایی و بیش از ۴۰۰ هزار نفر نیز دارای گذرنامه هستند. جمهوری اسلامی ایران هیچ امتیازی از بابت پناه دادن به این افراد که از ترس جنگ و ناآرامی از کشور خود گریخته اند، از دولت افغانستان دریافت نکرده و این در حالی است که ایران خود تحت فشار تحریم های ایالات متحده با مشکلات اقتصادی و مالی گسترده دست و پنجه نرم می کند و اساسا توانایی ارائه خدمات اجتماعی مضاعف را ندارد.

افغانستان پس از سال ها ناآرامی در پی حمله سال 2001 ایالات متحده، برای صلح از طریق مذاکره با طالبان تلاش می کند. ایالات متحده در این مذاکرات چندان در حفظ منافع خود موفق نبوده چرا که طالبان خروج کامل نیروهای خارجی را به عنوان پیش شرط صلح خواستار شده است؛ در همین حال، روابط ایران با افغانستان به عنوان دو کشور همسایه با پیوندهای فرهنگی، زبانی و دینی پیچیده تر است و تهران می تواند از همین روابط برای تاثیرگذاری بر کابل و طالبان استفاده کند که این موضوع چندان خوشایند واشنگتن نیست. در یک نگاه سطحی، همین مساله می تواند بهانه ای برای تلاش ها در جهت شعله ور کردن آتش اختلافات بین ایران و افغانستان باشد چرا که برای آمریکا، حفظ پایگاه منطقه ای در همجواری ایران خیلی بیشتر از صلح در افغانستان اهمیت دارد.

اما مساله بعدی به جنجال ها در رسانه های اجتماعی باز می گردد. انتشار بخش کوچکی از واقعیت به جای کل ماجرای رخ داده، به فعالان با انگیزه های مختلف کمک می کند تا احساسات مردمی را در جهت عقاید و خواسته های خود بسیج کنند. در این مورد، تصویر خودروی در حال سوختن با هشتگ «کمی آب بیاور سوختم» همزمان با تظاهرات گسترده مردمی علیه تبعیض نژادی در سراسر دنیا، به دستاویزی برای فعالان تبدیل شد. حامیان حقوق مهاجران می خواستند ضعف های کشور در رسیدگی به این مقوله را یادآوری کنند، اما گروهی هم صرفا به دنبال خدشه دار کردن احساسات عمومی و ایجاد نفرت در میان مهاجران بودند. در رابطه با مهاجران افغان در ایران مشکلات غیرقابل انکاری وجود دارد، اما تنها راه حل آنها آمادگی کابل و تهران برای همکاری نزدیک است و نه دامن زدن به آتش اختلافات. به گفته محسن بهاروند، معاون بین‌المللی و امور حقوقی وزارت خارجه ایران،  سالانه 500 هزار تردد غیرقانونی از مرزهای افغانستان به ایران انجام می شود و نیروهای مرزبانی یک رویه مشخص برای برخورد با متخلفان دارند. اما جدای از ورود مهاجران غیرقانونی، نگرانی های گسترده ای هم در رابطه با قاچاق انسان، مواد مخدر، مبارزه با تروریسم مطرح است که به شدت عمل بیشتر در مرزها نیاز دارد که در حال حاضر افغانستان جدیت یا توانایی لازم برای این کار را ندارد.

پیرمحمد ملازهی، تحلیلگر مسائل افغانستان، در گفت و گو با خبرگزاری برنا اینطور نتیجه گیری کرده است: «تا اینجا، شرایط به ضرر ایران تمام شده است. برخورد تبلیغاتی، انکار همه چیز و برخورد رسانه ای در ایران نتوانسته فضای ضد ایرانی را تلطیف و افکار عمومی را در افغانستان، قانع کند. باید در این زمینه تغییراتی ایجاد شود. مشترکات فرهنگی، زبانی، دینی و تاریخ مشترک دو ملت ایجاب می‌کنند در سیاست‌ ها تجدید نظر صورت بگیرد. رفت و آمد افغان ‌ها با همه مشکلات آن، قطع نمی ‌شود و باید قانون مند شود.»

طلا تسلیمی

نویسنده خبر

عضو هیات تحریریه دیپلماسی ایرانی

اطلاعات بیشتر

کلید واژه ها: مهاجران افغان روابط تهران و کابل تلاش ایران برای صلح افغانستان مشکلات مرزی ایران و افغانستان تبعیض نژادی


( ۴ )

نظر شما :

علی ۳۱ خرداد ۱۳۹۹ | ۰۹:۵۰
دشمن دانا به از نادان دوست.اشرف افغان را بیاد می آورم که چطور در مورچه خورت اصفهان تا ج پادشاهی ایران را از دست وبا دست سلطان حسین برسر نهاد وبا عموزاده اش محمود افغان نزدیک نیم قرن بر مردم ایران چه مصیبتها آوردند، ودر زمان نورمحمد ترکی که از روسها دعوت کرد تا مردم افغان را کومونیست کند ونتیجتا بیش از چهارمیلیون افغانی مثل سیل به ایران وارد شدند وتمام زیرساختهای،فرهنگی،بهداشتی،امنیتی،اجتماعی،اقتصادی، را بهم ریختند،وحتی در زمان حکومت ملا عمر در افغانستان زبان فارسی را قدغن کرده بود ودر کنسولگری ایران در مزار شریف سر ۱۱کارمند سفارت را بریدند،وکنسولگری را آتش زدند، وحتی در زمستان گذشته ۱۳۹۸،،اشرف غنی احمد زی در لویی جرگه وکنفرانس ملی اقوام واحزاب در پیش صدها خبر نگار اعلام کرد که ایرانیان زبان دری را دزدیده اند،وگفت زبان دری مال افغانهست وافغانها زبان دری را انکشاف داده اند،حالا ایرانیها دزدیده وبه افغانستان هم ایران شرقی میگویند،،،که گفت دزدی هم حدی دارد برادر حد دارد.زبان ایرانیها پهلویست، پس ما چگونه با این پیش زمینه میتوانیم با افغانستان مسامحه ومماشات کنیم وحتی از مرزهایمان هم که محل عبورمرور قاچاقچیان،وتروریستها،وباندهای خلاف شده هم حفاظت ننماییم ومنتظر شهادت مرزدارانمان باشیم که با باندهای یادشده ،در حفظ امنیت وپاسداری از مرزها،به شهادت میرسانند. در عرض ۴۱ سال که پناهندگان افغانی وارد ایران شده اند بیش از صدها میلیار پول از ایران توسط افغانها خارج گردیده ،در صورتیکه مردم ایران در وضعیت،جنگ تحمیلی،وتحریم ومحاصره اقتصادیست،آیا دولتمردان کابل از اینها خبر دارد؟ .پس مصداق شعریش هم میشود: مرا به خیر تو امید نیست شر مرسان.
امیر ۳۱ خرداد ۱۳۹۹ | ۲۰:۳۶
بزرگترین دشمن افغانستان گروههای مسلح مثل طالبان میباشند. الان در منطقه فقط یک کشور باقی مانده که فعالانه به حمایت از گروههای شبه نظامی که با آمریکا روی خوشی هم ندارند ادامه میده! چگونه قرار است با این سیاست ها روابط ما با افغانستان بهم نخورد؟!
ابراهیم قدیمی ۳۱ خرداد ۱۳۹۹ | ۲۲:۳۲
عوامل تاریخی وعوامل داخلی وخارجی شرایط حاضر وانتفاع انها ازایجاد تفژقه وحضور نامشروع در منطقه همواره بسیار زیاد است. مگر میشود کشورهای در طول تاریخ همجوار مشکلات نفاق انگیز باهم نداشته باشند. مگر میشود در شرایط حاضر کشورهای علاقمند به سیطره جهانی وگروههای تروریست وخلاف کار علاقمند به جدا سازی مردم یک منطقه با یکدیگر جهت حضور بیشتر علاقمند نباشند.افغانها در طول تاریخ نسبت به بسیاری دیگر که در ایران حکومت کردند ایرانی تر بودند وهستند واحتمالا حتی رفتار نامناسب تری نداشتند.ما درمنطقه در مرزهای مشترک با کردها و افغانها فرهنگ وزبان مشترک بیشتری داریم تا با دیگران. مولانا و ابوعلی سینا از مردم بلخ بودند که باعث افتخار ما وانها وهمه مردم منطقه وجهان است. حتی در برخی روایات نه چندان سست زرتشت را از اهالی بلخ میدانند.گرچه دیگران نیز که در منطقه حضور دارند اختلاط غیر قابل جدایشی با ما دارند.شرایط توان حضور دیگران از فاصله های بسیار دور و قدرت ونیرومندی انها حکم میکند که ما در اتحاد با هم عمل کنیم تا بتوانیم از خود محافظت نمائیم.کسانی اتحادوفرهنگ مشترک ما را نفی میکنند و یانادانسته به تفرقه دامن میزنند که از هرمنطقه بگونه مجزا و تضعیف شده منافع خاص خود را طلب میکنند. مطمئنا در مردم افغانستان مانند هر مردم دیگر انسانهای شریف نسبت به خلاف کاران بیشتر است.زمانی که ما با اقای غنی در اثر تحریک دیگران وخدمتگزاری او به دیگران ونفی وحدت ما اختلاف داریم باید توجه داشته باشیم که با مردم افغانستان اختلاف نداریم.زمانی که با محمد ابن سلمان اختلاف داریم با مردم عربستان واعراب ومردم عرب زبان دیگر اختلاف نداریم در اذای هر لطفی قهری است ما نبایستی جهت اتفاق از لطف خود در مقابل قهر اهریمنان کم کنیم با ازدیاد قهر انها بر لطف خودمان باید بیافزائیم. به صحبت های غنی توجه نکنید. مه فشاند نور وسگ عو عو کند هرکسی بر خلقت خود می تند. اشرف غنی وطالبان وداعش و سودا گران از مواد مخدر راه ما را تعیین نمی کنند. مگر درایران سودا گر مواد مخدر کم داریم. فرهنگ مشترک ما با مردم خوب افغانستان که بیش از چهل سال است بعلت حضور همین نیروهای گمراه و خارجی واهریمنی در گیر مصیبتی عظیم اند هدف ما هستند وبا ما هستند.انها میخواهند مردم افغانستان وما را جهت حضور بیشتر خودشان از همدیگر جدا کنند.